کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۹۴۹۶۲
تاریخ خبر:

حجت‌الاسلام کیست و به‌چه کسی آیت‌الله ‌می‌گویند؟

روزنامه هفت صبح، فاطمه رجبی | روزنامه کیهان دیروز از کسانی که مدرک تحصیلی ابراهیم رئیسی را زیر سوال برده بودند انتقاد کرد و نوشت که او نه تنها دکترا دارد بلکه آیت‌الله و مجتهد هم هست. این اولین‌بار نیست که در مورد عناوین روحانیون بحث می‌شود، مدتی پیش همین ماجرا در مورد سید‌حسن خمینی پیش آمد، وقتی که رسانه‌های نزدیک به او از عنوان آیت‌الله برایش استفاده کردند و رسانه‌های معطوف به جریان مخالفش به این عنوان اعتراض کردند.

حتی مشابه چنین داستانی را در مورد مرحوم هاشمی‌رفسنجانی هم داشته‌ایم و در حالی که عده‌ای پیش از اسمش عنوان آیت‌الله می‌گذاشتند عده‌ای دیگر می‌گفتند که او کماکان حجت‌الاسلام است. یادمان نمی‌رود که روزنامه جمهوری اسلامی ‌چطور در چند شماره پشت سر هم صداوسیما را شماتت کرد که چرا برای مرحوم هاشمی ‌از عنوان حجت‌الاسلام استفاده می‌کند.

وقتی متوجه می‌شوید که چرا هر چند وقت یک‌بار چنین بحث‌هایی پیش می‌آید که بدانید این عناوین حوزوی خلاف مدارک دانشگاهی تا اندازه زیادی عرفی هستند و حتی بسیاری از روحانیون برجسته ترجیح می‌دهند که از این عناوین استفاده نکنند و قبل از اسمشان به یک «طلبه» ساده بسنده می‌کنند چون اعتقاد دارند کسی که وارد این مسیر می‌شود تا ابد طلبه باقی می‌ماند. از طرفی بعضی از عناوین حوزوی در طول تاریخ دست‌خوش تغییر شده‌اند.

مثلا ثقه‌الاسلام که در حال حاضر برای طلاب مقدمات‌خوان و مبتدی به کار می‌رود در گذشته برای علمای بزرگ به کار می‌رفت مثل ثقهالاسلام کلینی یا لفظ حجت‌الاسلام و‌المسلمین برای مراجع به کار برده می‌شد چنان‌ که روی رساله‌های مرحوم آیت‌الله بروجردی این عنوان را می‌بینیم، اما امروز این الفاظ معنای دیگری پیدا کرده‌اند حتی بعضی از این عناوین مربوط به یک قرن اخیر هستند مثل همین لقب آیت‌الله‌العظمی‌که بعد از آیت‌الله بروجردی باب شد.حالا سوال این است که طبق همین عرف حاکم بر حوزه‌های علمیه به چه کسی «آیت‌الله» گفته می‌شود و اصلا برای دادن این عناوین متر و معیاری در نظر گرفته می‌شود؟

*** آشنایی با سطوح
قبل از اینکه وارد مقوله عناوین بشویم لازم است کمی‌ با سطوحی که در حوزه‌های علمیه وجود دارد آشنا بشوید چون بعدا در توضیح معیار دادن عناوین مختلف به این سطوح اشاره می‌کنیم. طلاب سه دوره مقدمات، سطح و خارج را در طی تحصیل خود می‌گذرانند. این مسیر یک مسیر فقه محور است یعنی دروس اصلی آن فقه و اصول فقه است و دیگر رشته‌ها مثل فلسفه و کلام و تفسیر در حاشیه قرار دارند.

سال‌هاست که حوزه‌ها هم تا اندازه‌ای مدرن شده‌اند و مثل دیگر نهادهای آموزشی بعد از طی هر مرحله به طلاب مدرک پایان دوره می‌دهند. البته توجه داشته باشید که در حوزه بیشتر از اینکه مدت زمان تحصیل مدنظر باشد تمام کردن یک کتاب مهم است، یعنی یک طلبه بعد از عبور از دوره مقدمات مدرک سطح یک و بعد از پایان جلد اول «کفایه» مدرک سطح دو می‌گیرد. با ورود به درس «خارج فقه و اصول» طلبه با ارائه پایان‌نامه مدرک سطح سه و بعد از طی درس خارج با ارائه پایان‌نامه مدرک سطح چهار دریافت می‌کند.

*** ثقه الاسلام
ثقه الاسلام به طلاب مبتدی و مقدمات‌ خوان گفته می‌شود.دوره مقدمات از همان اول طلبگی تا پایان کتاب «شرح لمعه» است که معمولا شش سال طول می‌کشد. در این دوره طلاب با ادبیات عرب به طور مفصل و فقه و اصول به صورت نیمه استدلالی آشنا می‌شوند. واژه ثقه الاسلام کاربرد کمی ‌دارد و حتی در همان عرف حوزوی هم خیلی استفاده نمی‌شود چون تا پیش از آن طلاب لباس روحانیت نمی‌پوشند و کسی آنها را با عنوان خاصی صدا نمی‌کند.

