حرفهای داغ هفته اهالی سینما و تلویزیون
کتایون ریاحی: من با زلیخا تجربه زیادی را کسب کردم. از او بسیار آموختم و در محیط امنی که قرار داشتم، دوران خاصی را تجربه کردم. درباره شخصیت زلیخا پژوهشهایی داشتم و به خدا بیامرز آقای فرجالله سلحشور هم پیشنهاد میکردم اما از آنجا که ایشان سالها برای نگارش فیلمنامه پژوهش داشتند، ترجیح میدادند که کار، تغییر چندانی نداشته باشد. مهمترین و آخرین کار من «یوسف پیامبر(ع)» بود و من فعالیت هنری تصویری نداشتم اما در حوزه اجتماعی به بنیادی که مخصوص کودکان ناشنوای مادرزاد است جهت کاشت حلزون کمک میکنم. در این بخش روز به روز کار ما سختتر میشود. برنامه پرانتز باز/ ۲۶ آذر
نیکی کریمی: من به مباحث و موارد زیادی علاقه دارم یعنی چیزهای مختلفی هست که یکی از آنها روانشناسی است. نه تنها همیشه درباره روانشناسی خواندهام بلکه دو، سه سال قبل دورهای دیدم که به واسطه اینها الان تقریبا میتوانم روانکاوی انجام دهم. شخصیتپردازی فیلم «آتابای» خیلی برای من مهم بود. دوستدارم تجربه کنم و فکر میکنم که آدم نباید همیشه یکجور کار کند. من جهان هر فیلمی را خیلی کشف و شهودی در ذهن خودم میسازم و میبینم. در مورد فیلم «آتابای» هم از قبل میدانستم که ما افقهای وسیعی میخواهیم چرا که میخواهیم یک آدمی را گرفتار و مانده در قابها و دشتهای بزرگ ببینیم. ماهنامه صبا/ ۲۹ آذر
بیژن بیرنگ: من و مهران رسام از ساخت کار در تلویزیون هیچ درآمدی نداشتیم، برنامه میساختیم و از جیب رویش میگذاشتیم چون هدفمان کسب پول نبود با این حال همه این موارد در سال ۱۳۸۰ به پایان رسید… مهم نیست شما چه چیزی میسازید مهم این است که ارزش داشته باشد. جدای از برنامهریزی ما چیزی به نام کائنات داریم که با برنامههای خودش ما را جلو میبرد. من همیشه به این افتخار کردم که برنامههای ما تاثیر گذار بود، در زمانی که «محله بهداشت» پخش میشد استفاده از مسواک چندین برابر افزایش پیدا کرده بود و این نشان میداد که ما راهمان را به درستی طی میکنیم. برنامه چهل تیکه/ ۳۰ آذر
محمد بحرانی: من از سال ۷۹ وارد دانشکده هنرهای زیبا و از ۸۰ جذب تلویزیون شدم. سرکار خانم مریم سعادت که تا ابد خودم را به ایشان مدیون میدانم باعث این کار شد. من در جشنواره عروسکی دانشجویی، چندتایی کار داشتم و اتفاقا اولین آنها، یک گوسفند بود که من به جایش بعبع میکردم ولی ظاهرا خوب بعبع کردم و خانم مریم سعادت مرا به آقای بهرام شاه محمدلو معرفی کردند. من از بچگی در مراسم تشتی، قابلمهای دستم بود و بندری میخواندم و هنوز هم از همان راه نانمان را درمیآوریم… درستترین آرزو ، آرزوی گشایش اقتصادی برای مردم ایران است و به سادگی بتوانند مایحتاج اولیهشان را تهیه کنند. برنامه یلدای ۰۰ / ۳۰ آذر
ماهور الوند: چون رابطه پدر و دختری فیلم دختر سرد است و پدر، پدری جدی و مقتدر است که با دخترش رابطهای صمیمانه ندارد؛ آقای اصلانی روزهای اول، در پیشتولید،از قصد، اصلا مرا تحویل نمیگرفتند. سلام میکردم، میگفتند سلام و میرفتند آن طرف. من اوایل فکر میکردم ایشان یا خیلی عبوس هستند یا از من خوششان نمیآید. مدتی گذشت و دیدم آقای اصلانی اصلا اینطور نیستند و با همه گرم برخورد میکنند و همه دوستشان دارند. بعدا که صحبت کردیم گفتند این کار را از قصد میکردند، چون من اولین کارم بود و میخواستند آن حس خجالتی که باید نسبت به پدر وجود داشته باشد در من به وجود بیاید. کافه آپارات/ ۲۸ آذر