جزئیات توافق ۴۰۰ میلیارد دلاری ایران با چین
روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی | «در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملّتها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران، یکی از اولویّتهای امروز ما است» این بخشی از سخنان سخنرانی رهبر انقلاب در ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ است. سخنانی که برخی آن را تغییر سیاست کلی ابتدای انقلاب یعنی «نه شرقی و نه غربی» دانستند. نشانههای این رویکرد جدید اما حالا، در شرایطی که ایالات متحده آمریکا تعهد برجامی خود را نفی کرده و اروپا در ایجاد سازوکار اینستکس برای استفاده ایران از منافع اقتصادی برجام ناکام مانده است؛ هویدا شده است.
* یک: دیروز خبر رسید که ایران و روسیه برای یک سازوکار سوئیفت مشترک به نتیجه رسیدهاند. سوئیفت در حقیقت مخفف نام یک شرکت است که مبادلات بانکی بین کشورهای جهان را رتق و فتق میکند و بانکها از آن به عنوان نوعی اتاق تسویه بین خود استفاده میکنند. استفاده از سوئیفت برای ایران طبق تحریمهای بعد از خروج آمریکا از برجام، غیرمجاز شده است.
ولی حالا خبر رسیده که ما با همسایه شمالی خود به توافق رسیدیم که اتاق مشترک و البته مجزایی برای تبادل بانکی ایجاد کنیم. این اتاق احتمالا بدون استفاده از هیچگونه دلاری، کار خواهد کرد به این شکل که بانکهای روسی و ایرانی با استفاده از ریال و روبل، در آن به تسویه مبادلات خود خواهند پرداخت و به این شکل هم بازار ایران به سمت روسها باز خواهد شد و هم تجار ایرانی خواهند توانست به بازار روسیه دست پیدا کنند. نباید فراموش کرد که ایران در سال ۲۰۱۸ میلادی بیش از ۵۰۰ میلیون دلار به روسیه صادرات داشته و در مقابل نزدیک به یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار، کالا وارد کرده است.
* دو: اما خبر مهمتر از این موضوع، مربوط به افشای برخی از مفاد مذاکرات محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در چین بوده است. اگر خاطرتان باشد، ظریف بعد از اینکه به طور ناگهانی به فرانسه رفت و در حاشیه اجلاس جیهشت با رئیس جمهور فرانسه دیدار و مذاکره کرد، به چین، مالزی و ژاپن هم سفر کرد.
حالا نشریه پترولیوم اکونومیست، میگوید که به برخی از مفاد مذاکرات این سفر دست پیدا کرده است. آن طور که این نشریه نوشته، این توافق در واقع نوعی بهروز رسانی توافقی به نام « همکاری جامع استراتژیک ایران و چین» بوده که برای نخستین بار در سال ۲۰۱۶ منعقد شده است. بر اساس این بهروز رسانی:
* چین متعهد شده تا در دورهای ۲۵ ساله، ۲۸۰ میلیارد دلار در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی و ۱۲۰ میلیارد دلار در پروژههای مربوط به جاده و راهآهن ایران سرمایهگذاری کند. چین ضمناً برای تکمیل پروژهها، فنّاوری، کارکنان و اجزای دیگر را فراهم خواهد کرد. جالبترین شرط این است که ۵۰۰۰ نفر از چین برای محافظت از کارگران و متخصصان چینی به ایران خواهند آمد.
* در عوض، شرکتهای چینی میتوانند بدون مناقصه در هر دستاورد جدید یا تکمیل نشده حوزه نفت و گاز مشارکت کنند.
* سه: بر اساس یک مقاله دیگر در نشریه فوکوس آلمان، این توافق شامل یک جزء دیگر هم هست و آن هم مربوط به فروش نفت است:
* چین برای خرید نفت ایران ٣٢ درصدتخفیف به نسبت قیمت بازار جهانی دریافت میکند اما متعهد شده که سالانه مقدار مشخصی نفت را خریداری کند. البته پکن میتواند پرداخت هزینه آن را تا دو سال پس از تحویل به تعویق انداخته و مبلغ آن را به یوان چینی (به جای یورو یا دلار آمریکا) یا سایر ارزهای نرم پرداخت کند.
