جزئیات جالب از گروگانگیری آجودانیه
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری| سهشنبه یازدهم مردادماه، حوالی ساعت ۵ عصر اهالی محله آجودانیه تهران، در خیابان دهم شرقی، بن بست یکم ساختمان شماره یک آجودانیه شاهد یک گروگانگیری عجیب بودند. میگوییم گروگانگیری عجیب چون خود ماموران پلیس هم از این مدل گروگانگیری زن و شوهر جوان برای سرقت از ثروتمندان و کمک به فقیران متعجب شدهاند! حتی یکی از رسانهها نام رابین هود را به آنها داده است. ماجرای روز سهشنبه را با جزئیات در گزارش هفتصبح که پنجشنبه چاپ شد خواندهاید اما حالا باید دید انگیزه این زن و شوهر جوان از این اقدامشان چه بوده است.
پخش زنده راز پولدار شدن!
هر دو مدرک فوق لیسانس دارند، مرد ۳۶ ساله است و زن حدود ۳۲ سال دارد. به قدری ماجرای گروگانگیری را ساده گرفتهاند که وقتی دستگیر شدهاند زن به ماموران گفته است حالا که اتفاقی نیافتاده به ما اجازه دهید که برویم، شما بروید و ما هم برویم! همانجا ادعا کردهاند برای کمک به فقرا دست به سرقت و گروگانگیری زدهاند. حتی برای این ماجرا سناریو هم چیده بودند. کسانی که تحصیلکرده هستند.
مرد به قول خودش لیسانس نرمافزار و فوقلیسانس مدیریت دارد و مسئول فنی و کارهای نرمافزاری شرکتهای خصوصی و ارگانهای دولتی بوده است. آنها روز حادثه نقشه کشیده بودند به ساختمان شماره یک آجودانیه که یکی از بستگان مرد در آنجا ساکن بود بروند. البته فامیل آنها خیلی پولدار نبود اما همسایههای پولداری داشت به همین دلیل مرد، نقشه میکشد به آن ساختمان به همراه همسرش برود، پولهای ثروتمندان را بگیرد و در یک صفحه اینستاگرامی که از قبل درست کرده بوده لایو(پخش زنده) بگذارد و از آنها اعتراف بگیرد تا راز پولدار شدن خود را بگویند!
حالا دقیقا روی چه کسی هم تمرکزشان را گذاشته بودند؟ همسایهای که به قول خود مرد در دادسرا در گفتوگو با همشهری دربارهاش گفته است:« سراغ کسانی میخواستیم برویم که یک شبه پولدار شدهاند. آنهایی که امشب دلار خریدند و فردا قیمت دلار رشد کرد و روزبهروز پولدارتر شدند. آنهایی که با رخنه کردن در بازار دلار ضربههای زیادی به اقتصاد کشور زدند و اکثرشان با کلاهبرداری و راه نادرست به ثروت رسیده بودند. میخواستم اموالشان را سرقت کنم و به فقرا بدهم.»
ورود به ساختمان آجودانیه
زن و شوهر جوان در خودروی ۲۰۶ سفیدرنگ جلوی ساختمان مذکور، کشیک میدادند، ساختمانی که خاله مرد ساکن آنجا بود اگرچه وضع مالی خوبی نداشت و به قول خودش شرایط متوسطی داشتند. ماموران گشت کلانتری که از آنجا رد میشدند به آنها شک میکنند، همزمان در پارکینگ ساختمان هم باز شده و آنها با خودرو وارد پارکینگ میشوند.
مردی که به همراه دختر نوجوان، پسر خردسال و همسرش قصد داشتند با خودرو بیرون بروند وقتی ورود یک باره زن و مرد جوان را داخل پارکینگ دیدند متعجب شدند اما تعجبشان وقتی بیشتر شد که یک کلت کمری به سمت آنها توسط مرد نشانه گرفته شده بود و این خانواده از ترس شروع به داد و بیداد کردند. زن و مرد آنها را داخل خانه زوج سالخوردهای در طبقه اول میبرند و میخواستند از آنها فیلم بگیرند. آنها حتی دستبند پلاستیکی به همراهشان بود!
جزئیات ماجرا مشخص است. گروگانگیران به طبقه سوم میروند تا خانواده سوم را هم گروگان بگیرند و با لگد در واقع وارد خانه گروگان سوم میشوند. در این بین ماموران هم ساختمان را احاطه کرده بودند. اما نکته عجیب ماجرا عشق و علاقه زن و شوهر به همدیگر است. مرد هرجوری بوده میخواسته زنش را از مهلکه به در ببرد، شروع به تیراندازی میکند تا زن بتواند با خودرویشان فرار کند. اما ماموران زن را دستگیر میکنند.
حق فقرا را میخواستم بگیرم!
این مرد از یک صفحه اینستاگرامی، یک کلت کمری با صد تیر به مبلغ ۳۲ میلیون تومان چندی قبل خریداری کرده بود تا به قول خودش جامعه را اصلاح کند. مردی که دارای دو فرزند است؛ یکی دو و دیگری هشت ساله است. دوازده سال است که ازدواج کرده و روز حادثه بچهها را پیش مادر همسرش گذاشتهاند تا به قول خودشان بیایند و حق مردم را از ثروتمندان بگیرند!
اما یک نکته عجیب در این پرونده وجود دارد آن هم سادگی آنهاست. انگار باور ندارند دست به گروگانگیری و اقدام مسلحانه زدهاند حتی در دادسرا مرد با دیدن همسرش به گریه افتاده و گفته او هیچ تقصیری ندارد و باید زودتر آزاد شود. آنها سابقه کیفری ندارند اما انگار یکی از شاهدان گفته است، دو متهم ساعاتی قبل از خانهای در خیابان سیزدهم سرقت کرده بودند و مأموران، خودروی آنها را تعقیب میکردند تا اینکه در این تعقیب و گریز متهمان وقتی میبینند در پارکینگ خانهای باز شده وارد پارکینگ میشوند و حادثه گروگانگیری را رقم میزنند. البته صحت این گفته تایید نشده است.
گروگانهای این فرد یک زن و شوهر میانسال، یک خانواده چهارنفره و یک زن و مرد میانسال و پسر نوجوانشان بودند. مرد در جریان تیراندازی پلیس یک تیر به پایش اصابت کرده است که با عصا در دادسرا حاضر میشود. قرار شده پزشکی قانونی وضعیت روانی این زن و شوهر را بررسی کند. همچنین تحقیقات ادامه دارد تا علت اصلی این اقدام آنها مشخص شود.
ماجرایی که حتی باعث شد رئیس پلیس پایتخت، خودش جلیقه ضدگلوله بپوشد و به میدان بیاید. حتما خانوادهها شانس آوردند که تیرهای مرد جوان به خطا رفت، مردی که وقتی از آیفون،ماموران سعی میکردند با او ارتباط بگیرند فقط سراغ همسرش را میگرفت تا مطمئن باشد او سالم است. به آنها لقب رابینهودهای آجودانیه را دادهاند. البته به دلیل این که به قول ماموران سادگی عجیبی داشتند دقیقا نمیشود فهمید با چه نیتی دست به چنین کاری زدهاند. واقعا پای سرقت فردی در میان است یا جدی میخواستند اموال ثروتمندان را بین فقرا تقسیم کنند!