کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۱۶۸۶۴
تاریخ خبر:

خفاش شب‌‌های تهران بر صحنه تئاتر

روزنامه هفت صبح، سمانه استاد | با شروع موج پنجم کرونا، تئاترهایی که تازه رونق گرفته بودند دوباره تعطیل شدند. در این میان اما تئاترهای خصوصی به فعالیت‌های خود ادامه دادند اما تمامی سالن‌های دولتی تئاتر بیش از دو ماه تعطیل بودند. با نارنجی شدن وضعیت تهران، سالن‌‌های دولتی نیز باز شده و نمایش‌‌ها اجراهای خود را از سر گرفته‌‌اند. یکی از نمایش‌‌های روی صحنه این روزها «غلامرضا لبخندی» به کارگردانی «کهبد تاراج» است.

این نمایش که دو سال پیش نیز در همین سالن به روی صحنه رفته و با استقبال مخاطب روبه‌‌رو شده بود، بار دیگر فرصت اجرا پیدا کرده و با باز شدن دوباره سالن‌‌ها، اجرای خود را از سر خواهد گرفت. نیمه دومِ دهه هفتاد و نیمه اول دهه هشتاد، شروع هراسی تمام‌‌نشدنی برای زنان و کودکان بود و با نخستین قتل‌‌های سریالی بعد از انقلاب آغاز شد که در میان آنها می‌‌توان به «غلامرضا خوشرو» (معروف به خفاش شب)، «سعید حنایی» و «محمد بیجه» اشاره کرد.

حال پس از گذشت بیش از بیست سال از ماجرای خفاش شب، «کهبد تاراج» دست روی این داستانِ پر هراس گذاشته است. ویژگی بارز نمایشِ «غلامرضا لبخندی» را می‌‌توان طراحی صحنه و نور به همراه بازی شخصیت اول یعنی «بهروز پناهنده» دانست. تاراج برای اجرای نمایشی چنین تلخ بسیار خلاقانه عمل کرده است. او ماشین پیکانی که خوشرو با آن زنان را می‌‌ربوده، روی صحنه آورده و آن را به دو نیم تقسیم کرده است که اکت‌‌های نمایش به درستی در دو نیمه‌‌ آن اتفاق می‌‌افتد.

شیوه اعدامِ خوشرو یکی دیگر از خلاقیت‌‌های ماندگار نمایش است. طراحی نور نیز به اندازه طراحی صحنه کاربردی و حساب شده بوده اما بازی بهروز پناهنده در نقش غلامرضا خوشرو است که نمایش را بی‌‌شک ارتقا بخشیده است. او در نقش مسافرکشی که بیش از دو سوم نمایش را پشت فرمان ماشین نشسته و فقط کلامش شنیده می‌‌شود، عالی ظاهر شده. لبخندِ عجیب، شیطانی و ترسناکی که می‌‌زند به همراه چشم‌‌هایی که شرارت از آنها می‌‌بارد، سلاحِ پناهنده برای غلامرضا خوشرو شدن است.

میمیکِ صورت او، آوای کلامی‌‌اش و چشم‌‌هایی که دو دو می‌‌زنند، می‌‌تواند از فاصله‌‌ای دور مخاطب را بترساند. حتی زمانی که از ماشین پایین می‌‌آید نیز تاثیرگذار ظاهر شده و لبخندِ عجیبش مخاطب را ندیده یاد خفاش شب می‌‌اندازد. تاراج در این نمایش به بخشی از زندگی زنان قربانی پس از مرگ و قضاوت شدنشان پرداخته است؛ اینکه حتی پس از مرگ نیز این زنان راحت نیستند و برچسب‌‌هایی که جامعه به آنها می‌‌زند بر رنج این مرگِ ناگهانی و ناعادلانه می‌‌افزاید.

پرسشِ اصلی‌‌ای که با شروع نمایش در ذهن مخاطب شکل می‌‌گیرد این است که چرا بعد از گذشت بیست سال داستان خفاش شب به روی صحنه آمده است؟ این سوال در پایان نمایش پاسخ داده می‌‌شود. وقتی تاراج به شکلی هوشمندانه واقعیت و خیال را در هم می‌‌آمیزد. غلامرضا خوشرو در جلسات دادگاهش، اتهام وارده را نمی‌‌پذیرد و مدام از فردی به نام مجید رسولی نام می‌‌برد که قتل‌‌ها را انجام داده است. در نمایشِ غلامرضا لبخندی، مجید رسولی، شخصیتی زاده‌‌ ذهن غلامرضا تصور می‌‌شود که به نوعی ادامه دهنده‌‌ راه اوست.

این موضوع مخاطب را در شوک این واقعیت فرو می‌‌برد که مجید رسولی‌‌های زیادی هنوز در جامعه زندگی کرده و می‌‌توانند این بار به جای دست گذاشتن روی زنان، دختران و پسران کوچک را مورد آزار قرار دهند؛ اتفاقی که این سال‌های اخیر به وفور رخ داده است. این شوک مخاطب را آگاه می‌کند که مجید رسولی‌‌ها بیست سال پیش نمرده‌‌اند و همین نزدیکی‌‌ها دور و بر ما نفس می‌‌کشند.

‌نویسنده و کارگردان: کهبد تاراج
‌بازیگران: تینو صالحی/ بهروز پناهنده/ گیلدا حمیدی / لبخند بدیعی/ مجید رحمتی/ نجلا نظریان/ غزاله جزایری/ دلسا کریم زاده / مسعود انتظاری/ شادی ضیایی/ رضا بهرامی
‌مکان و زمان نمایش: تماشاخانه ایرانشهر / ساعت ۱۹

کدخبر: ۴۱۶۸۶۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر