کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۸۶۸۵۵
تاریخ خبر:

تک‌نگاری | آخرین گام‌های یک محکوم به مرگ

روزنامه هفت صبح، حمید رستمی | یک: شگفتی امسال دنیای بازیگری سینما، حضور آنتونی ‌هاپکینز ۸۳ساله در فیلم پدر است. فیلمی‌با یک لوکیشن ثابت و چند نفر آدم که در بین آنها‌هاپکینز، چون نگینی می‌درخشد و ثابت می‌کند برای برخی‌ها سن صرفا یک عدد شناسنامه‌ای است و تاثیر چندانی در کیفیت کارش ندارد. او در نقش آنتونی قصد دارد راوی نامطمئن ذهنیات خویش باشد و تماشاگر با دیدن آدم‌های مختلف دور و برش در تشخیص خیال و واقعیت کاملا مردد بماند.

آنتونی که حالا در ۸۰سالگی به زوال عقل دچار شده و حافظه‌اش را از دست می‌دهد این بار از زاویه دید فرد آلزایمری، خرده داستان‌هایی را روایت می‌کند که برای اثبات صحت و سقم هیچکدامشان دلایل کافی در دست نیست و قرار هم نیست باشد. چرا که کارگردان دقیقاً در حال روایت آن پریشانی ذهنی پیرمرد است تا مخاطب را در جریان بروز تغییرات از زاویه دید خود فرد قرار دهد. این که آنتونی تمام تلاش خود را در عادی جلوه دادن شرایط به کار بندد و حتی در این مسیر از بذله گویی و انجام شعبده بازی هم غافل نمی‌شود.

و گاهی هم حس کند که اطرافیان از روی قصد و غرض سعی در بازی دادنش دارند و هر کدام هر لحظه نقش خود را عوض کرده و اطلاعات غلط به او می‌دهند تا او را به اشتباه بیندازند ولی او با صلابت همیشگی و نگاهی که تیزهوشی از آن می‌بارد سعی دارد که مچ گیری کرده و با دریافت هرگونه اطلاعاتی، آنها را از صافی ذهن خود عبور داده و اطلاعات صحیح را دوباره بازتاب دهد تا به نوعی دست به راستی آزمایی زده باشد و بعضا دیالوگی مثل انگلیسی حرف نزدن «آن» در پاریس را به انحاء مختلف یادآوری کند.

ولی اینکه یک نفر در ۸۳سالگی از آن میزان از آمادگی جسمانی و روحی - روانی برخوردار باشد که بتواند از ابتدا تا انتهای یک فیلم در تمام سکانس‌ها حضور داشته و با اعجاب بازیگری‌اش مخاطب را ذوق زده کند کاری‌ست سترگ که هر بازیگری نمی‌تواند از عهده آن برآید و ‌هاپکینز در این مقوله هم نمره قبولی گرفته و جایزه اسکار کمترین پاداش این حجم از کوشش و تلاش در پیرانه سری اوست.

* دو: یکی دیگر از فیلم‌های موفق در زمینه نمایش آلزایمر در سینمای جهان فیلم«هنوز آلیس» بود که در سال ۲۰۱۴ با بازی جولیان مور ساخته شد که در کارنامه بازیگری مور نقطه عطفی محسوب می‌شود و یک استاد زبان شناسی را به تصویر می‌کشید که به رغم نداشتن سن بالا، به بروز تغییراتی در خود پی برده و بعد از انجام یک سری آزمایش مشخص می‌گردد که به نوعی بسیار خاص از بیماری آلزایمر دچار شده است.

جولیان مور که در آن سال‌ها در اوج محبوبیت قرار داشت به یکباره با نقشی پر از چالش مواجه شده بود که سنگ‌ محکی برای سنجش عیار واقعی‌اش در زمینه بازیگری محسوب می‌شد و او با هوشمندی خاص توانست از این فرصت به دست آمده استفاده کرده و تغییرات آرام و درونی شخصیت را به خوبی به نمایش بگذارد تا جایی که وقتی در اواخر فیلم و با پیشرفت بیماری، نتوانست مکان دستشویی خانه‌شان را به یاد بیاورد و وسط‌هال خراب کاری کرد، مخاطب به شکل باورپذیری با او همذات پنداری کرده و دلواپس استاد تیزبین و دقیق دانشگاه می‌شود که اینک توان مبارزه با نقصان جسمی‌و روحی خود را نداشته و جلوی چشم اعضای خانواده‌اش از هم می‌پاشد.

