دار و ندار سینمای کمدی در قاب نمایش خانگی
روزنامه هفت صبح | ۹۰درصد دار و ندار سینمای کمدی ما این روزها در شبکه نمایش خانگی در حال فعالیتند. میگویم ۹۰درصد چون جای رضا عطاران و جواد عزتی خالی است.اما به جایش مهران مدیری، پیمان قاسمخانی، ویشکا آسایش، فرهاد آئیش، پژمان جمشیدی، سام درخشانی، رامبد جوان، امیرمهدی ژوله، گوهر خیراندیش، محمد بحرانی …در سه سریال دراکولا، خوب،بد،جلف و مردم معمولی در حال فعالیت هستند.
این فرصتی طلایی برای مردم و تماشاگران است تا چهرههای محبوب سینمای کمدی را در داستانهایی دنبالهدار در کنار هم ببینند.چهرههایی که عموما در فیلمهای سینمایی و در فواصل زمانی متفاوت با یکدیگر اکران میشدند.در مورد کیفیت این سه سریال حرف و حدیثهای فراوانی است.
به نظرم دراکولا از فرمت جذاب سری اول به سمت شکل و شمایلی بیش از کاریکاتوری و اغراقگونه تنزل کرده است.خوب،بد،جلف در کنترل ریتم مشکلاتی دارد و فراز و فرودهایش زیاد است.گاه بسیار خندهدار و گاه بیهوده و لرزان.مردم معمولی را هم ندیدهام که خب انتقادها از آن زیاد است.
مشخص است که این همه کمدین درجه یک در نگارش و طراحی و کارگردانی و بازی،بهترین کارشان را عرضه نکردهاند.اگر این اساتید میتوانستند کاری در بالاترین استانداردهای خود عرضه کنند که دیگر نور علی نور میشد.این شتاب و سرعت موجب شده که مثلا سریال نون.خ با کارگردانی سعید آقاخانی و فیلمنامه امیر وفایی سروشکل بهتر و کیفیت بالاتری داشته باشد.
نکته جالب چه در خوب، بد،جلف و چه در دراکولا واکنشهایشان به ترندهای روز است.مثلا ماجرای پولشویی، سوءاستفاده از بنگاهها و سازمانهای خیریه و سازمانهای حمایت اجتماعی از کودکان کار در دراکولا و نفوذیها و جاسوسها در لوای گروههای فیلمسازی در خوب،بد،جلف. شاید برای همین است که بهرغم نقاط ضعف روایی و ساختاری به هرحال همه این سریالها با استقبال نسبی تماشاگران روبهرو شدهاند.
به هرحال شبکه نمایش خانگی همانطور که حدس زده میشد فرصتی به وجود آورد برای دیدار با چهرههای معتبر سینمای کمدی به دور از ملاحظات دستوپاگیر تلویزیونی.هنوز هم وجود این چهرهها آنقدر جاذبه دارند که در ساعات انتهایی شب به سراغ سریالها برویم و دقایقی تفریح بیضرر را با آنها تجربه کنیم و گاه لبخندی هم بر لبانمان بنشیند.
امیدواریم در سرعت ساخت سریال برای شبکههای نمایش خانگی با فیلمنامههای منسجمتری روبهرو شویم.سیزن اول سریال هیولا و کارهای سابق پیمان قاسمخانی نشان میدهد که آن سطح استاندارد دست نایافتنی نیست. شرایط فعلی دراکولا و خوب،بد،جلف و مردم معمولی این دلهره را به وجود میآورد که نکند با یک سیر نزولی از سینمای کمدی روبهرو شویم؟منتظر میشویم.