کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۶۵۷۸۸
تاریخ خبر:

تاثیر این پنج نفر بر زندگی امروز ما

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | تاثیر این پنج نفر بر زندگی امروز ما غیر قابل انکار است. علی شریعتی‌، مصطفی چمران‌، ابراهیم یزدی‌، صادق قطب‌زاده و ابوالحسن بنی‌صدر. متولدین سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴٫ اصلیت آنها به مزینان‌، ساوه‌، قزوین‌، اصفهان و همدان می‌رسید. هر پنج نفر، در جوانی خود نومیدی و یاس حاصل از شکست نهضت ملی شدن نفت و کودتای ۲۸ مرداد را با پوست و گوشت لمس کردند.

هر پنج نفر دانشجویان نخبه‌ای بودند که در دهه ۳۰ گرد آرمان‌های نهضت نفت و جبهه ملی جمع شدند اما به تدریج گمشده خود را در نهضت آزادی پیدا کردند: آرمان‌های ملی در ترکیب با اسلام انقلابی و با چاشنی سوسیالیسم فرانسوی. این معجون نهضت آزادی ملجا این جوانان پرشور و احساساتی و باسواد شد.

هر پنج نفر در اواخر دهه ۳۰ و اوایل دهه چهل‌، بورس‌های دولتی گرفتند و مهاجرت کردند به آمریکا و فرانسه و آنجا با فراغ بال مبارزه خود را پی گرفتند. جامعه شناسی‌، فیزیک اتمی‌، داروسازی‌، ادبیات انگلیسی و اقتصاد. نابغه و شاگرد زرنگشان چمران بود و شاگرد تنبل هم قطب‌زاده که در ۳۵ سالگی بالاخره یک مدرک از دانشگاهی در کانادا اخذ کرد.

به‌رغم اقامت‌های طولانی در آمریکا و فرانسه (شریعتی از سال ۴۴ به ایران بازگشت)، پایگاه فکری‌شان در خاورمیانه بود. در نهضت سوسیالیستی و ملی گرایانه در مصر و همین طور در مغناطیس غیرقابل مقاومت امام موسی صدر در لبنان. نمی‌شد درک کرد که دورنمای مبارزاتی‌شان را چه می‌دیدند. از میان این پنج نفر بنی‌صدر که دکترای اقتصاد از سوربن گرفته بود‌، تکرو و متفرعن بود. اما آن چهار نفر دیگر همراه و همقدم هم بودند: دکتریزدی، دکتر شریعتی، دکتر چمران و صادق قطب‌زاده.

همه‌شان بلندپرواز و ایده‌آلیست بودند. و همه‌شان با تقیدی نه چندان محکم به مسائل فقهی اسلام(چمران همسر آمریکایی داشت، همسران شریعتی و بنی‌صدر مقید به حجاب نبودند و قطب‌زاده نیز یک عاشق حرفه‌ای بود) هرچند در ناخودآگاهشان منجی حقیقی را در لباس روحانیت می‌جستند. ابتدا امام موسی صدر و بعد امام خمینی‌. شریعتی که به ایران بازگشت با سلسله سخنرانی‌های آتشینش که گاه مایه عصبانیت قم می‌شد شهرتی فراگیر در میان جوانان تحصیلکرده مذهبی پیدا کرد و خب جزای این شهرت را با زندان و رنج حبس پرداخته بود.

چیزی که آن سه و یا چهارنفر دیگر هرگز تجربه نکردند.بنی‌صدر در تمام این سال‌ها در پاریس باقی ماند اما آن سه نفر دیگر گاه سر از کانادا در می‌آوردند و گاه در کمپ‌های چریکی الفتح آموزش می‌دیدند و در ساختار سیاسی متزلزل لبنان به حرکت نوین شیعیان می‌پیوستند و گاه مرید جمال عبدالناصر می‌شدند. روشنفکرهای تحصیلکرده که شور نبرد مسلحانه و چریکی را هم در سر داشتند اما هرگز به دام ترورهای مسلحانه به سبک سازمان مجاهدین نیفتادند.

وصلت آنها با نهضت اسلامی آیت‌الله خمینی خیلی دیر اتفاق افتاد. حتی شریعتی که در تهران با آیت‌الله مطهری و دیگر روحانیون معاشرت داشت حرکتی با فاصله با نهضت آیت‌الله خمینی برقرار کرده بود. چمران و یزدی و بنی‌صدر و قطب‌زاده هم سرگردان میان یاسر عرفات و جمال عبدالناصر و بعدها امام موسی صدر بودند.

هیچکدام از این پنج نفر ظرفیت این حرکت را متوجه نشده بودند یا شاید هم میان تمایلات سیاسی خود با منویات آیت‌الله خمینی فاصله می‌دیدند. هرچند قطب‌زاده در سال ۴۳ و در عراق به ملاقات آیت‌الله خمینی رفته بود و در سال‌های بعد هم این دیدارها ادامه داشت در حالیکه مشهور است پسر ارشد امام یعنی مصطفی خمینی از قطب‌زاده متنفر بوده است‌.

با آغاز انقلاب ۵۶ بود که این چهارنفر متوجه حادثه بزرگی شدند که توسط آیت‌الله خمینی و در فرایندی دور از دسترس و تخیل آنها در حال وقوع بود. گفتم چهار نفر چون علی شریعتی در ۴۴ سالگی و چندماهی مانده به شعله‌ور شدن آتش انقلاب در ساوتهمپتون درگذشته بود. احتمالا بر اثر حمله قلبی. نماز بر پیکر شریعتی را امام موسی صدر خواند و چمران و یزدی و قطب‌زاده زیر تابوتش را گرفتند.

وقتی امام خمینی به نوفل لوشاتو رفت یزدی و بنی‌صدر و قطب‌زاده مست نفوذ و کاریزمای امام بودند. پس به نوفل لوشاتو رفتند و با تسلط‌شان بر زبان انگلیسی و فرانسه صدای بین‌المللی انقلاب شدند. در زمستان سال ۵۷ وقتی آیت‌الله خمینی به ایران برگشت قطب‌زاده و بنی‌صدر (که چشم دیدن هم را نداشتند) و ابراهیم یزدی در هواپیما در کنار آیت‌الله خمینی بودند. چمران هم بعدها در تهران اضافه شد.‌ از این به بعد داستان را می‌دانید…

کدخبر: ۳۶۵۷۸۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر