داستان جدایی بانیان قدیمیترین مجله سینمایی
روزنامه هفت صبح، علی رستگار | سرنوشت مجله فیلم چه میشود؟ این یک پرسش جدی در محافل سینمایی و رسانهای کشور است. قصه این است که دو تن از بنیانگذاران این مجله یعنی هوشنگ گلمکانی و عباس یاری اعلام کردند دیگر با این نشریه همکاری نمیکنند. علت؟ اختلاف با فرزند شریک و همکار سابقشان. ماجرا را در همین جا نگه دارید تا یک فلاش بک بزنیم به حدود ۳۸ سال پیش. روزهایی که مجله فیلم به عنوان یکی از معدود نشریات سینمایی کشور شروع به کار کرد.
ستونهای اصلی این مجله سه نفر بودند. هوشنگ گلمکانی، عباس یاری و مسعود مهرابی. یک نفر به عنوان سردبیر، دیگری به عنوان مدیر اجرایی و یک نفر هم صاحب امتیاز و مدیر مسئول. سالهای اول مجوز هر شماره از مجله را به صورت مستقل یعنی مثل یک کتاب باید میگرفتند. در دالانهای نظارتی و سختگیریهای آن دوران طبعا کار سختی هم بوده. هشت سال بعد تازه مجوز مجله فیلم به عنوان یک نشریه صادر میشود.
در این دوره مجله فیلم به تاثیرگذارترین نشریه سینمایی کشور تبدیل میشود. با یادداشتها و گزارشهای خواندنی از سینمای ایران و معرفی فیلمها و آثار شاخص سینمای جهان. نشریات سینمایی دیگری تک و توک پیدا میشوند اما هیچکدام دوام مجله فیلم را ندارند. حتی در مقطعی دوقطبیهایی با مجله گزارش فیلم شکل می گیرد. مجله ای که به عنوان ارگان سینمای بدنه ایران در مقابل گرایشات روشنفکرانه مجله فیلم برپا شده بود و با چهره هایی مثل هوشنگ اسدی ، فریدون جیرانی ،غلامرضا موسوی ، نوشابه امیری ،حبیب اسماعیلی و بیژن امکانیان شکل گرفته بود و بعد به دوشاخه راست (هفته نامه سینما ) و چپ (ماهنامه گزارش فیلم و با هدایت اسدی و امیری )بدل شد که خودش داستان دیگری است .
گزارش فیلم تنها رقیبی بود که در میانه دهه هفتاد توانست تا حدی خودش را از زیر سایه مجله فیلم خارج کند و بر حریف تفوق کوتاه مدتی پیدا کند. اما گرایشات رادیکال این مجله در فضای باز پس از دوم خرداد دست آخر به توقیف گزارش فیلم در سال ۸۱ منجر شد و مهاجرت زوج اصلی این مجله. دنیای تصویر ، نقد سینما ، سینما جهان و ماهنامه ۲۴ از دیگر رقبایی بودند که درحوزه مجلات سینمایی منتشر شدند و خب به ندرت توانستند سیطره مجله فیلم را کنار بزنند.
در تمام این دوران مجله فیلم با همان گرایش نخبه گرایانه اش طی چهار دهه منسجم و مداوم منتشر میشود. با همان تیم سه نفره گلمکانی و یاری و مهرابی. مطمئنا دوره اوج مجله فیلم از میانه دهه شصت تا نیمه دهه هفتاد است. دورانی که منتقدانی باسابقه مثل گلمکانی ، خسرو دهقان، شهرام جعفری نژاد ، ایرج کریمی ، طهماسب صلح جو ، بهزاد رحیمیان، رحیم قاسمیان و جهانبخش نورایی و جوان هایی مثل کامبیز کاهه ،مدیوم نقدنویسی در ایران را کیلومترها جلو بردند.
