کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۹۸۷۲۱
تاریخ خبر:

داستان اعدام آقای شهردار در ‌۲۲‌فروردین ۱۳۵۸

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | نیک‌پی از همان شاخه کانون مترقی و بعدحزب ایران نوین پیشرفت سیاسی خود را آغاز کرده بود. متولد ۱۳۰۶ بود و جوان و جاه‌طلب‌. اقتصاد خوانده در انگلیس که به دارو دسته حسنعلی منصور و یارانش (از جمله امیر عباس هویدا) پیوست که می‌خواستند بر سیاستمداران سالخورده باقی مانده از دوران پهلوی اول فایق بیایند و قدرت تکنوکراسی کشور را دردست بگیرند. او هم مثل اکثر همدوره‌ای‌هایش نسبش به شاهزاده‌های قاجار می‌رسید.

طبیعی هم هست خانواده‌هایی که می‌توانستند فرزندانشان را برای تحصیل به خارج از کشور بفرستند باید بنیه مالی قوی داشته باشند‌. پدربزرگ نیک‌پی ظل السلطان برادر ناصرالدین شاه و حاکم بدنام اصفهان بود. نیک‌پی به عنوان کارشناس اقتصاد بین‌الملل جذب وزارت نفت شده بود و همان جا با هویدا دوست شده و به منصور که ریاست شورایعالی اقتصاد را داشت لینک شده بود. این سه نفر دوستان همیشگی یکدیگر بودند‌.

وقتی منصور نخست‌وزیر شد نیک‌پی هم مثل هویدا پلکان ترقی را چندتایکی طی کرد. نیک‌پی شد معاون منصور. بعد از ترور منصور‌،‌ نیک‌پی معاون هویدا شد و بعد هم وزیر مسکن وآبادانی. با تحریک هویدا و برای خلاص شدن از دست فتح‌الله خسروانی که وزیر کشور مقتدر کابینه هویدا بود و برای خود اعلام خودمختاری کرده بود‌، نیک‌پی با او درگیری فیزیکی پیدا می‌کند(یعنی کتک کاری کردند‌!) و در نهایت هم نیک‌پی و هم خسروانی با دستور محمدرضا خلع می‌شوند.

نیک‌پی در دوره منصور هم یک گردگیری شدید لفظی با منوچهر اقبال را در کارنامه خود داشته است‌. به هرحال در پاداش این فداکاری و خلاص شدن از دست مزاحمت‌های خسروانی‌،‌ هویدا، نیک‌پی را به مقام شهرداری تهران می‌رساند. نیک‌پی از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۶ شهردار تهران می‌شود. در زمان اوست که پوست اندازی تهران و مهم‌تر ازآن طرح جامع توسعه تهران طراحی می‌شود. همان طرح جامعی که بعدها در دهه هفتاد در تهران پی گرفته شد و اکثر قریب به اتفاق بزرگراه‌ها و تونل‌های تهران و همین طور خطوط مترو بر پایه آن شکل گرفته بود.

این واقعیتی است که تهران در دهه پنجاه از ترافیکی غیرقابل تحمل رنج می‌برد. در خیابان‌های مرکزی شهر گاه تا ساعت‌ها اتومبیل‌ها در ترافیک گیر می‌افتادند. راه‌حل نیک‌پی تسریع در ساخت پل‌های هوایی و بزرگراه‌ها و مطالعه برای آغاز خطوط مترو بود. پل‌های هوایی حافظ‌، چهارراه کالج‌،‌ میرداماد‌، سید خندان‌، دروازه دولت‌،‌گیشا‌، کریمخان زند و… همه یادگار دوران او در شهرداری تهران هستند و برخی از این پروژه‌ها با میزبانی بازی‌های آسیایی ۱۳۵۳‌، ‌در اولویت هم قرار گرفته بودند.