* سه: «جرمی‌آیرونز» در فیلم آسیب (لویی مال) یکی از تکان دهنده‌ترین نقش‌های سینما را ایفا می‌کند. کسی که ظاهراً تمام ویژگی‌های لازم برای خوشبختی را داراست؛ از موقعیت شغلی مناسب در حد بالاترین رده‌های وزارت امور خارجه گرفته تا وضع مالی مناسب، همسری زیبا و با وفا و فرزندان سالم و جذاب تا اینکه سر و کله نامزد پسرش (ژولیت بینوش) در زندگی‌شان پیدا می‌شود و استیون ناخواسته دلباخته‌اش شده و طرف مقابل هم کششی غیرقابل تصور به سمت او آغاز می‌کند و از اینجا به بعد دنیای بهشت‌گونه فیلم تبدیل به جهنمی ‌می‌شود که دو طرف برای خود درست کرده‌اند.

و در مسیر لذات نفسانی رفته رفته در عمق آن فرو می‌روند و با افشا شدن قضیه، تیر خلاصی بر خود و شخصیت‌اش و همچنین کانون مقدس خانواده می‌زند و نخستین قربانی پسرش است که خود را از پله‌ها پرت می‌کند تا این ضربه محکم شاید بتواند پدر را از خواب خوش بیدار کند.جرمی ‌آیرونز در جاده تباهی تبدیل یک مرد موفق خانواده دوست به یک خائن بی پرنسیب به گونه‌ای باورپذیر گام بر می‌دارد که مخاطب از این میزان از ریسک پذیری یک شخص و استعدادش در خود ویرانگری در حیرت می‌ماند.

* چهار: «مریل استریپ» بازی‌های به‌یاد ماندنی بسیاری را در حافظه سینمادوستان به یادگار گذاشته که یکی از مهمترین آنها «انتخاب سوفی» است که در سال ۱۹۸۲ ساخته شد و روایتگر زندگی زن جوانی است که از اردوگاه نازی‌ها در جنگ جهانی دوم جان سالم به در برده ولی دو فرزندش را از دست داده و حالا گذشته را برای همسایه‌اش مرور می‌کند و از روزهایی می‌گوید که در اردوگاه مجبور به انتخابی دردناک می‌شود و یک همسر افسر نازی که قصد کمک دارد او را وا می‌دارد که از بین دو فرزندش، یکی را برای زنده ماندن و دیگری را برای مسلخ بردن انتخاب کند و سوفی پسرش را برای زنده ماندن انتخاب می‌کند.

اما فریادهای ملتمسانه دختر کوچکش که به زور از آغوشش جدا شده سال‌هاست که او را رها نمی‌کند چرا که کمی‌بعد پسرش را هم از دست می‌دهد تا یک عمر عذاب وجدان یقه‌اش را بگیرد. مریل استریپ با فاصله گرفتن از نقش‌های قبلی به یک تعریف جدید از نقش می‌رسد. او حتی در گویش و لهجه هم تمام تلاش خود را برای نزدیک شدن به یک مهاجر لهستانی به کار می‌بندد و موفق می‌شود به زیبایی زنی آواره که هر لحظه در مشقت و گرسنگی بیم جان دارد و از سوی دیگر توأمان ترس و هراس و مهر مادری و امر غیر ممکن انتخاب یکی از فرزندان را به خوبی نشان دهد.

* پنج: «کاترین ترامل» از آن کاراکترهای استثنایی تاریخ سینماست که بین یک قاتل زنجیره‌ای و یک نویسنده جنایی بی‌گناه در نوسان است. او تمام ویژگی‌های یک شخصیت زیبا، باهوش و جذاب را دارد که شارون استون با آن استیل خاص خود به همراه نوع نگاه توام با غرور و نخوت و از بالا به پایین به اطرافیان که البته با چشمانی مهربان و لبخندی همواره بر لب آن را تلطیف کرده و می‌تواند حس مثبتی را به مخاطب القا کند و بیننده در جاهایی از فیلم از تماشای آن سیمای زیبا و جذابیت مرگبار، دچار واهمه‌ای درونی شده و دقایقی بعد غرق در لذت شود. او نویسنده‌ای به‌شدت رازآلود است که گاه معصومیتی نوجوانانه در رفتار دارد و گاه پختگی میانسالانه! همه اینها باعث شده که بعد از گذشت ۳۰ سال هنوز هم یکی از به یادماندنی‌ترین شخصیت‌هایی باشد که توانایی به قلاب انداختن بینندگان در همان صحنه‌های اول را دارد.

کدخبر: ۳۸۶۸۵۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر