تئاتری سینمایی؛ درباره نمایش «تروکاژ»
روزنامه هفت صبح، سمانه استاد | «تروکاژ» نمایشی از «محمدرضا قلی پور» است که پیش از دوران کرونا به روی صحنه رفت. نمایشنامه این اثر نیز مدتی است به چاپ رسیده. به بهانه چاپ نیز نمایشنامه توسط نشر آواژ، به بررسی اجرای این متن میپردازیم. «تروکاژ» تئاتری سینمایی است. ایدهای نو و به شدت جذاب که «محمدرضا قلیپور» به خوبی از پس اجرای آن برآمده است. داستانِ نمایش در تهران دهه پنجاه اتفاق میافتد و در مورد هنرپیشهای است که به تازگی جسد دخترش در باغ خانوادگیشان پیدا شده.
نمایش «تروکاژ» که جایزه بهترین نمایشنامه از ششمین جشنواره تئاتر شهر را دریافت کرده، قصهای منسجم دارد و داستان را در دو زمان حال و گذشته به صورت موازی و با صحنههایی در هم تنیده بازگو میکند. داستان با کشف جسد فروزنده در باغ خانوادگیِ افخم آغاز میشود. نیمی از صحنهها در اتاق بازجویی و نیمی دیگر در باغ خانوادگی افخم، حول ماجرای فروزنده و طلا که از حادثهای جان سالم به در برده و به باغ پدر فروزنده پناه آوردهاند، میگذرد.
روایت داستان به خوبی از دهه پنجاه ایران اطلاع میدهد؛ از سیاسی بازیها و اتفاقات مرتبط به آن دوران، از عشقها، کینهها و نفرتها. ادبیات دهه پنجاه بسیار خوب در دیالوگهای نمایش جاری شده؛ واژههایی که شنیدنش در هیچ دههای غیر از پنجاه اینقدر لذتبخش و جذاب نیست. نویسنده نمایشنامه کاملی آفریده که به سختی میتوان در روایت آن ایرادی یافت، اما وجه امتیاز کار سبک اجرایی نمایش است.
نمایش دوبله شده و بازیگران فقط لب میزنند؛ کاری بس عجیب، خلاقانه، جذاب و صد البته دشوار. به عبارتی، کارگردان بارِ دو نمایش و دو سری تمرینات را به دوش کشیده است، تمرین با بازیگران تئاتر که باید عین متن را بیان کنند و تمرین با دوبلورهای سینما که باید دیالوگهای تئاتری این نمایش را اجرا نمایند و سختتر از همه، هماهنگی این دو گروه با هم است. طراحی صحنه نمایش نیز به نوبه خود کامل است. داستان در یک آکواریوم میگذرد و فاصله تماشاگر و صحنه فقط یکی از اضلاع آکواریوم است.
استفاده از چراغ علاءالدین و پنکه پره آهنی، میز آهنی و چمدانی قدیمی و حتی انتخاب درِ چوبی ورودی باغ نیز نوستالژی دهه پنجاه است و به خوبی فضای آن دوران را یادآور میشود. صحنه نمایش با وجودی که نیاز به بیش از یک مکان دارد اما تغییر نکرده و به دو بخش تقسیم شده: سمت راست صحنه، اتاق بازپرسی است و سمت چپ خانه باغ است که فروزنده و طلا در آن چند روزی را سپری میکنند. نورپردازی کار بیشک یکی از نقاط قوت «تروکاژ» است.
استفاده از صحنه اصلی و پس زمینه فرعی نیز ایدهای جذاب است، اینکه در شروع هر صحنه با استفاده از نور پشت دیوارِ پردهای انتهای صحنه، تماشاگر اتفاقات قبل از شروع را سایهوار میبیند به جذابیت بصری کار کمک شایانی کرده است. بعد از نورپردازی باید به صداگذاریِ خلاقانه کار اشاره کرد. با توجه به موازی بودن صحنهها، صدای دائمی باران در باغ که گویی قرار نیست بند بیاید، به خوبی فضای باغ و اتاق بازپرسی را از هم جدا کرده است. صدای خاک باران خورده، ماشینی که نگه داشته میشود و گامهایی که به روی خاک خیس قدم برمیدارند، به درستی به تفکیک صحنههای خانه باغ و اتاق بازپرسی کمک کرده است.
موسیقی کار نیز کم از صداگذاری ندارد. برای این نمایش دو آهنگ ویژه ساخته شده که اولی به آهنگسازی و خوانندگی «آرمان محمودینیا» و با ترانهسرایی «مرضیه قلیپور» است و دومی به ترانه سرایی، آهنگسازی و خوانندگی «حسین جمالی» اجرا میشود. واژه «تروکاژ» به معنی حقههای سینمایی است و نمایش «تروکاژ» نیز خود حقهای عجیب است و مرز سینما و تئاتر را چنان در هم میآمیزد که بیننده نمیداند تئاتر دیده یا فیلم نگاه کرده است.
نویسنده و کارگردان: محمدرضا قلیپور
بازیگران: سوده ازقندی/ فرشته فرشاد/ محمد طیب طاهر/ یوحنا حکیمی/ حامد قریشی/ معصومه عزیزمحمدی/ علی ابراهیمی
دوبلورها: رویا افشار/ محسن بهرامی/ احمد لشینی/ معصومه عزیزمحمدی/ بیتا خارستانی