کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۰۸۳۲۶
تاریخ خبر:

جنگ به روایت «آبادان یازده ۶۰»

روزنامه هفت صبح، زهرا فرآورده | گفت‌وگو با مهرداد خوشبخت، درباره ادای دِینش به مقاومت مردم آبادان. «آبادان یازده ۶۰» از فیلم‌های حاضر در جشنواره سی‌وهشتم است که از نظر سوژه، موضوعی جذاب و تازه دارد. مهرداد خوشبخت در اثر جدیدش اگرچه سراغ جنگ تحمیلی رفته اما برای بیان روایتش از داستان‌های کلیشه‌ای و تکراری برخی فیلم‌های ساخته‌شده با موضوع جنگ، فاصله گرفته و یکی از هزاران ‌قصه ناگفته و جذاب روزهای مقاومت را به تصویر کشیده است.

‌فیلم سینمایی «آبادان یازده۶۰» درباره ۴۰روز اول جنگ و فعالیت و نقش رادیو نفت ملی آبادان در آن برهه زمانی است و اشاره‌ای به سقوط خرمشهر دارد. خوشبخت خودش اهل آبادان است و «آبادان یازده۶۰» را ادای دینی می‌داند به مردم آبادان و اتفاقاتی که بر آنان گذشته. او در این گفت‌وگو از دغدغه‌هایش برای پرداختن به مقاومت مردم در سال‌های جنگ می‌گوید و همدلی و نوع‌دوستی در دوران جنگ تحمیلی را موضوعی مهم می‌داند که کمتر به آن پرداخت شده است.

* فضای فیلم‌های دفاع مقدس در چندسال اخیر تغییر کرده و فیلمسازان کمی ‌از سوژه‌های تکراری فاصله گرفتند و به روایت موضوعات تازه‌تری از جنگ با زوایایی متفاوت پرداختند. «آبادان یازده۶۰» هم همینطور است و داستانی نشنیده از جنگ را روایت می‌کند. برای شما انتخاب این سوژه از کجا شکل گرفت؟

با گذشت سال‌ها از جنگ و ساخت فیلم‌های مختلف در حوزه دفاع مقدس، تجربه‌هایمان در این بخش بیشتر شده و فیلمسازان هم نسبت به این موضوع تجربه‌های بیشتری کسب کردند. الان دیگر درحال عبور از یک‌سری تجربیات هستیم که باید کمی ‌سرعتش را بیشتر کنیم تا به دیگر قسمت‌های پنهان جنگ و ناگفته‌های آن دوران بپردازیم، ناگفته‌هایی که متاسفانه گاهی هم دچار سانسور شده است. زمان زیادی از جنگ گذشته و ما ۳۱سال را پشت سر گذاشته‌ایم، بنابراین یک‌سری از مسائلی که آن موقع ناگفته بوده و یا بنا به دلایلی درباره‌اش سکوت شده و باید پنهان می‌مانده، الان دیگر زمانش رسیده که به آنها توجه شود.

* «آبادان یازده۶۰» عنوانش هم به رادیو اشاره دارد، این ایده که برای روایت داستانی در دل جنگ، سراغ رادیو به‌عنوان یک رسانه مردمی‌ رفتید، از کجا شکل گرفت؟ از ابتدا به این فضا رسیدید و نقش رادیو در داستان این اندازه پررنگ بود یا داستان طور دیگری شکل گرفت؟

نه؛ رادیو از ابتدا داستان من نبود و در تحقیقاتی که برای سوژه داشتم، دیرتر به آن رسیدم. درواقع در تحقیقاتی که انجام دادم ابتدا به یک‌سری سوژه رسیدم که یکی از آنها رادیو نفت آبادان بود. من سال‌ها قصد داشتم درباره آبادان فیلم بسازم و در این مدت سوژه‌های مختلفی را دنبال کردم، که با وجود همه علاقه‌مندی برای ساخت فیلم‌هایی درباره ایـن موضوع، شرایط تولید آن به‌سادگی فراهم نمی‌شد.

چندسال طول کشید تا بالاخره امکان ساخت «آبادان یازده۶۰» که آن‌هـم موضوعی مربوط به آبادان دارد، فراهم شود. من خودم آبادانی هستم و جنگ‌زده بودیم. کمترین ادای دین من بـه آن منطقه و آن‌همه اتفاقاتی که از سرمان گذشـت، فیلمی ‌بود که می‌توانستم با این موضوع بسازم. «آبادان یازده۶۰» برداشتی آزاد از اتفاقات و حوادث حقیقی است که در بحبوحه جنگ بر سر مردم آبادان و خرمشهر آمده است.

