خرده روایت‌هایی خواندنی از ۱۴اردیبهشت ۱۳۵۶
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | اطلاعات ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۶٫ عکس محمدرضا و فرح و رضا در حال دعا کردن در حرم امام رضا. در شرح عکس از عبارت خلوص نیت هم استفاده شده. بر سر فرح همان چادر نازک گیپوردوزی شده است که همان موقع هم در محافل مذهبی واکنش‌هایی به همراه داشت. تیتر یک صفحه هم جالب است. انگار پیشگویی چند ماه بعد است: شاهنشاه: با مسلسل بستن مردم معایب رفع نمی‌شود. اولین مقدمات ایجاد مدارس خصوصی هم از گزارش‌های مهم این شماره است.
صفحه ۳ عکسی است از شهرزاد دختر شمس پهلوی در حال بازدید از بیمارستان مسعودی. و همین طور خبری از امضای تفاهم میان ایران و فرانسه درمورد همکاری در ساخت مترو.در صفحه ۴ عکسی چاپ شده از دختری جوان به نام کتایون زیادی و علت ؟: این دختر فقط ۱۱ دندان دارد! که از قرار اهل مسجد سلیمان است.
اکران فیلم‌های چرند ادامه دارد. یک فیلم به اسم: خوشگله اما می‌زنه! برگ برنده سینما رویال است و در کنارش فیلم‌هایی به اسم جدال مرگبار، توماس و مسابقه با شیطان ! دوتا فیلم ایرانی هم اکران شده‌اند: تازه عروس و فرار بزرگ. اولی با شرکت منوچهر وثوق و ملوسک و دومی با بازی فردین و فروزان و بیک ایمانوردی که خود فردین هم کارگردانی کرده است.
آهان فیلم جنجالی برهنه تا ظهر با سرعت ساخته خسرو هریتاش هم در یک سینما اکران شده. با بازی فرامرز صدیقی و فرشته جنابی و ایرن. این از جنجالی‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران است که هیچ نسخه‌ای ازآن در بعد از انقلاب یافت نشد. در سینما بولوار هم هفت فیلم از سینمای ژان لوک گدار برای مرور گذاشته شده است. ازنفس افتاده، پی‌یرو خله، دو سه چیزی که از او می‌دانم، آلفاویل و تفنگدارها و …
خبر دیگری هست که مردی به اسم جلال ظهیریان به همراه همسرش مریم در حال عبور از خیابان مخصوص در تهران بوده که سرنشینان یک مینی بوس به زنش متلک می‌گویند. واکنش شوهر موجب می‌شود سه نفر از مینی بوس پیاده شده و مرد را به شدت کتک بزنند طوری که موجب مرگ او می‌شوند. لطف‌الله ابراهیمی، سیروس رضوی و علی کریمی نام ضاربین بوده‌اند.
گزارش مسابقات والیبال جام پهلوی هم در صفحات به چشم می‌خورد که ایران الف عراق را برده و ایران ب سه بر دو از سد مصر گذشته است. مدال طلای محمد نصیری درآسیا دیگر خبر مهم ورزشی این روزها بوده است. در اطلاعات سیزده اردیبهشت ۱۳۵۶ هم خبری آمده از خودکشی بتی خواننده ایرانی. که خب از قرار در بیمارستان با شست و شوی معده‌اش نجات پیدا می‌کند.
گزارش تکان دهنده و البته آشنایی کارشده از بازار خرید و فروش کلیه در تهران. کسی کلیه‌اش را ۸۰۰ هزار تومان (معادل قیمت یک آپارتمان خوب در تهران ) به فروش گذاشته بود و کس دیگری هم اعلام کرده بود با ۱۰۰ هزار تومان به دنبال یک کلیه سالم است. در صفحه ۴ گزارشی است از تشریفات اعدام عباس استکی.
استکی سال ۱۳۵۳ بر سر زنی به نام مریم قویدل با دوستش مرتضی شیرانی دچار اختلاف شده بود و در روزی که قرار بود این دو نفر بالاخره به تفاهم برسند ملاقاتی در کافه آفتاب اصفهان انجام می‌دهند اما در حین مراسم تفاهم بر سر خانم مریم قویدل، دعوایشان می‌شود و عباس استکی با قداره مرتضی شیرانی را می‌کشد .
او دستگیر می‌شود اما حین انتقال به تهران فرار می‌کند و به کویت می‌رود و آنجا با لباس عربی به زندگی ادامه می‌دهد که دست آخر توسط پلیس اینترپل دستگیر و به ایران بازگردانده شده بود. در صفحات دیگر گزارشی کار شده از خانم فروزان که در چهل و چند سالگی می‌خواهند به عالم خوانندگی روی بیاورند و در حال تمرین هستند.
