داستانهای عامهپسند| درباره سریال «اندور»
روزنامه هفت صبح، علی ملاصالحی | دنیای «جنگ ستارگان» همینطوریاش هم برای خیلی از ایرانیها جالب و آشنا نیست. به خاطر پخش سریال «پیشتازان فضا» در سالهای دور، محبوبیت کاپیتان کرک و اسپاک بیشتر از لوک اسکایواکر و هان سولو است. در سالهای بعد هم بیشتر فیلمهای سری جدید (چه سهگانه پیشدرآمد لوکاس در اوایل هزاره جدید و چه سه فیلم جدیدی که اخیرا ساخته شدند) در دسته آثار نوجوانانه دستهبندی شدهاند.
اما بسیاری از طرفداران این فیلمها میدانستند بهرغم شیوه روایت قهرمانپرور و اسطورهای، پتانسیل اصلی در جهان پرجزئیات خلقشده توسط جرج لوکاس نهفته است. در میان این فیلمها «یاغی یک» یک استثنا بود که به داستان سرقت نقشههای سفینه جنگی «ستاره مرگ» توسط گروهی جاسوس و خرابکار از تیم مقاومت میپرداخت. فیلمی که در ابتدا گرت ادواردرز (کارگردان «گودزیلا») بخش اعظمی از آن را ساخت اما از میانه پروژه، تونی گیلروی برای بازنویسی و فیلمبرداری مجدد استخدام شد.
«یاغی یک» جنس متفاوتی از سایر فیلمهای «جنگ ستارگان» داشت. تم جاسوسی و درونمایههای ایثار و مبارزه آن را بیشتر شبیه فیلمهایی مثل «ارتش تاریکی» کرده بود تا دنیای پر از شمشیرهای لیزری و نیروهای ماورالطبیعه «جنگ ستارگان». و حالا سریال «اندور» در اصل پیشدرآمدی بر همان فیلم است، با محوریت شخصیتهای مبارزی به نام اندور (با بازی دیگو لونا). روایت اینکه چطور دزدی خردهپا و خلافکاری اوراقچی در منطقهای دور افتاده کمکم با نظامی استبدادی درگیر و به یک انقلابی تمامعیار بدل میشود.
همانطور که میدانید دنیای «جنگ ستارگان» حول محور مقابله یک امپراتوری تمامیتخواه و جنبش مقاومت انقلابی شکل گرفته. اما روایت فیلمها و سریالهای دیگر مخصوصا در بحث مقابله با شرارت بسیار صفر و صدی است. «اندور» محصولی بالغانه درباره تدارک یک مبارزه سیاسی در مقابل استبدادی بروکراتیک است. تمام کهشکان از زیادهخواهیهای امپراتور به ستوه آمدهاند، اما هنوز هیچ راه دیگری برای مقابله آشکار نشده است.
در این میان سناتوری (با بازی جنوین اُرایلی) به دنبال پیداکردن راهکاری دیپلماتیک برای مقابله با امپراتوری است، اما لوتن رائل (استلان اسکاشگورد) که در پوشش یک عتیقهفروش در پایتخت کار میکند، راهکارهایی مثل سرقت و خرابکاری را برای مقابله با امپراتوری پیش میگیرد. راهکارهایی که خیلی زود نظر سازمان اطلاعات امپراتوری و به طور خاص یک مدیر میانی سمج (دنیس گوگ) را به خود جلب میکند.
در میان سریالهای فرعی دنیای «جنگ ستارگان»، «مندلورین» روایت یک جایزهبگیر که ترکیبی از دنیای وسترن و فضای علمی-تخیلی بود، موفقیت فراتر از انتظاری را به همراه داشت. اما دو سریال «اوبی وان» و «کتاب بوبا فت» نتوانستد جایگاهی در اندازه «مندلورین» پیدا کنند. «اندور» حالا از نظر خیلیها بهترین سریال این دنیاست و این چند دلیل دارد. اول اینکه تونی گیلروی عملا یک دنیای بزرگسالانه را در سریال خلق کرده و تن به فضای نوجوانانه نداده است.
در «اندور» شکنجه و قتل مخالفان، اطلاعات و ضداطلاعات، توطئه و پوششهای دروغین و لابیها و اردوگاههای کار اجباری همه و همه بخشی از قصه هستند. متن سریال شاید در حد بهترین آثار سالهای اخیر باشد، دلیلش هم فهرست پربار نویسندگان این سریال است. بازیگرانی مثل اندی سرکیس و استلان اسکارسگارد هم وزنی به تیم بازیگری دادهاند و فیلمبرداری در لوکیشنهای دیدنی واقعی (برخلاف رویکرد مبتنی بر جلوههای ویژه آثار قبلی) قصه را هر لحظه هیجانانگیزتر میکند؛
تا جایی که گاهی فراموش میکنید در دنیای «جنگ ستارگان» هستید و این قصه و درام میتوانست در جاهایی مثل شوروی سابق، فرانسه تحت اشغال نازیها یا هر جامعه استبدادزده دیگری به راحتی اتفاق بیفتد. سریال جزئیات و ظرایفی از مبارزه سیاسی و نهضت مقاومت را نشان میدهد که نه فقط در دنیای «جنگ ستارگان»، بین سریالهای پرمخاطب این روزها هم بیسابقه است.
از سوی دیگر بر خلاف آثار قبلی، نیروهای اطلاعاتی امپراتوری، نگهبانان و افسرهای میان رده شکل جدیدی از شرارت را نشان میدهند که از جنس سیاهی دارث ویدر نیست، بلکه یادآور شرارتی از جنس آیشمن و نازیهاست که فقط به وظیفه خود عمل میکردند؛ مفهومی که بعدها به عنوان «ابتذال شر» توسط هانا آرنت جا افتاد.
بنابراین گیلروی با قراردادن داستانش در دنیای «جنگ ستارگان» هم از بند واقعیت تاریخی رها شده و هم بودجه بالای دیزنی را داشته (هر اپیزود تقریبا حدود ده میلیون دلار). دنیای خلقشده توسط لوکاس هم آنقدر بزرگ هست که بتوان چنین قصهای را در آن تعریف کرد. اما این زیرمجموعه «جنگ ستارگان» بودن ضررهایی برای اثر داشته: مهمترینش اینکه «اندور» را به اندازه سریال یا فیلمی که همین الان با شور انقلابی و درباره مبارزه با استبداد ساخته شده، تحویل نگرفتهاند و عموما مانند باقی آثار فانتزی به آن نگاه میکنند.
اگر طرفدار دنیای «جنگ ستارگان» هستید که حتما تا الان این سریال را دیدهاید. اگر به دنبال اثری با پیچیدگی سیاسی و در عین حال هیجانانگیز و پر از خردهداستانهایی مثل سرقت و فرار از زندان هستید، باید گفت که تماشای «اندور» به اطلاع کاملی از باقی فیلمها نیاز ندارد و با اندک اطلاعاتی از دنیای «جنگ ستارگان» میتوانید با داستان همراه شوید و یکی از تجربههای ناب و خوب سریالبینی امسال را پشت سر بگذارید.