* همکاری با اوج چطور اتفاق افتاد؟ شما سراغ آنها رفتید یا آنها…؟

من از همان سه‌چهارسال پیش که تحقیقات را شروع کرده بودم، سرمایه را هم پیگیری می‌کردم. وقتی تا حدودی به سوژه رسیدم، حدود یک‌سال‌و‌نیم طرح ریختم و بعد از آن، طرح را در اختیار سازمان اوج ‌قرار دادم. خوشبختانه استقبال صورت گرفت و موسسه اوج پذیرفت که پای کار بایستد و این فیلم را بسازیم. بعد از توافق با سازمان اوج، تحقیقات را تکمیل کردم و در ادامه بـه جزئیات دیگری که در فیلمنامه وجود دارد، رسیدم و بعد هم تولید فیلم و ادامه ماجرا.

* در رابطه با ساخت‌ فیلم‌های جنگی برخی فیلمسازان از عدم همراهی نهادهای دولتی و متولی در بخش فرهنگ گلایه دارند، باتوجه به همکاری که با سازمان اوج داشتید، فکر می‌کنید تولید فیلم‌هایی با مضمون دفاع مقدس و سوژه‌های ملی، تا چه اندازه مربوط به این سازمان‌هاست و از طرف دیگر فیلمسازان چقدر در این امر دخیل هستند؟

بالاخره هر فیلم جنگی به ارگان‌های دولتی یا سازمان‌هایی مانند فارابی، وزارت ارشاد، سازمان اوج و… نیاز دارد. این سازمان‌ها باید سرمایه‌گذاری کنند و مسئولین‌شان باید به این دیدگاه برسند که وظیفه دارند در تولید این آثار نقش داشته باشند. البته یک بخشی از کم‌کاری در این حوزه متوجه ما فیلمسازان هم است. به‌هرحال فیلمساز ابتدا باید محتوای خوب در اختیار نهادهای مربوطه بگذارد تا آنها بتوانند روی این موضوعات فکر و برای ساختن این آثار اقدام کنند.

منِ فیلمساز باید یک‌سری محتوا فراهم کنم و بگویم پیشنهادهایم این است، نه اینکه مدام به سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی بگوییم چرا این کار را نمی‌کنید. اگر ابتدا خودمان دچار ‌خود‌سانسوری نشویم، بعد از آن می‌شود سازمان‌ها را مجاب کرد و آنها باید حمایت کنند. من فکر نمی‌کنم ما فیلمسازان با سازمان‌های متولی این امر اختلاف نظر زیادی داشته باشیم.

* یکی دیگر از نقدهایی که گاهی اوقات به سازمان‌های حمایت‌کننده در فیلم‌ها می‌شود، توقعی است که از جانب آن نهاد برای پررنگ‌ شدن نقش گروه یا مجموعه‌ای خاص در داستان وجود دارد. شما با این مشکل مواجه نبودید؟

نه، در اینجا ما محدودیتی برای اینکه نهاد یا بخشی را الزاما مقابل کادر قرار دهیم، نداشتیم و وقتی فیلم را ببینید، متوجه می‌شوید که داستان «آبـادان یازده۶۰» را بدون تأکید بر نهادی مشخص روایت کردیم. اما قبول دارم که یکی از دلایل ضعف در این فیلم‌ها، این است که مسئولین حمایت‌کننده از ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی، مایل هستند خودشان جلوی کادر باشند و نمی‌خواهند در میان قهرمان‌های فیلم جای نگیرند. برای همین است که معمولا وقتی هریک از نهادهای سرمایه‌گذاری که در ایران سراغ داریم، وارد جریان ساخت فیلمی ‌دفاع‌مقدسی می‌شود، به این موضوع هم نیم‌نگاهی دارد که حتما در مقابل کادر باشد و بـه‌جای مقاومت‌های مردمی، نقش و تأثیر آنان به تصویر کشیده شود.

* معمولا در فیلم‌های ساخته‌شده با موضوع جنگ، مقاومت‌های مردمی‌ کمتر دیده شده است و یا در حد اشاره‌ای گذرا خلاصه شده.