خب او هم مثل همه رجل دوره پهلوی و دوران هویدا‌،‌ نتوانست دامن خود را از فساد مالی مبرا کند. ساواک گزارشی دارد از رشوه چند میلیون تومانی او از یک شرکت انگلیسی و همین طور دو سه پرونده مالی کلان دیگر. به هرحال پرونده‌های او در افکار عمومی شکلی بود که او هم مثل هویدا و نصیری و آزمون و هژبر یزدانی به عنوان نشانه‌هایی از مبارزه دولت با فساد مالی و سیاسی‌،‌ در بازداشت‌های بزرگ آبان ۵۷ دستگیر شدو به زندان قصر منتقل شد.

تلاش‌هایش برای خلاصی از این ماجرا به جایی نرسید و در نهایت روز ۲۲ بهمن پس از یک فرار کوتاه، به دست نیروهای انقلابی افتاد و ۲۲ فروردین ۱۳۵۸ اعدام شد. نکته تاریک تاریخ شیوه محاکمه او در دادگاه انقلاب بوده. سوال و جواب‌ها حیرت‌انگیز هستند. او را به مشارکت در قتل یک شهروند تهرانی در جریان خراب کردن آلونک‌های حاشیه شهر متهم کردند که خب مشخص است اتهام سستی است. مثل این‌ که تلفات ساخت فلان اتوبان دو طبقه را به شهردار نسبت بدهند‌. یا در جای دیگری آمده است:

«‌ شما خودتان می‌دانید که در این شهر ۴میلیونی یا ۵میلیونی محل‌‌هایی داریم که مردم خاک و زمین را کنده‌اند و رفته‌اند زیر آن و نشسته‌اند، خانه‌هایی در محل‌های بزرگی وجود داشت که از مقوا ساخته شده بود، حصیر پاره و پوشال بود و در آن زندگی می‌کردند، شهری داشتید که تمام خیابان‌های مرکزی و خیابان شمیران پر از چاله، پر از کنده‌‌کاری در سطح آسفالت یا خیابان‌های بدون آسفالت و شما آمدید با پررویی تمام اعلام کردید هر کس در این شهر یک چاله پیدا کند، ما به او جایزه می‌دهیم و بعد گفتید این شهر یکی از زیباترین شهرهای خاورمیانه است، در حالی که نه تنها زیباترین شهر خاورمیانه نبود بلکه یکی از زشت‌ترین شهرها بود، با این زبان از مردم پول گرفتید، جریمه را هم به آن بستید، مردم را ترساندید، پول‌ها را گرفتید و با شرکایی که در شرکت سهامی شهرداری تهران داشتید، بلع فرمودید.ما شما را به این جهت کلاهبردار می‌دانیم…»

یا در جایی دیگر رئیس دادگاه به او می‌گوید: «پیشنهاد اختصاص یک خط از حاشیه خیابان‌ها برای اتوبوس‌ها، پیشنهاد شرکت خارجی «سوفرتو» نبود؟ نیک‌پی پاسخ می‌دهد: پیشنهاد خوبی بود و پذیرفتیم. دادگاه می‌گوید: هر پیشنهاد خارجی خوب است؟ چرا تذکر ندادید سوفرتو استعماری است؟»

این گفت و گو هم جالب است: « دادگاه: گفتید دکتر اقتصاد هستید از لندن. بله؟ - نیک‌پی: بله، همین طور است. دادگاه: پس به عنوان دکتر در اقتصاد ارتباط نیروی انسانی، ترافیک، استعمار، بورژوازی کمپروادور یعنی وابسته و دلال را تعیین و تفسیر کنید و چرا به مردم هشدار ندادید علت مشکل ترافیک، مردم نیستند و چرا عوامل استعمار را مقصر ندانستید؟

نیک‌پی توضیح می‌دهد: مشکل سه بخش دارد. یکی زیادی اتوبوس است و رئیس می‌گوید: این همان روش بورژوازی است.»
نیک‌پی حتما پرونده مالی سنگینی داشته است و حرفی در آن نیست اما بدنیست پیدا کنیم آن کسی را که با چنین سطح استدلالی در یک محاکمه قضایی حضور داشته و این حرف‌ها را به عنوان دادخواست اعلام کرده است. کسی می‌داند کار چه کسی بوده است؟‌
نیک‌پی در موعد اعدام ۵۱ ساله بود.

کدخبر: ۳۹۸۷۲۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر