حسرت کتاببازها در روزهای بیکتابباز
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | هفته آخر اردیبهشت امسال، آخرین قسمت فصل پنجم کتابباز روی آنتن شبکه نسیم رفت. همزمان اعلام شد پخش سری جدید این برنامه پاییز ۱۴۰۰ از سر گرفته میشود. پاییز به پایان رسید اما خبری از کتابباز نشد. گمان میرفت شبکه نسیم در شب یلدا فصل جدید را رونمایی کند که این اتفاق هم رخ نداد. این شبکه مدتی است سراغ برندهای خود رفته و حالا بعد از پخش خندوانه خبر پیشتولید سری جدید دورهمی رسانهای شده است. چه زمان نوبت به کتابباز میرسد؟ چرا پخش سری جدید آن توام با وقفهای طولانی است؟
مورد اول| تولد یک برند
سال ۹۵ برنامه کتابباز در شبکه نسیم متولد شد. امیرحسین صدیق اجرای آن را برعهده داشت که در فصل بعد جای خود را به سروش صحت سپرد. از همان قسمتهای نخست میشد حدس زد با یک برنامه متفاوت مواجه هستیم. ویژگیهای منحصربهفرد کتابباز، باعث شد این برنامه خیلیزود جای خود را میان علاقهمندان باز کند، نامش سر زبانها بیفتد و تبدیل به یک برند شود. حالا کتابباز نامی آشنا برای مخاطبان است که شهرت آن کم از دورهمی و خندوانه نیست. اهمیت این اتفاق وقتی دوچندان میشود که بدانیم در تلویزیون برنامههای مرتبط با کتاب صاحب شهرت نشدهاند.
مورد دوم| ساختار متفاوت
در تلویزیون برنامههای زیادی با موضوع کتاب ساخته شدهاند و همچنان میشوند. کتابباز اما متفاوت از نمونههای مشابه است. سازندگان برنامه این نکته را میدانند که کتاب و کتابخوانی، جایگاهی که در جامعه باید را ندارد. پس قدم اول، ساخت برنامهای است که بتواند توجه مخاطب را به سمت خود جلب کند.
به همین خاطر است که ساختار کتابباز مبتنی بر رنگ و لعاب و دکور چشمنواز استوار شده. علاوه بر آن، فقط نویسندهها و مترجمان مهمان برنامه نمیشوند؛ بلکه چهرههای مطرح هم جایی ثابت در برنامه دارند. حضور چهرههایی مثل مهران مدیری، حامد بهداد و دیگران حکم قلاب دارد تا مخاطب در دل گپ و گفت مجری و مهمان و نیز آیتمهای مرتبط، با اصل موضوع یعنی کتاب ارتباط بگیرد. در این برنامه حرفهای جدی به زبان ساده بیان میشوند و این دیگر عامل محبوبیت آن محسوب میشود.
مورد سوم| محتوای برنامه
همه امتیازهای کتابباز ساختار خوب آن نیست، بلکه محتوایی که در برنامه ارائه میشود، حالا تبدیل به برگ برنده اصلیاش شده است. سروش صحت علاوه بر نویسندگی، یک کتابباز حرفهای است. به همین خاطر وقتی مقابل دوربین و روبهروی مهمانها قرار میگیرد، «حرف» برای گفتن دارد و مسیر گفتوگو را به سمتی که باید، میکشاند. کارشناسان برنامه هم موضوعاتی را طرح میکنند که در عین همهفهم بودن، مخاطب را وادار به پیگیری درباره آنها کند.
طبعا برخی نظرات مثل آنچه اردشیر رستمی درباره سعدی به زبان آورد، قابل نقد است. با این حال همین نظر هم باعث شکلگیری یک بحث شد. در هر حال، عمده نظرها در کتابباز بر معلومات مخاطب میافزاید. نکته دیگر اینکه برنامه پذیرای مهمانها از طیفهای مختلف میشود؛ از علیرضا قزوه، مسعود دهنمکی و میلاد دخانچی تا مرضیه برومند و خسرو دهقان و دیگران. این اتفاق تکثر آرا کمک میکند و برنامه از تکصدایی خارج میشود.
مورد چهارم| جای خالی کتابباز
بارها دغدغهمندان از مظلومیت کتاب و مهجور بودن آن در تلویزیون گلایه کردهاند. کتابباز توانست بخشی از مشکل را حل کند که البته حوزه کتاب همچنان نیازمند برنامههای متعدد و متنوع است. طبعا کتابباز خالی از ایراد نیست و بعد از پنج فصل کار سختی برای ماندن در اوج، پیشرو دارد.
با این حال در پنج فصل گذشته، به گواه آمار توانسته جای خود را میان مخاطبان باز کند. نام این برنامه در صدر نظرسنجیها دیده میشود و بریدههای آن به کرات دست به دست شده. به یاد نداریم برای یک برنامه با موضوع کتاب چنین اتفاقی افتاده باشد. در این شرایط، اتفاق عجیب جایی است که یک برنامه موفق برای مدتی طولانی از آنتن دور میماند. مسئولان جدید تلویزیون به مقوله کتاب و برنامههای متفاوت درباره کتاب، توجه دارند؟