برای من این یک دغدغه اساسی بود که حتما فیلمم درباره مقاومت مردم باشد. کاملا قبول دارم که اگر نگاهی بـه فیلم‌های جنگی که تاکنون ساخته شده، بیندازیم، اغلب می‌بینیم که توجه چندانی بـه مقاومت‌های مردمی‌ صورت نمی‌گیرد و اتفاقا روایتی از این زاویه وجود ندارد. درحالی‌که می‌دانیم در بسیاری از موارد این مقاومت‌های مردمی‌ بسیار موثر بوده‌اند و شهرها را نجات داده‌اند. الان باید به موضوع مقاومت مردم پرداخت، چون مردم جنگ را پیش بردند و حتی برخی از آنها با چاقو مقاومت می‌کردند.

* در میان شخصیت‌هایی که در فیلم می‌بینیم، نقش حسن معجونی متفاوت از سایر افرادی است که کنار هم قرار گرفتند. برای ترکیب این آدم‌ها تعریف مشخصی داشتید؟ این آدم‌ها با چه نگاهی کنار هم قرار گرفتند؟

بالاخره این محیطی که ما در نظر گرفتیم برای فیلم نمونه‌ای کوچک از یک شهر و یا یک کشور است، بنابراین از سلیقه‌ها و افکار مختلف کنار هم جمع شدند درحالی‌که موقعیت مشابهی دارند؛ موقعیت جنگ. این آدم‌ها نسبت به این موقعیت مشابه، رفتارها و عکس‌العمل‌های مشترکی دارند که این برمی‌گردد به همان عرق ملی و نوع‌دوستی که آنها را کنار یکدیگر نگه می‌دارد. فیلم ما دنبال تعریف یک قصه کلاسیک نیست.

این فیلم در مورد هفت‌نفر است که در یک موقعیت جنگی در رادیو نفت آبادان قرار می‌گیرند و تلاش دارند به حفظ روحیه مردم کمک کنند. آنها در گام نخست تصور می‌کنند کمک‌هایشان بی‌اهمیت است، اما در ادامه خودشان رزمنده می‌شوند و برای نجات شهر و جلوگیری از سقوط آن تلاش می‌کنند. اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم، این است که شخصیت اصلی فیلم «آبادان یازده۶۰» رادیو و شهر است و آدم‌های داخل ساختمان مانند مغـز و دست و پای آن.

* چندباری که در داستان به ارتش یا افرادی دیگر اشاره می‌شود، برای تأکید بر کنار هم بودن عقاید مختلف است؟

ما ارتشی تکاور در فیلم داریم. ۱۰نوع عقیده متفاوت در این فیلم حضور دارد ‌و این موضوع که این ۱۰نفر با رادیو در کنار رشادت‌های دیگر نیروها و مردم، شهر را نجات می‌دهند، نشان از همدلی آن‌ها دارد. من به‌دنبال پیدا کردن سرمایه‌ای برای ساخت فیلم مقاومت مردمی ‌بودم و باید از عقاید مختلف کمک می‌گرفتم. برای همین در نشست خبری فیلم گفتم، خواهش می‌کنم روی نکات مهم فیلم دست بگذارید و به‌دنبال این نباشید که بگویید اوج فیلمی ‌ساخته که در آن شجریان و ویگن می‌خوانند.

* در میان بازیگران فیلم تعدادی چهره می‌بینیم اما نه به معنای ستاره که این‌روزها بیشتر درباره‌اش صحبت می‌شود، انتخاب بازیگرها از ابتدا به همین شکل بود؟

بله. مثلا در مورد علیرضا کمالی‌نژاد، می‌شود گفت تقریبا از روز اول پیش‌تولید پیش ما آمد و ما هیچ کاندیدای دیگری برای آن نقش نگذاشته بودیم، برای سایر نقش‌ها هم در بیشتر موارد انتخاب‌مان از اول مشخص بود. در‌کل واقع‌گرا‌بودن فیلم و شخصیت‌های آن برای ما اهمیت بسیاری داشت و بازی آن‌ها نباید به‌چشم می‌آمد. ما به‌دنبال این بودیم که حتی گریم بازیگرها چندان به چشم نیاید.

