تهدیدهای افشاگری را جدی نمیگیرند آقای میرلوحی!
روزنامه هفت صبح، سیامک رحمانی | روز گذشته محمود میرلوحی، رئیس کمیته اقتصادی شورای شهر تهران در مصاحبه با یکی از خبرگزاریها از کسانی گفته بود که املاک شهرداری را در اختیار دارند و پس نمیدهند. آقای میرلوحی تهدید کرده بود که در صورت مقاومت در پسدادن املاک، اسامی این اشغالگران را اعلام میکنیم!
گمان نمیکنم کسی این تهدید را جدی گرفته باشد. نه آنها که در املاک مردم مستقر شدهاند و حاضر به تخلیه نیستند، نه مخاطبان و خوانندگان این خبر که دیگر گوششان از این حرفها پر است. احتمالا همه کسانی که این خبر را شنیدهاند یا حالا دارند آن را میخوانند، میدانند که این داستان امروز و دیروز نیست. صدها ملک شهرداری در اختیار عدهای خاص است و از همان سال ۹۵ که پرونده املاک نجومی رسانهای شد، ماجرای املاک دراختیار هم مطرح شد که هنوز هم ادامه دارد.
این را که چرا شهرداری زورش نمیرسد اموالش را پس بگیرد، ما نمیدانیم. لابد زور آنها از شهرداری بیشتر است. اگرنه، شهرداری بابت عوارض عقبافتاده یا هر طلب دیگری چنان با اقتدار عمل میکند و چنان سریع بلوکها را جلوی مغازه و ملک ردیف میکند که اذان ظهر نشده، طلب وصول شده است. اما در این مورد ظاهرا کسی جرات بلوکگذاری و پلمبکردن ندارد.
حتی جرات رسانهای کردن اسامی را هم ندارند و این از همه جالبتر است. موضوع این مطلب هم همین است. اگر یادتان باشد، همان موقع که اسامی استفادهکنندگان از املاک نجومی مطرح شد، یکی از حملاتی که شد این بود که چرا اسامی اعلام شده! چه بسا اساتید میدانستند که بزرگترین معضل همین شفافیت و لو رفتن رانتخوارها و امتیازبگیرهاست. اگرنه، شاید میشد قضیه را جمع کرد یا مثل همین املاک مورد نظر میرلوحی، تا سالها اهمیتی به آن نداد.
موضوع مقاومت در مقابل افشای نام متخلفان هم پدیده ریشهداری است. در ماههای گذشته، دلارهای گمشده، یا دلارهای ۴۲۰۰تومانی اختصاص داده شده به واردکنندگان کالا تبدیل به یکی از بحرانهای ملی شده. منتقدان دولت میگویند، از زمان اختصاص ارز معروف به جهانگیری به بازرگانان در سال گذشته، میلیاردها دلار گمشده است.
دولت اما معتقد است که گمشدنی در کار نیست، بلکه بسیاری از کسانی که ارز گرفتهاند، کالا وارد نکردهاند یا ارز را پس ندادهاند. همانطور که بسیاری از صادرکنندگان ارز خود را به داخل کشور نیاوردهاند. هرچه باشد، در این شرایط اقتصادی معضل بزرگی است و حل آن میتواند بخشی از نیازهای دولت را برطرف کند. یکم تیرماه، حسن روحانی طی دستوراتی، بانک مرکزی را مکلف به پیگیری موضوع کرد.
رئیسجمهوری در آن زمان گفت: «بانک مرکزی موظف است بهطور شفاف فهرست تمامی کسانی که برای واردات، ارز دریافت کردهاند بهعلاوه میزان عمل آنها را به تعهداتشان در سامانه معرفی کند تا این اطلاعات برای مردم، رسانهها و مراجع ذیصلاح شفاف و بهسهولت قابل دسترس باشد.» حالا دوماه از این دستور گذشته است و نه فهرستی منتشر شده و نه خبری از انتشار آن در آینده است. اینجا بهنظر میرسد زور رئیسجمهوری هم کفاف نمیدهد و «افشای اسامی» حساستر و غیرقابل انجامتر از این حرفهاست.
شاید برخی معتقد باشند که اعلام اسامی آسیبهایی هم دارد. مثلا وقتی که جناب فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان از املاکی گفت که دراختیار رئیسجمهورهای قبلی یا نهادهای نظامی است. در این مورد عدهای معتقد بودند این افشاگریها برای بهرهبرداری سیاسی بوده. بخشی از متهمان هم پاسخهایی دادند و قضیه را به شکل دیگری مطرح کردند. اما کمتر کسی -البته از آنها که ریگی در کفش ندارند- با نفس روشنگری مخالفت کرد.
بیشتر انتقادها این بود که بنیاد چرا به شکل سیستماتیک از وضعیت اموالش رونمایی نمیکند و در یک سامانه اعلام نمیکند، چه اموالی دارد و اینها دراختیار چه کسانی هستند. همانطور که سازمان اوقاف و دیگر بنیادها و سازمانهای ملی و عمومی این کار را نمیکنند و لازم بهنظر میرسد. این عدم شفافیت باعث سوءتفاهم و گمانهزنیهای نادرست هم هست.
در روزهای اخیر یکی از مسائل مورد توجه مردم، مالیات گرفتن از خانههای خالی بوده. وزارت دارایی که متولی این امر است، در هفتههای گذشته خبر از وجود کسانی داد که هزارانخانه خالی دارند. بعدتر اعلام شد که یکی از سلاطین املاک خالی، بنیاد معروفی است. بعدتر هم گفته شد که هزاران ملک خالی متعلق به یکی از بانکهاست.
اما بانک مرکزی واکنش نشان داد؛ اول گفت چنین موضوعی صحت ندارد، سپس توضیح داد که هزاران ملک نیست و چندصد ملک است و در اجاره است و خالی نیست. خلاصه ماجرا این بود که کسی نفهمید ماجرا چیست. پروندهای که بانک مرکزی میگوید، همان است که مورد نظر اداره مالیات بوده یا اینها فرق دارند؛ درحالیکه از همان اول و بهراحتی میشد فهرستی از صاحبان املاک خالی یا حداقل فهرستی از آنها که املاک خالی زیادی دارند، منتشر کرد.
آنوقت حتی اگر پاسخی هم داده میشد، افکار عمومی میدانستند پای کی گیر است و رسانهها امکان پیگیری داشتند و بهراحتی امکان جمعکردن قضیه نبود. این سیاهه را بخواهیم ادامه بدهیم تا صبح میشود نوشت. از نمایندگان دورههای گذشته که در خانههای مجلس شورای اسلامی سکونت دارند و تخلیه نمیکنند تا ابربدهکاران بانکی و… اما نتیجه یکی است. بسیاری از مسئولان در مقابل اطلاعرسانی و شفافیت مقاومت میکنند و متخلفان منتفع میشوند و دودش به چشم مردم میرود. سلامعلیکم آقای میرلوحی!