خرده روایتهایی خواندنی از ۱۱اسفند ۱۳۵۵
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | ۱۱ اسفند ۱۳۵۵٫هنوز ماجرای پنجاهمین سالگرد به سلطنت رسیدن خاندان پهلوی تبریکات و مراسمش ادامه دارد که سالگرد تاسیس حزب رستاخیز هم از راه رسیده و نصف بیشتر روزنامه اطلاعات امروز به تبریکها و شادباشها و مراسم مربوط به این سالگشت است.یک مصاحبه دو صفحهای با دبیر کل این حزب یعنی جمشید آموزگار و کلی تبریک یک صفحه و نیم صفحه از بانکها و کارخانهها.
از قرار برای همین سالگرد رستاخیز، در تالار رودکی هم مراسمی بوده و محمدرضا و فرح هم حاضر بودند وبعدش هم کنفرانس مطبوعاتی بوده و خب عکس اول صفحه یک هم که به محمدرضا و فرح اختصاص دارد طبیعتا!محمدرضا در همین مراسم گفته که:بالاترین مقامات خطاکار را تسلیم عدالت میکنیم.مصاحبه طولانی محمدرضا هم بیشتر درباره همان ماجرای تمدن بزرگ است.
حراج یک تابلوی سالوادور دالی در تهران به قیمت هفت میلیون تومان هم از خبرهای دیگر صفحه اول است.یعنی یک میلیون دلار. یک خبر هم پایین صفحه که از تقسیم ۳۹میلیون تومان سود ایرانناسیونال بین کارمندان و کارگران این شرکت خبر میدهد. در صفحه ۵ گزارش خوبی چاپ شده درباره گرانی سرسامآور خانه و زمین در تهران حتی درمقایسه با آمریکا و انگلیس.اینکه یک خانه معمولی در تهران ۹۰۰هزار تومان قیمت دارد و در آمریکا خانهای با شش اتاق خواب و پنج حمام تنها یک میلیون و ۱۵۰ هزار تومان!
و اینکه چرا بهای زمین در ایران اینقدر سرسامآور است؟راستش به دوست نویسنده این گزارش در ۴۴سال قبل سلام برسانید و بگویید هنوز هم پاسخی برای این سوال پیدا نشده است!صفحه هفت مصاحبهای دارد با مسئول خدمات بهشت زهرا که خانم جوانی است با نام گردآفرید مفیدی که فعالیت غسالخانه و ماشینهای سیاه بهشت زهرا و بقیه موارد همه زیر نظر او انجام میشود. باز هم مجبورم بگویم که حجم آگهیهای تبریک سالگرد تاسیس حزب رستاخیز حیرتانگیز هستند.
احتمالا منبع درآمد خوبی برای روزنامه محسوب میشدهاند.صفحه ۱۲ خبری بامزه چاپ شده که طبق آن یک خانم انگلیسی مقیم شیراز وارد خانهاش در خیابان علم میشود و میبیند مرد غریبهای درحال خوردن مشروب روی مبل لم داده و دارد تلویزیون نگاه میکند.مرد بلافاصله فرار میکند و بعد پلیس مرد را دستگیر میکند و معلوم میشود دزد بوده که بعد از دزدیدن ۲۰۰هزار تومان دلار و طلا میخواسته یک عیش و عشرتی هم در خانه مالباخته داشته باشد!
جمشید آموزگار در مصاحبهاش جمله بیربطی گفته که در حزب رستاخیز همه مردم ایران برای همه مردم ایران تصمیم میگیرند.اوکی!
در صفحه ۲۶ از برنامه تلویزیونی خانم ملیحه حلاوتیان نوشته شده که نامش سلام خداحافظ است و در عید قرار است پخش شود.تجاوز ناموسی دو مرد شرور در بندر کنگان و حادثه رانندگی منجر به مرگ یک دختر دانش آموز و مجروح شدن دختری دیگر در مسجدسلیمان از خبرهای صفحه ۲۷ است.
دختر جانباخته در حادثه رانندگی در مسجد سلیمان عذرا بارول نام دارد و دختر مجروح اشرف جعفری. و گشتی در میان آگهیها:یک آپارتمان ۹۰متری در خیابان فرانسه با دو اتاق خواب و مبلمان کامل ۴۷۰هزار تومان برای فروش گذاشته شده است.خیابان فرانسه همان خیابان نوفل لوشاتوی فعلی است. در بازار اجاره هم این آگهی را برایتان انتخاب کردهایم:آپارتمانهایی با ۵ اتاق (۵ اتاق خوابه نیستند.فرق میکنند!) در میدان فرح (پالیزی فعلی) با شوفاژ و کولر! به بهای ماهانه ۵۵۰۰تومان برای اجاره گذاشته شدهاند.
صفحه سینما همان فیلمهای قبلی آگهی شدهاند.مادلینا و خوشگلا طاقت ندارند و کوه اسرارآمیز و کینه جو و سینه چاک و دوران التهاب و…
کماکان دو سینمای پولیدور و کسری فیلمهای بالای ۱۸سال پخش میکنند. صفحه ۳۶ گزارش مفصلی کار شده از حرکات و وجنات و سکنات سرکار خانم امل ساین خواننده اهل ترکیه در سفر به ایران.
در صفحه ۳۷ ماجرای حراج تابلوی خواب اثر سالوادور دالی هم قید شده.از قرار مراسم حراج با حضور فرح دیبا برگزار شده و محمود خیامی یکی از مالکان ایران ناسیونال بعد از سه بار تلاش برای تصاحب این تابلو در قیمت ۳میلیون و ۴میلیون تومان عاقبت با اعلام رقم هفت میلیون تومان رقبا را کنار میزند.این حراج در هتل هیلتون (هتل استقلال فعلی) برگزار شده و یک شبنشینی هم ضمیمهاش بوده که قیمت بلیت حضور در این شبنشینی ۵۰۰تومان بوده!(قیمت بلیت سینما در آن سالها دوتومان بوده است)یک خواننده انگلیسی به اسم پیتر کلارک هم اجرای برنامه داشته است.
همین دیگر.