خوشههای خشم در والاستریت
روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی | سالهای اخیر و احتمالا به لطف قدرت بسیجسازی شبکههای اجتماعی به دوران طغیان حاشیه علیه متن تبدیل شده است. رسانههای بزرگ و مهم مورد حمله قرار گرفتند و حسابهای توئیتری و یوتیوبی تلاش کردند با ترکیبی از واقعیت، خیال و تئوری توطئه جای آنها را بگیرند. سیاستمداران باسابقه تحقیر شدند تا سیاستمداران نوظهور و نامتعارف جای آنها را بگیرند.
به حاشیه راندهشدهها؛ از بریتانیا تا آمریکا علیه مراکز سیاسی و اقتصادی شوریدند و نتایجی مانند خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و ریاستجمهوری دونالد ترامپ را رقم زدند. تازهترین نشانه این شوریدن علیه نهادهای بزرگ در بازارهای مالی ظهور کرده و نتیجه آن هم احتمالا به اندازه شورشهای دیگر ناامیدکننده خواهد بود.
آنچه روی داد چندان پیچیده نبود. از شورت کردن یا خرید استقراضی شروع کنیم. امروز قیمت سکه بهار آزادی حدود ۱۱میلیون تومان است. اگر شما انتظار دارید که شب عید قیمت سکه پایینتر بیاید (مثلا به هشت میلیون تومان برسد) میتوانید امروز یک سکه قرض بگیرید و آن را همین امروز بفروشید و سپس شب عید سکه دیگری را به قیمتی پایینتر بخرید و آن را به صاحب اولیه سکه بازگردانید.
اگر قیمت سکه شب عید واقعا به هشت میلیون تومان برسد، شما از این معامله سه میلیون تومان سود کردهاید. اما روی خطرناک چنین معاملهای این است که شاید قیمت سکه تا شب عید بالاتر برود و مثلا به ۱۳میلیون تومان برسد، در این صورت از آنجا که مجبورید سکه قرض گرفتهشده را پس بدهید، باید سکه را به قیمتی بالاتر بخرید و در نتیجه ضرر خواهید کرد.
چنین رویهای در بازارهای مالی و در مورد سهام شرکتها بسیار به کار گرفته میشود. صندوقهای سرمایهگذاری یا صندوقهای پوشش ریسک شرکتهای رو به افول را شناسایی و سهام آنها را شورت میکنند. یکی از شرکتهای رو به افول، شرکت فروشگاه زنجیرهای گیماستاپ بود؛ فروشگاهی که بازیهای رایانهای میفروشد و مانند بسیاری از دیگر فروشگاهها در دوران خرید آنلاین چندسالی است که زیانده شده.
در نتیجه طبیعی است که صندوقهای بزرگ در والاستریت سهام شرکت گیماستاپ را شورت کنند به این امید که سهام شرکت بیش از پیش افت خواهد کرد. تا اینجای کار اتفاق عجیبی روی نداده بود، اما در یکی از صفحات شبکه اجتماعی ردیت به نام والاستریتبتس کاربرانی که درباره سرمایهگذاری بحث میکنند تصمیم گرفتند خرید سهام شرکت گیماستاپ را تبلیغ کنند.
آنها میدانستند که سهام این شرکت توسط صندوق ملوین شورت شده است، در نتیجه میگفتند اگر کاربران بسیاری سهام شرکت گیماستاپ را بخرند در نتیجه ارزش سهام بالا میرود و صندوق ملوین که مجبور است سهام قرض گرفتهشده را بخرد، با مشکل مواجه خواهد شد. ترکیبی از خشم نسبت به شرکتهای بزرگ، شورش علیه جریان اصلی در والاستریت، شعارهای مربوط به قدرت مردم و البته حس نوستالژی مربوط به شرکت گیماستاپ باعث شد که موج خرید سهام این شرکت ایجاد شود و توسعه یابد تا جایی که قیمت سهام شرکت گیماستاپ طی یک ماه از ۱۸دلار برای هر سهم به بیش از ۳۰۰دلار رسید و در نتیجه خریداران اولیه میزان قابلتوجهی سود کردند. صندوقی که سهام شرکت گیماستاپ را شورت کرده بود هم مجبور شد سهام را پس بدهد و چندمیلیارد دلار ضرر کرد.
کاربرانی که از گوشهوکنار آمریکا و حتی جهان به لطف شبکههای اجتماعی با هم متحد شده بودند به لطف دسترسی آسان و ارزان به بازار سهام توانستند یکی از صندوقهای بزرگ والاستریت را در آستانه ورشکستگی قرار دهند و البته به سهام یکی از شرکتهایی که با آن خاطره داشتند هم رونق ببخشند. اما انتهای این راه چه خواهد بود؟
چیز خاصی درباره شرکت گیماستاپ تغییر نکرده و در نتیجه سهام آن بالاخره به همانجایی بازمیگردد که بازتابدهنده واقعیتهای بنیادین شرکت باشد. خوانندگان ایرانی احتمالا هنوز به خوبی به خاطر دارند که ورود هیجانزده و پرشور سرمایهگذاران خرد به بازار سهام درمجموع انتهای چندان خوشایندی برای همین سرمایهگذاران خرد ندارد. صندوقهای سرمایهگذاری هم خواهند آموخت که چگونه با چنین موجهایی مواجه شوند.
ورود یا به بیان بهتر هجوم کاربران خرد به بازار سهام قاعدتا در این بازار اعوجاج ایجاد خواهد کرد، اما تصور اینکه سرمایهگذاران خرد به طور نظاممند در این بازار پولدار میشوند و شرکتهای سرمایهگذاری به خاک سیاه خواهند نشست سادهانگارانه است.
میتوان عملکرد رسانههای جریان اصلی را زیر سوال برد، سیاستمداران متعارف را دوست نداشت و منتقد شرکتهای سرمایهگذاری بزرگ بود، اما راهحلهای سوارشده بر خشم عمومی و شکلگرفته در شبکههای اجتماعی هم غیرسازنده و ناامیدکنندهاند.