کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۰۸۳۵۰
تاریخ خبر:

تک‌نگاری| زندگی فقط یک روز است

روزنامه هفت صبح، آنالی اکبری| آنقدر از گل ختمی نوشته‌ام که دیگر حتماً می‌دانید سوگلی باغچه‌ام کیست. نمی‌توانم دست از تحسینش بردارم. یک روزهایی زیبایی گل‌های درشت و پر رنگِ یک روزه‌اش را تحسین می‌کنم و روزی دیگر قدرت احیای خودش را. اگر روزی فراموش یا کم کاری کنم و به خاکش آب نپاشم، جوری در خود مچاله می‌شود و علائم حیات از برگ‌هایش فاصله می‌گیرد که انگار عمری ست تشنه است.

اما کافی است آبی سخاوتمندانه به ریشه‌هایش برسد تا در چند دقیقه کوتاه، جان بگیرد و سر خمیده‌اش را بالا بگیرد و سرحال و سر پا شود. قدرت ختمی در بازسازی خود شگفت‌انگیز است. مثل خیلی دیگر از گیاهان اهل آه و ناله و دنبال بهانه برای تسلیم و پا پس کشیدن نیست و می‌داند زندگی باارزش‌تر از آن است که بشود به این آسانی بی‌خیالش شد. قطره قطره‌های آب را به جان می‌فرستد و همه چیز را از نو شروع می‌کند.

تمام تابستان تن‌اش پر است از غنچه‌های ریز. گاهی یک هفته‌ای طول می‌کشد تا آن گل بعد از این‌های سبز و خام، بزرگ شوند و جان بگیرند و پر رنگ شوند و بالاخره بشکفند و از یک صبح تا شب، به زیباترین و بی ‌نقص‌ترین شکل ممکن زندگی کنند و با تاریک شدن هوا، آهسته بسته شوند، جان بدهند و پایین بیفتند. هربار محو تماشای این عمر کوتاه و تماشایی می‌شوم.

هر شب جنازه‌ای تازه را از روی زمین بر می‌دارم و زیر لب می‌گویم حیف. بعد لای برگ‌های سبز و جاندارِ گیاه دنبال غنچه‌ای تازه برای شکفتن در روز بعد می‌گردم و فکر می‌کنم نکند عمر ما هم برای موجوداتی دیگر، به اندازه گل ختمی کوتاه است؟ نکند ما هم برای «آنها» تنها به اندازه یک طلوع تا غروب زندگی می‌کنیم؟ نکند آنها هم بعد از جمع کردن جنازه‌های ما، با اطمینان چشم انتظار تولدی تازه در روز بعد می‌مانند؟

کدخبر: ۴۰۸۳۵۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر