جنجال ادامهدار مجسمههای بیشباهت
روزنامه هفت صبح | دو روز پیش از سردیس شهید قاسم سلیمانی در محوطه تالار وحدت رونمایی شد. تصاویر رونمایی که با حضور دختر شهید سلیمانی و وزیر ارشاد انجام شد، دیروز در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد و این بار هم انتقادات زیادی به کیفیت ساخت این سردیس شنیده شد. خیلی از کسانی که تصویر سردیس را میدیدند از کم بودن شباهت آن با تصویر واقعی سردار سلیمانی ابراز تعجب میکردند.
البته این اولین بار نیست که چنین اتفاقی میافتد هم در مورد سردار سلیمانی و هم در مورد بسیاری از مشاهیر که طی دو سه سال گذشته سردیسهایشان در گوشه و کنار کشور رونمایی شده است. از زمان شهادت سردار سلیمانی تا الان حداقل سه بار شاهد دست به دست شدن تصاویر مجسمههایی از او در شهرهای مختلف بودهایم که بعضیهایشان از شدت بیشباهتی و بیکیفیتی در ساخت و شبیه سازی بیشتر به یک شوخی شباهت داشتند.
حدود یک سال پیش هم این اتفاق در مورد سردیس مرحوم جمشید مشایخی افتاد و درست در روز رونمایی یک غائله بزرگ به راه انداخت. رضا حسن زاده که مجسمه ساز برجستهای هم است، کار ساخت سردیس جمشید مشایخی را انجام داده بود و همان موقع اعلام کرد که کار او نیمه تمام بوده و به دلیل عجله مسئولان در رونمایی از سردیس و همچنین عارضه جسمی که برای خودش اتفاق افتاده بوده کار نیمه تمام برای رونمایی رفته است.
او کمی بعد مجسمه را اصلاح کرد و اینبار کاری کاملا قابل دفاع ارائه داد. حسن زاده حالا بعد از یک سال، در گفتوگو با هفت صبح در مورد اینکه چرا ماجرای سردیسهای بیکیفیت و بیشباهت اینقدر داغ شده و حتی وقتی قرار است وزارت ارشاد متولی ساخت و رونمایی از یک سردیس باشد، کار با کیفیتی را شاهد نیستیم، میگوید:
«این اتفاق معلول چند علت است که خود من هم در مواردی قربانی آن بودهام. ساخت یک مجسمه مخصوصا وقتی قرار است کار شبیه سازی صورت بگیرد که واقعا کار تخصصی محسوب میشود، فاکتورهای زیادی دارد. اول اینکه باید مسئولانی که میخواهند چنین کاری کنند برای سفارش کار سراغ افراد متخصص و با تجربه بروند در حالی که متاسفانه در برخی موارد کار دست عده خاصی است و نگاهشان به موضوع خیلی تخصصی نیست.»
او ادامه میدهد: «زمان و هزینه هم موضوع دیگری است که اغلب مسئولان سفارش دهنده آن را رعایت نمیکنند. این سردیسهای بعضا خندهداری که میبینیم کارهایی هستند که یا یک هنرمند مبتدی برای دل خودش ساخته یا فلان مسئول دیده قیمتی که پیشنهاد میدهد از همه بهتر است و کار را به همان شخص داده است و نتیجه چیزی شده که میبینیم و خجالت میکشیم.
در حال حاضر یک هنرمند متخصص برای یک سردیس در ارتفاع دو متر حداقل ۳۰۰ میلیون تومان طلب میکند اما توقع مسئولان این است که کار را با ۵۰-۶۰ میلیون تومان آماده کنند که شدنی نیست. وقتی من میتوانم یک کار سنگی را بسازم و به راحتی بدون شبیه سازی و… در کشورهای خارجی با قیمت ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان بفروشم چرا باید با قیمتهای بسیار پایین یک کار پرحاشیه انجام بدهم؟
البته هنرمندانی هستند که این کار را میکنند و برایشان هم تجربه میشود، به هر حال آنها هم نیاز به تجربه دارند تا کارشان کیفیت لازم را پیدا کند اما حواسمان باشد که چه انتظاری از آنها داریم. ما الان هنرمندانی در کشور داریم که با چشم بسته مجسمههای بینظیر میسازند اما قیمت کار آنها بالاست و سفارشدهندهها که عمدتا دولتی هستند نمیتوانند قبول کنند که ارزش کار آنها را بپردازند.
از طرف دیگر گاهی میبینیم انتظار دارند کار در مدت زمان اندکی آماده شود و دائم به هنرمند فشار میآورند چون فلان تاریخ را برای رونمایی تعیین و مسئولان دیگر را هم دعوت کردهاند، مرتب میروند بالای سر هنرمند که عجله کن، طبیعتا در چنین شرایطی کیفیت کار پایین میآید، ساختن مجسمه که مثل خط تولید نیست بگوییم نیرو میآوریم سه شیفت کار کنند تا کار برسد، خیلی ازمسئولان این را متوجه نیستند.»
حسن زاده جای خالی فراخوان و بررسی رزومه را هم در سفارش کار خالی میبیند و میگوید: «بهترین روش این است که فراخوان بدهند بگویند افراد رزومهها و قیمتهایشان را بفرستند، دستمزد درستی هم تعیین کنند که افراد برجسته و نمایندههای آنها وارد کارزار شوند، در نهایت هم بگویند اگر شبیه نشد و کیفیت خوبی نداشت پول نمیدهیم، اگر اینطور باشد دیگر شاهد ارائه مجسمههایی نیستیم که کمترین شباهت را دارند یا از کیفیت خوبی برخوردار نیستند.»