بیبرقی و گرانی امان لبنانیها را بریده است
روزنامه هفت صبح، مهسا مژدهی | یک: بعد از سلسله اعتراضات در پائیز و زمستان در لبنان، این کشور هنوز نتوانسته است به شرایط سابق خود بازگردد. پیش از این هم حال و اوضاع در عروس خاورمیانه چندان خوب نبود. جنگ داخلی طولانی مدت، اختلاف با سوریه و تهدیدی به نام اسراییل زیر ساختهای خدماتی و اقتصادی را در لبنان نابود کرده بود، اما چرخ اقتصاد کشور کم و بیش، به خاطر توریستها و کمکهای خارجی میچرخید.
* دو: تیرخلاص به اقتصاد لبنان را کرونا شلیک کرد. پیش از آن هم این کشور در بدهیهای خارجی و سوءمدیریت و اختلافات فرقهای غرق بود اما وقتی در پائیز امسال حسنالدیاب به نخست وزیری رسید و توانست دولتی تکنوکرات را با وجود همه سختیها به وجود بیاورد، کور سوی امیدی وجود داشت که لبنان راهی برای برون رفت از شرایط اسفناک مالیاش داشته باشد.
در همان زمان زمزمه کمکهای بانک جهانی بالا گرفت. موضوعی که در لبنان بسیاری را به مخالفت واداشت چرا که معتقد بودند در صورت پرداخت هر نوع وام از سوی این بانک، بیروت دیگر نمیتواند از زیر دین سازمانهای بینالمللی و ابرقدرتها خارج شود.
* سه: کاهش ذخایر ارزی لبنان پس از اکتبر سال گذشته، موجب شد تا ارزش پول این کشور هشتاد درصد کاهش پیدا کند. مردم میگویند سوءمدیریت رهبران این کشور در طول دهههای گذشته اقتصاد را نابود کرده است. دختر یک نظامی بازنشسته نوشته است که ارزش درآمد ماهیانه پدرش که به اندازه ۷۰۰ دلار بود، حالا از ۱۰۰ دلار کمتر شده است. به نظر میرسد که سطح زندگی طبقه متوسط و حتی بالای متوسط، یکشبه سقوط کرده است. در کنار همه اینها دولت قصد دارد مالیات بر حقوقها را افزایش دهد که این موضوع لبنانیها را به شدت خشمگین کرده است.
* چهار: خبرنگار روزنامه وال استریت ژورنال که در بیروت مستقر است، دو روز پیش در توئیتر خود نوشت که برای داشتن روزانه دو تا چهار ساعت برق، ناچار است پول خیلی زیادی را به عنوان قبض ژنراتور، پرداخت کند. این میزان پول به اندازه دستمزد یک ماه یک خانواده طبقه متوسط لبنان است. در توئیت این خبرنگار دو نکته جالب توجه وجود دارد. نخست اینکه برق در بیروت هنوز با ژنراتورها تامین میشود و دوم اینکه در تابستان گرم لبنان، مردم نزدیک به بیست ساعت از روز را برق ندارند. پس از این توئیت، برخی نوشتهاند که حتی آب در لبنان هم این روزها جیره بندی است و آنها به ندرت به آب لوله کشی دسترسی دارند.
* پنج: خیابانهای لبنان سوت و کورند. مغازهها و رستورانها و بانکها از ترس حمله مردم گرسنه، شیشهها و درها را با آهن پوشاندهاند و کسی پولی برای خرید ندارد. به همین دلیل است که مغازهداران خانهنشین شدهاند. درست یک ماه قبل دو نفر در لبنان در یک روز خودشان را به دلیل مشکلات اقتصادی کشتهاند. یکی از آنها در شلوغترین خیابان بیروت و کنار ورودی سالن تئاتر ملی لبنان، دراز کشید، اسلحه را به سمت سرش برد و شلیک کرد و دیگری در شهر سیدون خودش را دار زد. این دو اتفاق مردم را به خیابانها کشاند اما گشایش ایجاد نشد.
* شش: دیروز وزیرخارجه لبنان در اعتراض به وضعیت پیش آمده در کشورش، از کار کنار کشید. خبر زیادی از حسنالدیاب به عنوان نخست وزیر نیست. سعد حریری تبدیل به اپوزیسیون شده و خیز دوبارهای برای جلب اعتماد مردم برداشته است و میشل عون مدام تصاویری از دیدارهایش با مقامات را در توئیتر منتشر میکند.
این وضعیت سیاستمداران ارشد لبنانی است که یا واقعا کاری از دستشان بر نمیآید یا بیش از آنچه باید در منافع هم حزبیهایشان غرقاند و فرصتی برای رسیدگی به مسائل اساسیتر ندارند. در لبنان ثابت شده که حتی اگر دو سال نخست وزیری وجود نداشته باشد، اوضاع بدتر یا بهتر نمیشود و کماکان بحران اقتصادی، کمبود برق و آب، بحران زباله و دعواهای جناحی ادامه دارد.
* هفت: اقتصاد لبنان قوام چندانی ندارد و اساس آن بر روی خدمات و گردشگری است. هر دو این موارد به دلیل بیماری کرونا لغو شدهاند. در لبنان تعداد افرادی که شغل خود را از دست دادهاند هر روز بیشتر میشود. بر اساس آمار ۶۵ درصد از مردم لبنان در شرایط فعلی درگیر فقری طاقت فرسا شدهاند. دستمزد آنها برای تامین نیازهای اولیه زندگی هم کافی نیست و عملا بسیاری از مشاغل یا تعطیل شدهاند و یا در آستانه تعطیلی قرار دارند.
مردم هنوز به سیاستمداران امیدوارند و اعتراض میکنند. تقریبا هر هفته اعتراضات مدنی و تظاهرات به راه میافتد تا به دولت هشدار دهند که فکری به حال وضعیت کند. با این حال همانطور که«ناصیف حتی» وزیر خارجه مستعفی لبنان در نامهای نوشته است، ارادهای برای اصلاح وضعیت در دولت وجود ندارد.