*** حجت الاسلام
این لقب به طلاب دوره‌ سطح دو گفته می‌شود. در این دوره طلاب سه کتاب فوائدالاصول معروف به رسائل و کفایه الاصول را که درباره علم اصول هستند به همراه کتاب مکاسب پشت سر می‌گذارند. این دوره معمولا چهار سال طول می‌کشد.

*** حجت‌الاسلام والمسلمین
با ورود طلاب به مرحله بعد و شروع درس‌هایی که به «خارج» معروف هستند، لقب آنها کمی‌ سنگین‌تر می‌شود و آنها را حجت الاسلام و المسلمین صدا می‌کنند. دوره‌ خارج ادامه دوره‌ سطح دو است و در آن فقه و اصول به صورت مفصل و استدلالی آموزش داده می‌شود با این تفاوت که این دوره دیگر متن محور نیست و استاد کتاب خاصی را محور درس قرار نمی‌دهد و بحث هم آزاد است. البته سیر درس معمولا با یکی از کتاب‌های معروف منطبق است مثلا بحث اصول غالبا مطابق با سیر کتاب «کفایه» است.

سیر خارج فقه هم غالبا بر اساس کتاب «عروه الوثقی» یا «شرایع» است البته از آنجایی که اساتید این سطح از مجتهدان و روحانیون بنام هستند خودشان می‌توانند تصمیم بگیرند که سیر درس چطور طی شود مثلا گفته می‌شود که مرحوم آیت‌الله فاضل لنکرانی تحریرالوسیله امام خمینی را محور سیر درس خارج فقه قرار داده بود. نکته جالب اینکه در ابتدای این دوره طلاب تصمیم می‌گیرند که آن را پیش کدام یک از مجتهدان و روحانیون برجسته بگذرانند و احتمالا این تصمیم آینده آنها و خطی مشی بقیه زندگی‌شان را تعیین خواهد کرد.

*** آیت‌الله
آیت‌الله به کسی گفته می‌شود که دوره‌ خارج را با موفقیت گذرانده باشد و به درجه اجتهاد رسیده باشد یعنی دیگر خودش توانایی این را داشته باشد که با استفاده از مبانی دینی برای خودش احکام لازم را صادر کند.البته اینجا یک نکته خیلی تخصصی هم وجود دارد که خبره‌ها از آن خبر دارند اینکه خود مجتهد هم دو نوع است؛ یکی کسی که در بعضی از باب‌ها و زیر مجموعه‌های فقه مجتهد است که او را «مجتهد متجزی» می‌دانند و کسی که در تمام زیرمجموعه‌های فقه مجتهد است که این دومی‌ بیشتر با عنوان آیت‌الله خطاب می‌شود.

حالا چرا در این مرحله تشکیک وجود دارد؟ چون این لقب بیشتر از بقیه القاب عرفی است و معمولا کسی که آن را یدک می‌کشد علاوه بر طی کردن مراحل علمی ‌باید واقعا یک عالم به علوم دینی شناخته شود. در حوزه علمیه قم عرف دیگری هم وجود دارد، اینکه فرد باید این دوره خارج فقه را تدریس کند تا ملقب به عنوان آیت‌الله شود یعنی صرفا گذراندن آن کافی نیست. تدریس این دوره هم همانطور که گفته شد یعنی یک عده حجت‌الاسلام والمسلمین به عنوان پای درس دائم این فرد وجود داشته باشند تا بتوان او را با عنوان آیت‌الله خطاب کرد.

در ساختار جمهوری اسلامی‌ایران ، سمت‌هایی مثل رئیس قوه قضائیه یا همان قاضی القضات حتما باید آیت‌الله یا همان مجتهد باشد(چون یکی از وظایف قاضی القضات استیذان احکام اعدام است ) همین موضوع به صورت عرفی در مورد وزیر اطلاعات و بعضا وزیر دادگستری هم صدق می‌کند.معمولا قاضی‌های رده بالای قوه قضائیه هم جایگاه علمی ‌در همین سطح دارند،حالا ممکن است در عرف به عنوان آیت‌الله شناخته نشوند اما این سطح از دروس فقهی را گذرانده‌اند.

*** آیت‌الله العظمی
به کسانی این لقب داده می‌شود که نه تنها مجتهد باشند بلکه با عنوان مجتهد اعلم جامع الشرایط شناخته بشوند. باید بدانیم که هر مجتهدی به مقام مرجعیت نمی‌رسد در واقع ممکن است فرد به مقام اجتهاد رسیده باشد اما کسی از او تقلید نکند. برای اینکه فردی مرجع تقلید باشد، مقلدهایش باید به این نتیجه برسند که او از نظر علمی‌ و سایر شرایط مثل داشتن عدالت، بصیرت، شجاعت و… بهترین گزینه است اما از نظر عرفی معمولا باید یک یا دو مرجع تقلید دیگر صلاحیت علمی، دینی و شخصیتی فرد را تایید و او را توصیه کنند. بعضی از نهادها مثل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم چند سال است که صلاحیت علمی‌افراد را تایید یا رد می‌کنند.

کدخبر: ۳۹۴۹۶۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر