تهدید طالبان برای مردان و زنان عنکبوتی
روزنامه هفت صبح، نگین باقری| قبل از اینکه طالبان حمله کند، آنها برای خودشان دورانی داشتند. با آلمانیها مستند میساختند، با انگلیسیها مسابقه میدادند، در دوبی آزادیشان را به نمایش میگذاشتند، در آگهیهای بازرگانی خودشان از موانع میپریدند تا اینکه صدای پای طالب آمد. عکسها و ویدئوهایشان را پاک کردند، حسابهایشان را در اینستاگرام و فیسبوک بستند و هرکدام یک گوشه پنهان شدند. این حرفها را عبدالجمیل میزند. آنها قبلا تمرین کرده بودند که از همه موانع شهرشان بگذرند اما پیشبینی این مانع را نکرده بودند. عبدالجمیل شیرزاد، پسری ۲۸ ساله است که از ۱۰سال پیش آرامآرام گروهی از دختران و پسران افغانستانی را جمع کرد تا فدراسیون پارکور کشورش را شکل دهد.
پارکور برای آنها فقط معنی پرش از روی مانع، بریک دنس و فیری استایل نمیداد. برای این آکروباتکارهای جوان که در آثار برجای مانده از جنگهای قبل تمرین میکردند، پارکور بهمعنای آزادی بود. عبدالجمیل شیرزاد از حال و هوای این روزهای کابل حرف میزند و از کشورهای مختلف میخواهد اعضای تیم پارکور را از افغانستان نجات دهند. درخواستی که اگر عملی نشود مجبور هستند یا قاچاقی وارد ایران شوند یا تا زمان نامشخصی زیر سایه تهدید طالبان به زندگی پنهانی خود ادامه دهند.
پارکور، طالبان را عصبانی میکند
شیرزاد قبل از راه رسیدن طالبان، معاون فدراسیون پارکور بوده؛ حالا چه؟ یکجورهایی پنهان شده تا کسی به قول خودش «راپورتش» را به طالبان ندهد. آنها یک تیم ۶۰ نفره پارکور بودند ولی با تغییراتی که از هفته پیش در این کشور رخ داده، فقط ۱۱نفرشان هنوز در کشور ماندهاند. ۹ پسر در کابل و دو دختر در شمال این شهر سکونت دارند. شیرزاد نامهها و درخواستهای زیادی فرستاده تا بتوانند آنها را از کشور خارج کنند؛ مثل بقیه اعضا که به پاکستان و ایران و دیگر کشورها متواری شدهاند.
او میگوید: «زمانیکه در ویرانههای جنگ کابل تمرین میکردیم، جوانانمان با ناراحتیهای روحی و چالشهای زیادی روبهرو بودند. ما فکر میکردیم که راهحلمان دیگر از خشونت عبور نمیکند و هر روز به این میاندیشیدیم که چطور از بلوکهای شهر و بلوکهای ذهنمان بگذریم.» شیرزاد حالا ولی با آنهمه موفقیت که پشتسر گذاشته، سایه تهدید را بالای سر بچههای تیم میبیند و میگوید که حرکتهای پارکور میتواند طالبان را عصبانی کند.
بهخصوص جان دو دختر عضو این گروه بیشتر از پسران در معرض تهدید قرار دارد. این پسر ۲۸ ساله به فکر ۱۱ نفر باقیمانده پارکورکار است و ادامه میدهد: «به غیر از من، دیگر اعضا بین ۱۸ تا ۲۴ سال سن دارند. ما خیلی عاجل دنبال جایی هستیم که امنیت داشته باشیم و بتوانیم ورزشمان را ادامه دهیم. بعدا اگر تهدیدها برطرف شد، میخواهیم باز به کشورمان برگردیم و ورزشمان را حرفهای ادامه دهیم.»
زنان بیرون نمیروند، مگر در مواقع ضروری
به گفته شیرزاد «این روزها برق زیاد در کابل قطع میشود و اینترنت خیلی کند است. آنها معمولا از اینترنت سیمکارتهایشان استفاده میکنند، چون در افغانستان قیمت اینترنت خانگی وایفای خیلی گران است.» او درباره فعالیتهای تلویزیون افغانستان هم اینطور توضیح میدهد: «فعالیت تلویزیون این روزها خیلی کم شده و بیشتر هم در حال نمایش دادن اخبار است.»
او میگوید که این روزها زنان کمتر در خیابان پیدا میشوند و اگر هم باشند معمولا فقط برای کارهای ضروری رفتوآمد میکنند تا کمتر سر و کارشان به طالبان بیفتد. وقتی از او میپرسم که طالبان را در خیابانهای شهر از کجا میشناسید؟ اینطور جواب میدهد: «آنها موهای بلند دارند، پیراهنهای کهنه میپوشند، صورتهایشان خشن است و با چند قبضه اسلحه در خیابان حرکت میکنند.»
طالبان؛ آخرین مانعی که باید از آن بپریم
او ۱۰ سال پیش آماتور و به قول خودش «نوکار» بوده که با تماشای این ویدئو و آن ویدئو از یوتیوب چیزهایی از پارکور یاد میگیرد. بعدا در برنامههای تلویزیونی و مستندهای خارجی هم بازی میکنند. آنها حتی یکی دو «اعلان تجاری» یا همان تبلیغ بازرگانی هم بازی کردهاند. در این مدت نمایشهای بینالمللی در دوبی، پاکستان و هند داشتهاند و آخرین بار یکی از اعضای آنها در مسابقات آنلاینی که برای رقابتهای آسیایی برگزار شده، توانسته به جایگاه اول برسد.
عبدالجمیل شیرزاد میگوید که آنها در این مدت با اعانه و کمکهای مالی از انجیاوهای داخلی و خارجی نیازهای مالی خود را تامین میکردند و مستقیما با غربیها در تماس بودند؛ «ما برای کسانی که در افغانستان ناامید بودند ویدئوهای انگیزشی تهیه کردیم. برای کودکان پرورشگاهها زنده برنامه اجرا کردیم. روزنامهنگاران خارجی جذبمان شدند و از بیبیسی، صدای آمریکا و کانال دیسکاوری آمدند تا فیلمهای مستند بسازند.
روزنامهنگاران و علاقهمندان به پارکور از جمهوری چک، آلمان، چین، ژاپن، پاکستان و ایران به دیدارمان آمدند و همه اینها امروز تهدیدی برای جانمان شده است.» با اینکه هنوز کسی مستقیما تهدیدشان نکرده میدانند که جانشان در خطر است و اگر مقصد جدیدی پیدا نکنند، باید منتظر شناسایی از سمت طالبان بمانند و بعید است اگر بمانند از این مانع بتوانند جان سالم بهدر ببرند.