حادثه شوم برای پسر نوجوان درشب چهارشنبهسوری
روزنامه هفت صبح | روز گذشته جلسه دادگاه دو متهم که در میدان گمرک تهران پسربچهای را ربوده و او را در خانهای مورد تعدی وحشیانهشان قرار داده بودند برگزار شد، در حالیکه متهم اصلی این پرونده در ماجرای قتلی نیز بازداشت شده است.
رسیدگی به این پرونده از چهارشنبه سوری دو سال پیش و با گزارش یک فقره آدمربایی و آزار و اذیت پسربچهای در تهران آغاز شد. پس از این تیمی از ماموران اداره شانزدهم آگاهی پایتخت با هماهنگیهای قضایی وارد عمل شدند و یکی از متهمان را در تهران دستگیر کردند. متهم پس از دستگیری در حالیکه منکر هرگونه عمل منافی عفت با شاکی ۱۴ ساله بود وقتی با مدارک و دلایل موجود در پرونده روبهرو شد بالاخره زبان گشود و تقصیر خود را گردن گرفت اما مدعی شد عامل اصلی این اقدام سعید است.
در ادامه تلاشهای پلیسی برای دستگیری سعید به جریان افتاد که مشخص شد این فرد توسط ماموران اداره آگاهی اردبیل در پرونده قتلی بازداشت شده و با این تفاسیر نامه نگاری برای انتقال متهم به تهران انجام شد و از او نیز تحقیقاتی به عمل آمد تا اینکه پرونده پس از تکمیل برای متهمان با صدور کیفرخواست علیه آنها به اتهام آدمربایی، و تجاوز به عنف به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
روز گذشته جلسه دادگاه متهمان در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی تولیت و مستشاری قاضی ملکی برگزار شد و زمانیکه پسربچه ۱۴ ساله در جایگاه قرار گرفت روز واقعه را اینگونه توصیف کرد: آن روز برای خرید ترقه چهارشنبه سوری به گمرک رفته بودم. از دوستانم شنیده بودم که در این محله ترقههای خوب و متنوعی به فروش میرسانند.
بعد از انجام خرید در حالیکه همچنان مقداری پول برایم مانده بود از آقایی پرسیدم که با این باقیمانده پول نیز میشود ترقه خرید. او که سعید نام داشت و حالا به عنوان متهم ردیف اول پرونده بازداشت شده است به من جواب مثبت داد و گفت الان ترقههایم تمام شده اما تو لیست بده تا بگویم کریم ترقههایت را بیاورد.
من هم قبول کردم و وقتی لیست را نوشتم گفت سفارشت زیاد است و باید بیایی برویم از خانه ترقهها را به تو تحویل بدهم. من هم دنبال او راه افتادم و در حالیکه کریم در خانه بود سعید مرا به او معرفی کرد و گفت ترقهها را برایم بیاورد. مدت زمان کوتاهی از حضورم نگذشته بود که آنها یکدفعه درها را بستند و برای آزار و اذیت مرا با چاقو تهدید کردند و با ضرب و شتم اقدام به تجاوز به عنف کردند.
در ادامه رسیدگی به این پرونده و با توجه به شکایت شاکی، ابتدا سعید که حالا از زندان اردبیل به تهران منتقل شده بود در جایگاه قرار گرفت و گفت: من هیچ کاری با این پسربچه نکردم. بلکه آن روز با او در کوچه صحبت کردم و وقتی دیدم کریم ترقهها را نمیآورد به او گفتم بیاید برویم داخل خانه تا از خودش ترقهها را تحویل بگیرد.
بعد از آن نیز این بچه را تحویل کریم دادم و از خانه بیرون آمدم و از ادامه ماجرا هیچ خبری ندارم. من نه اتهام آدمربایی و نه اتهام تجاوز و حبس را قبول نمیکنم و در این پرونده هیچ کاره هستم. در ادامه از متهم در رابطه با بازداشتش سوال پرسیده شد و او پاسخ داد: در اردبیل بعد از این حادثه که توسط کریم اتفاق افتاده است من با فردی درگیر شدم.
به او ۳۲ ضربه چاقو زدم و کسی برای میانداری و جدا کردن دعوا آمد که اشتباهی چاقویم به او خورد و قلبش را درید که همین ضربه موجبات مرگ فرد میانجی دعوا را فراهم آورد. من قاتل نیستم و آن فردی هم که ۳۲ ضربه چاقو خورده بود الان صحیح و سالم در شهر اردبیل در حال چرخیدن است و تنها جای ضربات چاقویم روی بدنش مانده است.
در ادامه متهم ردیف دوم به جایگاه فراخوانده شد و گفت: هیچکدام از موضوعات مطروحه از سوی سعید واقعیت ندارد. او آن روز خودش این کودک را به آنجا آورد و در حالیکه من قصد داشتم او را از چنگالش نجات بدهم با چاقو مرا تهدید کرد و گفت باید به او تجاوز کنی. من هم تجاوز نکردم و تنها ادای تجاوز را درآوردم و بعدا او که از من در این زمینه آتو گرفته بود گفت حالا نوبت من است و اگر اشتباهی بکنی ماجرای امروزت را نیز به خواهرت خواهم گفت.
سعید قرار بود با خواهر من ازدواج کند و اینکه چنین قضیهای را برای فامیلم خواهد گفت مرا خیلی شرمنده میکرد و به همین دلیل با او همکاری کردم .بعد از اینکه به کودک تجاوز کرد او را در خیابان رها کردیم و از محل متواری شدیم تااینکه پلیس مرا بازداشت کرد. باور کنید که اگر تهدیدهای سعید نبود من هیچوقت آن کار پلید را نمیکردم و از ترس جانم به چنین کاری دست زدم. در انتهای رسیدگی به این پرونده قضات وارد شور شدند تا برای تعیین سرنوشت دو متهم پرونده تصمیم گیری کنند.