* شما داستانی را روایت می‌کنید که اتفاق افتاده. برای بیان این واقعیت چه اندازه پایبند به واقعیت بودید و چقدر از روایت براساس تخیل پیش می‌رود؟

پایه کلی داستان واقعی است. یک اتفاقی که قرار است برای حفظ رادیو بیفتد و آدم‌های آنجا برای آن تلاش می‌کنند، اما من دیگر تمام آن افراد را درگیر نکردم، چون تعدد شخصیت پیدا می‌کرد. برای همین یک شخصیت اصلی داریم و تعداد محدودی که کنارش حضور دارند. همه‌چیز فیلم به واقعیت نزدیک بود، به‌جز آن قسمتی که کابل را وصل می‌کنند و در آنجا جنگ رخ می‌دهد. بقیه فیلم برگرفته‌شده از واقعیت بود. بخش کابل‌ها مربوط به مخابرات بود ولی چون نمی‌خواستیم قصه از رادیو بیرون برود آن قسمت را به این شکل آوردیم. همه بخش‌های این فیلم به واقعیت نزدیک و حتی برخی از اسامی ‌فیلم واقعی است.

* از منابع دیگری هم برای فیلمنامه استفاده کردید؟

«فرکانس یازده۶۰» نام کتابی به قلم آقای صابر است که در آن با کارمندان وقت رادیو آبادان مصاحبه کرده و بخشی از منابع تحقیقاتی من بود. ما برای تحقیق و پژوهش با افراد زیادی به مصاحبه نشستیم تا بتوانیم روایت واقعی‌تری از رادیوآبادان روی پرده سینما به تصویر بکشیم.

* فیلم از یک رسانه صحبت می‌کند، سینما هم یک رسانه است. به‌نظر شما برای بازگویی تاریخ و اتفاقات واقعی، سینما چه ‌اندازه نقش دارد و چطور می‌تواند در ارتباط با مخاطب اثرگذار باشد؟

اینکه یک فیلم چطور با مردم ارتباط برقرار کند، قاعدتا یک فرمول مشخص ندارد چون اگر فرمول داشت همه فیلم‌های دنیا با همان فرمول جلو می‌رفتند و همه فیلمسازان هم کارشان موفق بود؛ در صورتی ‌که همه فیلم‌ها موفق نیستند. با اینکه تمام فیلمسازان تلاش می‌کنند با مردم ارتباط برقرار کنند ولی در نهایت باز می‌بینیم یک‌سری فیلم‌ها دیده نمی‌شوند. الان اگر نگاهی به جامعه امروز خودمان بیندازیم، می‌بینیم که مردم با فیلم‌های کمدی خیلی ارتباط برقرار می‌کنند و نمی‌شود گفت که چرا فیلم جدی یا فلان فیلم خاص را نمی‌بینید. من فکر می‌کنم اگر فیلم‌های حماسی، ملی‌گرایانه و یا وطن‌پرستانه به‌درستی ساخته شود، مردم استقبال می‌کنند.

* «آبادان یازده۶۰» اولین تجربه سینمایی شما نیست، اما می‌تواند به نسبت کارهای قبلی که داشتید بهانه حضور جدی‌تر مهرداد خوشبخت در فیلمسازی باشد. از این به بعد قرار است کارگردانی و فیلمسازی را جدی‌تر دنبال کنید؟

مثل همه کارگردان‌ها طرح‌های مختلف را پیگیری می‌کنم تا یکی به نتیجه برسد. اما برای ادامه نمی‌دانم چه می‌شود. سینما آنقدر پیچیده شده و جورکردن و فراهم‌آوردن شرایط تولید یک فیلم آنقدر سخت است که باید جنگید تا موفق شد. باید دید آدم تا کجا دوام می‌آورد!

* برای کارهای بعدی بازهم سراغ سوژه‌های مرتبط با جنگ تحمیلی می‌روید؟

اگر سوژه خوبی داشته باشم، چرا نباید بروم. آرزو دارم فیلم ذوالفقاری و جنگ تن‌به‌تن آن را بسازم.

* در «آبادان یازده۶۰» به آنچه می‌خواستید رسیدید؟
من در این سال‌ها فیلم‌های زیادی ساختم ولی همیشه دلم می‌خواست دِینم را به مردم آبادان و مهم‌تر از آن به مردم شهرم ادا کنم و حالا فیلم «آبادان یازده۶۰» به‌نوعی بخش کوچکی از دِین من و درواقع سینمای ایران به مردم آبادان و خوزستانی‌های عزیز است. امیدوارم فیلمسازان دیگر هم وسط میدان بیایند و به موضوعات حماسه‌های مردمی ‌بپردازند. من سوژه‌های واقعی بسیاری دارم که مخلصانه آنها را در اختیارشان قرار خواهم داد و در این راه کمکشان خواهم کرد.

کدخبر: ۳۰۸۳۲۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر