تکنگاری| یکی لنگیسوز و کیسهسوز میشود، یکی...
روزنامه هفت صبح، نادر نامدار | دربی برگشت برگزار شد اما دربی بیانیهها و فضای مجازی از هفتهها قبل کلید خورده بود. در بیانیههای رسمی دو باشگاه علیه یکدیگر از واژهها و اصطلاحاتی استفاده میشود که در کانالها و پیجهای بیارزش اما پرطرفدار هواداری دو تیم میبینیم. نمیدانیم مدیران رسانهای دو تیم از پیجها الگو میگیرند یا این پیجها هستند که با ادبیات رسمی باشگاهها با پیجهای رقیب کلکل میکنند.
وارد اینستاگرام که میشوی، دهها پیج میبینی با نامهای لنگیسوزی و کیسهسوزی! یکی هنوز پرسپولیس را پیروزی مینویسد، آن یکی استقلال را دوچرخهسوار! هواداران دو تیم هم در این پیجها به هم میپرند و مثل نقل و نبات توهین و فحاشی میکنند. حتی اگر یکی از خودشان هم از آنها بخواهد که بیادبی نکنند، او را نفوذی تیم رقیب میدانند و به رگبارش میبندند. انگار که شرط هوادار بودن، تسلط به انواع و اقسام فحشهای ناجور، توهین به بازیکنان رقیب و خانوادههای آنها و کم نیاوردن در برابر بیادبی هواداران رقیب است و اگر اینطور نباشی، اصلا هوادار نیستی. درد اما این نیست.
درد اینجاست که بعضی از بازیکنان سابق دو تیم، دست هواداران بچه سال را هم از پشت بستهاند. پیشکسوتهایمان با ۶۰ سال سن، در اینستاگرام به تیم رقیب و هوادارانش توهین میکنند و دیده میشوند و تبلیغ میگیرند و پول در میآورند. متاسفانه یکی دو تا هم نیستند و روز به روز شاید بیشتر شدن تعداد این پیشکسوتها هستیم. بیوی پیج رضا حقیقی و پستها و استوریهای او را ببینید. فرقی نمیکند طرفدار پرسپولیس باشید یا استقلال، در هر صورت عرق شرم بر پیشانیتان مینشیند.
محمد نوری پیشکسوت استقلال، هر یک ساعت یک بار، انگار که دکتر به او سفارش کرده باشد، مصاحبه میکند و با سخیفترین ادبیات به پیشکسوتان پرسپولیس توهین میکند. سرخ میشویم از این که همین آدم زمانی عضو هیات مدیره استقلال بود! اما در همین این فضای زشت و متعفن، یکی مثل مجتبی جباری هم پیدا میشود. کسی که در بیوی صفحه او به جای عبارتی مثل «لنگیسوز» و «عشقم استقلال» و … نوشته شده: «سفیر مبارزه با سرطان».
در پستهای او در صفحه شخصیاش، کوچکترین بیاحترامی،کریخوانی و توهینی به چشم نمیخورد. چیزی که بیشتر از همه در صفحه جباری دیده میشود، فعالیتهای اجتماعی اوست، البته بدون سر و صدا و در بوق و کرنا کردن. باورتان نمیشود اما در پیج جباری ویدئویی آموزشی به مناسبت روز ملی مبارزه با سوختگی وجود دارد. معرفی فیلمهایی که دوست دارد، دغدغه آموزش کودکان، معرفی رمانها و مجلات ادبی، واکنش به اتفاقاتی مثل سقوط هواپیمای اوکراینی، تلاش برای حضور زنان در ورزشگاهها، پستهایی در ارتباط با مبارزه با سرطان، آگاهیبخشی درباره کودکان مبتلا به سرطان و کمک به آنها، حضور فعال در کنار بچههای کانون اصلاح و تربیت و …
او حتی ویدئویی از آبیاری یک باغ و اتلاف آب در صفحهاش منتشر و به آن اعتراض کرده تا نشان بدهد که به عنوان یک فوتبالیست محبوب، چه دغدغههای متفاوتی در سر دارد. نمیدانم چند فوتبالیست دیگر در ایران داری که به جای تلاش برای جذب فالوئر، آنهم به هر شکلی، دغدغه جامعه و انسانیت دارند و وقتی میبینند که در جامعه تاثیرگذار هستند، مسئولیت قبول میکنند و برای اصلاح عیوب جامعه تلاش میکنند و خب دقیقا مشکل همین جاست.
جایی که از وجود امثال مجتبی جباری بیخبریم اما میدانیم مخاطب امیرحسین صادقی در فلان استوری کدام پرسپولیسی است. درد اینجاست که مهدی و مرتضی فنونیزاده که رزومهای پربار در توهین و کریخوانی دور از شان دارند، در تمام برنامههای مناسبتی تلویزیون دعوت میشوند و نمک میریزند اما مجتبی جباری فقط یک بار به کتاب باز دعوت میشود! راستی ماهایی که منتظریم ببینیم سپهر حیدری در جواب فلان استقلالی چه میگوید، خبر داریم روز ملی پیشگیری از سوختگی چه روزی است؟