«جهیمان» چطور معادلات را در عربستان تغییر داد؟
روزنامه هفت صبح، مهسا مژدهی | در اولین روز از سال ۱۴۰۰ هجری قمری یا ۲۰ نوامبر ۱۹۷۹، رخدادی عجیب و غیرمنتظره در مکه، چشمها را به خود خیره کرد. در صبحگاه روز اول محرم مردی به نام جهیمان با همراهی یارانش در لوای تابوت، تعداد زیادی سلاح را به داخل مسجدالحرام برده و بعد با بلند شدن صدای اذان، امام جماعت را کنار زد و پای بلندگو مدعی ظهور حضرت مهدی(عج) شد.
کمی بعد گروگانگیری شروع شد و با بسته شدن هر ۲۵ در مسجدالحرام چند ده هزار نفر اسیر جهیمان شدند. از آنجا که مهاجمین مسلح بودند، پاسخ مسلحانه به آنها از سوی ارتش سعودی ممکن نبود و گرفتن فتوایی برای این اقدام ساعتها طول کشید. خاندان آلسعود برای اینکه بتوانند جهیمان و لشکرش را که از تیراندازی و کشتار مردم ابایی نداشتند، هدف قرار دهند، دست به توافقی با مفتیهای وهابی زدند که به ازای حمایت آنها از سلطنت، مظاهر مدرنیته غربی را در عربستان ممنوع کنند.
پس از بسته شدن این قرارداد، سعودیها دست به حملاتی به مسجدالحرام زدند که در آنها شکست خوردند و این وضعیت سه روز تا زمانی که «محمد قطحانی»کسی که خودش را مهدی موعود میخواند، ادامه داشت و سر آخر چارهای جز کشاندن پای فرانسویها به غائله باقی نماند. طبق برخی شایعات کماندوهای فرانسوی برای آنکه بتوانند وارد مسجدالحرام شوند، مسلمان شدند.
راهی که به ذهن آنها رسید و عملیاش کردند، سوراخ کردن بخشی از زمین مسجد بود. آنها از این راه نارنجکها را به داخل اتاقهای زیرزمینی انداختند و تعداد زیادی از گروگانها کشته شدند. با این کار یاران جهیمان هراسان به محوطه باز فرار کردند و تعدادی از آنها در فضای باز هدف کماندوها قرار گرفتند.
جنگ اما در مکه، دو هفته طول کشید. زمانیکه عرصه بر مهاجمین تنگ شد، آنها بالاخره اسلحه را زمین گذاشتند و تسلیم ارتش آل سعود شدند. در انتها بیش از سیصد نفر از هر دو طرف کشته و بازماندگان اعدام یا به حبس ابد محکوم شدند. بعدها سعودیها که از انقلاب ایران عصبانی بودند، تلاش کردند تا تهران را در این اتفاق مقصر جلوه دهند.
اما در جهان اسلام مقصر اصلی حوادث مکه، اسراییل و آمریکا شناخته شد. با این حال چهار دهه بعد از این اتفاق، وقتی اهالی تاریخ به جهیمان و خاستگاه خانوادگیاش پرداختند، ابعاد دیگری از علت تصرف دو هفتهای مسجد الحرام روشن شد که نقش اختلافات پدر رهبر این جریان با بنیانگذار آل سعود و جنگی که در اوایل دهه بیست بین این دو در صحرا رخ داده بود، مهمترین علت این رخداد عجیب در سال عجیبتر ۱۹۷۹ بود.
کارمن بن لادن، همسر برادر اسامه که دو رگهای ایرانی و سوئدی است، در مورد فضای ریاض در سالهای پیش از ۲۰ نوامبر ۱۹۷۹ مینویسد که پول نفت به سرعت عربستان را به سمت غربی شدن میبرد. کم کم کتابفروشیهایی باز شده بودند که کتابهایی از نویسندگان خارجی داشتند و باشگاههای ورزشی در شهر تاسیس شدند که بیشتر مشتریانشان از خارجیهای مقیم این کشور به حساب میآمدند.
به نوشته کسانی که آن روزهای عربستان را تجربه کرده بودند، سینما فیلمهای عربی اکران میکرد و مجریان زن در تلویزیون اخبار میگفتند. امکلثوم خواننده مصری به ریاض سفر میکرد و گاهی صدا و تصویرش را میشد در شبکه تلویزیونی عربستان دید و هر روز بر تعداد زنانی که دربیرون از خانه شغلی داشتند اضافه میشد.
با این حال ظهور جنبش جهیمان، ورق را برای سعودیها برگرداند. بر اساس توافقی که با روحانیون وهابی انجام گرفت. مظاهر غربی در عربستان ممنوع، سینماها بسته و از تلویزیون، زن زدایی شد و حتی زنان غربی که در عربستان کار میکردند، مجبور به رها کردن شغلشان شدند. کارمن بن لادن در کتابش مینویسد انگار ناگهان درهای همه جهان بر روی شهروندان سعودی بسته شد.