* چهار: هستند تحلیلگرانی مثل شیرین هانتر که در لوبلاگ با بدبینی مطلق به این توافق دولت ایران نگاه کرده و حتی آن را با توافقهای دورههای تاریخی گذشته مقایسه کرده است اما در مقابل کریستف ساکمن در نشریه فوکوس نوشته: «از این طریق، ایران نه تنها برای نفت خود خریداری یافته و در نتیجه درآمدهای مهم دولتی را تضمین می کند، بلکه یک شریک بزرگ استراتژیک نیز به دست آورده است.»
البته به نوشته این نشریه «با وجود این، چین به خاطر تهدیدهای آمریکا مبنی بر تحریم تمام شرکای تجاری ایران، در تلاش است تا توافق با ایران را به گونهای تنظیم کند تا بنگاههای بزرگ دولتی تا حد ممکن تحت تأثیر قرار نگرفته و بتوانند به تجارت در آمریکا ادامه دهند.»
* پنج: به هر روی روشن است که در شرایط تحریمی اخیر، هرگونه توافقی با هر کشوری، از روسیه گرفته تا چین، ممکن است با این فرض منعقد شود که ایران در موضع ضعف قرار گرفته اما روشن است که ایران از شرایط پسابرجامی خود نهایت عبرتآموزی را داشته چرا که برخی کارشناسان منتقد دولت معتقدند که دولت حسن روحانی در زمانی که برجام را منعقد کرد به اعتبار مذاکره با آمریکا و رابطه خوب با اروپا، به چین مجالی برای حضور اقتصادی در ایران نداد و حتی در زمان سفر رئیسجمهور چین به ایران در سال ۱۳۹۴ استقبال خوبی از او صورت نداد. با این حال در شرایط فعلی ماجرا کاملا فرق کرده است.
* شش: به تازگی مشخص شده است که سفر علی لاریجانی به پکن در بهمن ۱۳۹۷ که در صدر یک هیات عالی رتبه و با حضور افرادی مثل وزیر خارجه، وزیر نفت و رئیس کل بانک مرکزی صورت گرفته بود در واقع سفری برای تقدیم پیام رهبر انقلاب به طرف چینی برای روابط استراتژیک ۲۵ساله بود. آن سفر مقدمه تحولات بعدی بود که سفر ظریف در ابتدای شهریور ماه نیز جزیی دیگر از آن بود.
* هفت: حضور چین در بخش صنعت نفت ایران در کنار سرمایهگذاری هند در بندر چابهار و البته روابط استراتژیک با روسیه که در عرصه اقتصادی به سوئیفت و در عرصه نظامی حتی به واگذاری موقتی پایگاه نوژه برای عملیات نظامی در سوریه منتهی شده بود، میتواند به خوبی آینده سیاست خارجی در ایران را توصیف کند؛ آیندهای که در آن ایران، تصمیم خواهد گرفت بدون اعتماد به طرفهای غربی و با اتکا به منابع قدرتمند نظامی یا اقتصادی چین و روسیه و حتی ژاپن، مسیر خود در جامعه بینالمللی را طی کند.
* هشت: البته این موضوع، حتما با آنچه در دولت احمدینژاد و با رویکرد به کشورهای جنوب پیموده شد فرق دارد. ایران در این دور از تلاش متفاوت خود در سیاست خارجی میخواهد بدون اینکه از جامعه بینالمللی جدا شود، راه شرق را بپیماید و شاید به همین خاطر است که تا این میزان در عرصه برخورد با نقض عهد طرف آمریکایی و اروپایی در خصوص تعهدات برجامی و تعهدات پس از خروج آمریکا از برجام محتاط عمل کرده است.