داستانهای عامهپسند| درباره «بتمن: هالووین طولانی»
روزنامه هفت صبح، کسری ولایی| درام شکسپیری، تریلر روانشناختی، نوآر گنگستری و ماجراجویی ابرقهرمانانه؛ این ترکیب باید بلافاصله شما را یاد بتمن بیاندازد، اگر نه تقصیر اقتباسهای سینمایی از مشهورترین آیکان دنیای کامیک است که هیچوقت نتوانستهاند از نظر روایی و بصری چنین ترکیبی را به کمال برسانند.گاتامسیتی را سالهاست که مافیا اداره میکند. بتمن برای پاکسازی شهر چارهای ندارد جز اینکه با سران مافیا و زیردستانشان سرشاخ شود.
در روز روشن، بروس وین خواسته یا ناخواسته تجارتاش به سران مافیا گره خورده و مجبور است که در ظاهر روابطش با آنها دوستانه باقی بماند. مناسبات قدرت را رقابت میان دو خانواده مافیایی «فالکونه» و«مارونی» تعیین میکند. بتمن با کمک کمیسر گوردن و دادستان هاروی دنت میخواهد آنها را گیر بیاندازد. چیزی که پیشبینی نکردهاند، ظهور یک قاتل زنجیرهای ناشناس است که در هر کدام از تعطیلات یکی از افراد کلیدی در ساختار مافیا را میکشد.
به این رقابت مافیایی و معمای قتلهای زنجیرهای باید مجانین خطرناک دیگری مثل جوکر را هم اضافه کنید که لحظه به لحظه نجات گاتام را سختتر میکنند. این قصهای است که شاید گوشههایی از آن برایتان آشنا باشد اما اصلاش برمیگردد به یکی از کامیکهای دهه نودی «بتمن» که بالاخره فرصت اقتباس وفادارانه از آن فراهم شده.
یکی از بزرگترین داراییهای فرهنگی معاصر، مجموعه کامیکهای دیسی است که از سالها قبل استودیوی وارنر صاحباش شده. نقشه ساده به نظر میرسد: از روی کامیکها و ابرقهرمانها فیلم و سریال درست میکنی و پول درمیآوری. در عمل همین کار ساده به پیچیدهترین شکل ممکن انجام شده و در طول نیمقرن گذشته وارنر نه اینکه از اقتباسهای تصویریاش سود نبرده باشد ولی خیلی وقتها به داراییهایش ضرر هم زده و هنوز نتوانسته به یک اقتباس درست و حسابی از این کامیکها برسد.
برای مثال، در حال حاضر فقط سه تا بتمن فعال در آثار سینمایی دیسی و وارنر داریم (رابرت پتینسون، بن افلک و مایکل کیتون)، دو تا جوکر (واکین فینیکس و جرد لتو) و موارد دیگری هم در راهند. فکر میکنید چون خوره کامیک و دیسی نیستید قضیه را نمیفهمید؟ مشکل از شما نیست؛ خود سران دیسی و وارنر هم دقیقا نمیدانند که دارند چه کار میکنند! این وسط، حداقل یک نکته مثبت پیدا میشود که رویه اقتباس انیمیشن از کامیکهای معروف دیسی است.
از حدود پانزده سال پیش، استودیو تصمیم گرفت که در کنار فیلمهای سینمایی و سریالهای انیمیشن و لایو-اکشنی که برای مخاطب عموما نوجوان تولید میکند، یک خط تولید از انیمیشنهای جدیتر هم راه بیاندازند و بروند سراغ اقتباس مستقیم از کامیکها و رمانهای مصور. این ایده زمانی اهمیت پیدا میکند که بدانید اکثر اقتباسهای سینمایی از کامیکها، مخصوصا دیسی و دقیقا بتمن، تقریبا همان کاری را با کامیکها از نظر متنی و بصری کردهاند که خواهران ناتنی سیندرلا با لباساش.
