جنجال انتخاب بذرپاش به ریاست دیوان محاسبات
روزنامه هفت صبح | یک: چهارشنبه خبر دو انتصاب مهم در مجلس به گوش رسید و علیرضا زاکانی به عنوان رئیس مرکز پژوهشهای مجلس انتخاب شد و مهرداد بذرپاش هم رئیس دیوان محاسبات شد.
* دو: انتخاب بذرپاش بهعنوان رئیس دیوان از همان روز اول مخالفانی داشت که اعتقاد داشتند او شرایط قانونی اخذ این سمت را ندارد. همین هم باعث شد که احمد توکلی قلم بردارد و یکی از همان نامههای تاریخی و تندش را به قالیباف بنویسد.
* سه: توکلی در نامه خود آورده است: «پذیرش داوطلبی آقای بذرپاش از اساس غیرقانونی است. چرا که تبصره ۱ ماده ۵۱ قانون آئیننامه داخلی مجلس میگوید که داوطلب باید حداقل ۲۰سال سابقه کار داشته باشد. درحالی که سابقه کار نامبرده به ۱۷سال هم نمیرسد. وقتی برادرانه به آقای بذرپاش تذکر داده شد که جنابعالی ۲۰سال سابقه کار ندارید و سابقهتراشی نیز در شأن شما نیست و مصلحت آن است که داوطلب نشوید تا اعتراضات برانگیخته نشود، گفت که من در سال ۱۳۷۸ در تاسیس فلان پژوهشگاه نقش مهمی داشتم.
و بعدا در بسیج دانشجویی سمت فرماندهی داشتم. درحالیکه سابقه کار در عرف و متون حقوقی معنای روشنی دارد که رکن آن بیمهشدن در مشمولین قانون کار است و غیر آن، و داشتن حکم استخدامی در مشمولان قوانین استخدامی دولتی است… آقای بذرپاش کدامیک از این گواهی و تأییدیهها را ارائه کرده است؟ بنابراین با هیچ منطقی آقای بذرپاش ۲۰سال سابقه پیدا نمیکند و کمیته محترم حق نداشت داوطلبی آقای بذرپاش را بپذیرد. بلکه باید سابقهتراشی مزبور را رد میکرد.»
* چهار: البته این انتصاب از نظر توکلی یک ایراد دیگر هم داشته که البته این دیگر مسئله قانون نیست. به نوشته او: «کمیته محترم توجه کرده است که تجربه و تحصیلات علمی آقای بذرپاش با دیوان محاسبات که بازرسی مالی و حسابرسی کل نظام دیوانی را برعهده دارد چه تناسبی دارد؟ ممکن است بگویند قانون در این مورد حرفی نزده است، عقل هم ساکت بوده است؟
آیا عقل میپذیرد که اینچنین مسامحههایی باعث شود کسانی بر کرسی صدارت دیوان تکیه زنند که بزرگترین سازمان نظارتی را همچنان ناکارآمد اداره کنند، تا منابع مردم مظلوم کشور بهجای آنکه یکی از مصارفش مثلا، سرپناه ساختن برای گرسنگان بیسرپناه حاشیهنشین تهران باشد، صرف کاخهای افسانهای برخی از صاحبمنصبان و مسئولان ناپاکدست و شکمباره در لواسانات گردد؟»
* پنج: توکلی هم در پایان نوشته است: «جناب آقای قالیباف! مسئولیت این امر ناصواب و بدعت نامیمون پس از آقای حاجیبابایی، با جنابعالی است. دیدهبان شفافیت و عدالت از شما انتظار دارد قاطعانه از ادامه بررسی امر در کمیسیون باز دارید.»
* شش: پاسخ توکلی را میرتاجالدینی داد که نایبرئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بود. او نوشته: «شرایط نامزدهای ریاست دیوان محاسبات و دادستانی، از جمله داشتن ۲۰سال سابقه کار، طی چند جلسه ابتدا در کمیته دیوان محاسبات و سپس در کمیسیون برنامه و بودجه مورد مداقه قرار گرفته و منتخبین پس از احراز شرایط، از بین نامزدها انتخاب شدهاند.
علی ایحال، با مطالعه نامه حضرتعالی و بهعنوان برادری دلسوز، پیش از همهچیز، این سوال در ذهنم ایجاد شد که چرا جنابعالی، اینهمه مسائل کشور و مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی، اعم از تبعیض و تورم و گرانی و بیعدالتی را که کمر مستضعفین جامعه زیر فشار آنها خم شده است وانهاده و علیه یک مسئله داخلی مجلس شورای اسلامی بیانیه صادر کردهاید؟!
شما به عنوان نهاد شفافیت و عدالت، بهجای دفاع از محرومان جامعه و یا ارائه راهکارهای مناسب برای برونرفت از وضعیت نابسامان اقتصادی، سمتِ تندِ قلم را متوجه یک کار امیدآفرین و ارزشمند - که پیام روشنی به مردم دارد- نمودهاید. اکنون که در گام دوم انقلاب قرار داریم، و اصل راهبردیِ جوانگرایی از سوی رهبر فرزانه و حکیم انقلاب، سرلوحه مردم عزیز و مجلس شورای اسلامی قرار گرفته و حضور جوانان انقلابی و نخبه، یکی از امتیازات این مجلس از سوی ایشان بیان شده است، چرا باید به صورتی شتابزده بر علیه این رویکردِ مبارک، موضعِ سلبی اتخاذ کنید؟!
جناب آقای دکتر توکلی، کمیسیون برنامه و بودجه با بررسی کامل، دو فرد انقلابی و متعهد را یکی از میان مدیران نسل جوان انقلاب و دیگری از مدیران نسل اول انقلاب برگزیده است. اکنون جای بسی تعجب است که جنابعالی در ابتدای گام دوم انقلاب که بر پایه جوانگرایی تبیین شده است، علیه یک جوان انقلابی، بسیجی، نخبه و فرزند شهید بیانیه صادر کنید و کار ارزشمند مجلس و کمیسیون برنامه و بودجه را تخطئه نمایید. از شما که خود از نیروهای انقلابی هستید، انتظار داریم در مسیر وحدت نیروهای انقلاب و در راستای رهنمودهای مقام معظم رهبری گام بردارید.»
* هفت: این نامه را البته دیروز جانشین توکلی در دیدهبان شفافیت و عدالت پاسخ داد. در بخشی از نامه محسن جلواتی آمده است: «آیا پنهان شدن در پشت بیانیه بسیار ارزشمند گام دوم انقلاب و به بهانه جوانگرایی، قانون آییننامه داخلی مجلس را زیر پا گذاشتن گناه بزرگی نیست؟ و آیا از نمایندگانی که داعیهدار شعارهای انقلاب و قانونگرایی هستند چنین تخلفی گناه بزرگ محسوب نمیگردد؟!»