مجله فیلم همیشه به داشتن نگاه از بالابه پایین مشهور بوده است . بخصوص نسبت به شاکله سینمای تجاری ایران.بخصوص در دوره ای که نفوذ همزمان بابک احمدی،صفی یزدانیان، جهانبخش نورایی و ملک منصور اقصی ،متون این مجله را سخت و ثقیل و با جهت گیری افراطی به سمت سینمای روشنفکرانه شکل داده بود.. بگذریم. به داستان همان سه نفر برگردیم. این سه نفر از همان ابتدا خیلی با هم سلیقه یکدست و خلق و خوی مشابهی نداشتند اما بالاخره با هم مدارا میکردند تا کار پیش برود. گلمکانی در سال های قبل از انقلاب نقد نویسی را شروع کرده بود و مسعود مهرابی یک گرافیست و کاریکاتوریست و در ضمن تاریخ نگار سینما بود .
یاری هم یک ژورنالیست سینمایی بود. در دو سه سال گذشته خبرهای متعددی از اختلاف سلیقه و حتی قهر گلمکانی و مهرابی منتشر می شد. ماجرا میگذرد تا شهریور ماه امسال که مسعود مهرابی به علت سکته قلبی در ۶۶سالگی درگذشت. از لحاظ قانونی امتیاز نشریه رسید به فرزند او پویا مهرابی. اتفاقی که به لحاظ قانونی شکل گرفته بود اما برخلاف تصور دو شریک قدیمی یعنی گلمکانی و یاری بود . در واقع گلمکانی و یاری تصور نمی کردند وارث جوان امتیاز مجله فیلم بخواهد روال مرسوم مدیریت این مجله را تغییر دهد.
و در نهایت گلمکانی و یاری در میان بهت طرفداران قدیمی مجله فیلم اعلام کردند که از این ماهنامه جدا خواهند شد و یک نشریه جدید را راه اندازی خواهند کرد و پویا مهرابی هم در واکنش از نیروهای جوان دعوت به همکاری کرده. در ادامه بیانیهها و مصاحبههایی که دو طرف منتشر کردند را بخوانید ابعاد ماجرا بیشتر روشن میشود.سرنوشت قدیمی ترین و نوستالژیک ترین و دیرپا ترین مجله سینمایی تاریخ مطبوعات ما.
*** بیانیه گلمکانی و یاری
بخشهایی از بیانیه عباس یاری و هوشنگ گلمکانی را که در خبرگزاری ایسنا منتشر شده در ادامه میخوانید:
واقعیت این است که تا همین چند ماه پیش، فکر نمیکردیم امتیاز نشریه هم که یک مجوز فرهنگی است و دارندهاش باید «شرایط» لازم را برای دریافت آن داشته باشد، مثل اموال منقول و غیرمنقول به ارث برسد؛ ….در واقع ما سه نفر بنیانگذار مجله، حتی پیش از شروع انتشار «ماهنامه فیلم» همکاریمان را شروع کرده بودیم و هنگامی که تصمیم به انتشار مجله گرفتیم، در تقسیم کار بین خودمان، مسئولیت دریافت امتیاز به آقای مسعود مهرابی سپرده شد.
در بهار سال ۱۳۸۶ مشارکتنامه ای زیر نظر همکار عزیز و دوست مشترکمان آقای جهانبخش نورایی که منتقد فیلم و در ضمن وکیل دادگستری و مشاور حقوقی است تنظیم شد و شخص ایشان به عنوان حَکَم و داور مرضیالطرفین در این مشارکتنامه تعیین شدند. در یکی از مواد این مشارکتنامه آمده که با مرگ یکی از سه نفر، مشارکت منحل میشود و در ماده دیگری تصریح شده که چنانچه آقای مهرابی به هر دلیلی قصد ادامه کار مطبوعاتی نداشته باشد و بخواهد امتیاز مجله را به شخص دیگری واگذار کند، اولویت با دو شریک دیگر - یاری و گلمکانی - است.
پس از مرگ مسعود مهرابی، با شتابی که وارثان به خرج دادند، امتیاز مجله بهسرعت به فرزندش پویا مهرابی منتقل شد؛ هرچند که به نظر میرسد مقدمات این انتقال شاید پیش از مرگ مسعود مهرابی آغاز شده بود. با این حال، ما برخوردی منفی با این روند نکردیم و از این انتقال استقبال کردیم. اما از همان آغاز، وارث محترم که سنی کمتر از عمر مجله دارد، بدون تجربه و شناخت از دنیای سینما و مطبوعات و روال کار تقریبا چهلساله مجله «فیلم»، قصد دخالت در مدیریت مجله را کرد و به توصیههای ما برای چند سال تجربهاندوزی و سپس گرفتن نقش موثر در مدیریت اعتنا نکرد.
پس از سه روز کشمکش و تلاش نامبرده برای وارد کردن نظرهایش به فهرست برگزیدگان و مقاومت ما، پویا مهرابی در حضور تعدادی از همکاران در اتاق صفحهبندی فرمان به اخراج گلمکانی و یاری و شجریکهن داد.ما با توجه به شناختی که از نامبرده پیدا کردهایم، ادامه همکاری را مطلقا ناممکن میدانیم و او هم بر این تصور است که با در دست داشتن امتیاز انتشار ماهنامه «فیلم»، بدون توجه به حقوق معنوی دو شریک دیگر و سایر نویسندگان مجله مالک مطلق آن است و میتواند شخصا دربارهاش تصمیم بگیرد. همان طوری که قانون، عنوان «فیلم» را متعلق به وارث مسعود مهرابی دانسته، منتظر میمانیم تا همان قانون درباره حقوق معنوی تاریخ «فیلم» برای دو شریک و بنیانگذار دیگرش تصمیم بگیرد.
*** پاسخ پویا مهرابی
پویا مهرابی فرزند مسعود مهرابی در مصاحبهای با خبرگزاری ایسنا به ماجرا اینطور واکنش نشان داده:تمام این فشارها و سختیهایی که پدرم برای انتشار ماهنامه در این سالها تحمل کرد، از نظر روحی ایشان را تحت فشار قرار داده بود و حتی در سال آخر حیاتش نیز به بیماری سخت و مهلکی گرفتار شد. در این مدت آقایان گلمکانی و یاری با پدر اختلافی داشتند که بعضاً اهالی رسانه نیز در جریان بودند. این اختلافها بعد از فوت پدرم نیز ادامه داشت.
پیش از فوت پدر اختلاف به حدی بالا میگیرد که آقایان گلمکانی و یاری تصمیم میگیرند درخواست مجوز برای یک رسانه جدید بدهند که این مجوز در سامانه رسانه کشور نیز به ثبت رسیده است. دو هفته بعد از فوت پدر، درخواست ایشان در سامانه ثبت میشود و نشان از این دارد که این تصمیم چند هفته پیش از فوت پدرم گرفته شده و آنها از قبل پیگیر دریافت مجوز بودند.از زمان فوت پدر ۶ ماه میگذرد و در این مدت ما کار را بدون وقفه انجام دادهایم، اما هر مقدار که به زمان دریافت مجوز نشریه جدید آقای گلمکانی نزدیکتر میشدیم، فشارها روی من نیز بیشتر میشد و احساس میکردم که عملاً از زمانی که مجوز مجله آقای گلمکانی صادر شود، مجله «فیلم» نیز به پایان راه خود نزدیک میشود.
الان هم که مجوز آمده است، تصمیم من برای ادامه همکاری با این آقایان اصلا تاثیر ندارد.حتی با آقای حسین انتظامی (رئیس سازمان سینمایی) نیز صحبت و اعلام کردم که تصمیم به ادامه همکاری با این دو دوست را در مجله «فیلم» دارم و ایشان هم که نگران این موضوع بود، اعلام کرد که با آنها جلسهای میگذارند تا در انتشار ماهنامه فیلم خللی وارد نشود. به هر حال ما در هفتصبح متاسفیم که قدیمیترین ماهنامه سینمایی کشور به چنین شرایطی رسیده است.