اصلا یکی از دلایل خشم طرفداران پروپاقرص بتمن نسبت به فیلمهای کریستوفر نولان و زک اسنایدر همین مدل ایده کش رفتن از روی کامیکهاست که در اکثر موارد با تقلیل ایده اولیه و مصادره اعتبارش همراه بوده. این اقتباسهای انیمیشن بهعنوان یک اثر مستقل خیلی جدی گرفته نمیشوند (که در مواردی این قابلیت را هم دارند) ولی مثلا تماشای «سال یک»، «شوالیه تاریکی بازمیگردد»، «حمله به تیمارستان آرکام»، «جوک مرگبار»، «گاتام با چراغ گاز» و «هاش»، فارغ از کیفیت، حداقل این فایده را دارد که بفهمید چرا بتمنبازها اقتباسهای سینمایی از بتمن را تحویل نمیگیرند.
جدیدترین انیمیشن اقتباسی از کامیکهای بتمن «هالووین طولانی» است که در دو قسمت ساخته شده و قسمت اول آن چند روز قبل به بازار آمده. منبع اقتباس یکی از تحسینشدهترین کامیکهای بتمن در دهه نود است که همان زمان با تاثیرپذیری آشکار از فضای دو فیلم تیم برتون، سریال Batman: The Animated Series و فیلمهایی چون «سکوت برهها»، «هفت» و سهگانه «پدرخوانده» نوشته و کشیده شده بود و به شدت روی کامیکها و اقتباسهای سینمایی در سالهای بعد تاثیر گذاشت.
جدای از الهامات پیدا و پنهان «هالووین طولانی» برای سهگانه «شوالیه تاریکی» و سریال «گاتام»، مت ریوز هم مشخصا برای ساخت فیلم جدید «بتمن» روی این کامیک جف لوب و تیم سیل دست گذاشته، تا جایی که تولید انیمیشن اقتباسی از آن چند سال به تعویق افتاد چون ریوز در ابتدا هدفش اقتباس مستقیم از «هالووین طولانی» بود. نهایتا این اتفاق نیفتاد، گرچه همان تریلر اولیه منتشر شده از «بتمن» ثابت میکند که فیلم در فضاسازی و سلیقه بصری آشکارا تحت تاثیر «هالووین طولانی» است.
اگر قرار به اقتباس کامل و دقیق از این مجموعه سیزدهجلدی بود، باید بیشتر از شش ساعت زمان برای روایت داستان در نظر گرفته میشد. برای تبدیل کامیک به دو اپیزود نود دقیقهای، چارهای به جز هرس داستانهای فرعی و جزئیات نبوده. در قسمت اول این رویکرد خیلی به قصه ضربه نزده و با وجود شتابزدگی، بعضی عناصر اضافه و صرفنظر از تکرار مکررات در پرداخت به شخصیتهای اصلی، نتیجه تا حدود زیادی قابل قبول است. از نظر بصری هم سعی شده که زیباییشناسی خاص تیم سیل در کامیکها با یک انیمیشن مد روز در جریان اصلی پیوند زده شود. حاصل این سلیقه و اجرا، شده لحظات و صحنههایی که هنوز هیچکدام از اقتباسهای سینمایی بهش نرسیدهاند.
در صورتی که کنجکاو شدید و پای تماشای «هالووین طولانی» نشستید (که بد نیست سایر اقتباسهای انیمیشن دیسی را هم امتحان کنید)، احتمالا بیش از هر چیز به این فکر میافتید که چطور یک سرگرمی ذاتا نوجوانانه سعی در بازیافت و بازتعریف المانهای سینمایی و ادبی در قالب یک اثر عامهپسند داشته، اما فراموش نکنید که دستاورد اصلی خالقان کامیک نه در بازیافت بلکه آفرینش جهان مصنوع و تازهای است که تمام این عناصر و قراردادهای قبلی در آن کارکرد و تعریف متفاوتی پیدا میکنند و همچنان به اندازه کافی جدی گرفته نشده.