بچهها را در این مدارس ثبتنام نکنید!
روزنامه هفت صبح، یاسر نوروزی | مباحث کارشناسی را به شکل خیلی فشرده در این نوشته کوتاه چپاندهام که خوب جاگیر مغز بعضی والدین عزیز شود. هرچند که خواندن این مطلب برای بعضی پدر و مادرها به هیچ دردی نمیخورد؛ بهخصوص آنهایی که میخواهند تمام عقدههای ناکام کودکیشان را روی بچه طفل معصوم بالا بیاورند.
چشم و همچشمی هم البته به جریان اضافه میشود و ناگهان میبینی که والدین دارند سر این موضوع بحث میکنند که آیا در مدرسه مورد نظر به بچهها پرورش نهنگ هم یاد میدهند یا نه؟! برای همین شما خوانندگانی بخوانید که به شکل منطقی نگرانی دارید، نه اینکه برای ثبتنام بچهتان در بعضی مدارس حاضرید فرش زیر پایتان را بفروشید:
* یک: اول اینکه نگران ثبتنام بچهتان در مدرسهای معمولی نباشید. چون آن چیزی که داخل بعضی مدارس لاکچری به بچه میآموزند، ممکن است به درد نمایش بخورد اما مطمئن باشید به کار زندگی نمیآید؛ آنهم زندگی به معنای کاملا واقعی.
* دو: اگر روی در و دیوار مدرسه دیدید که نوشتهاند این مدرسه در آزمون تاج و قلمباش و کنکورتاش و اینها اول شده یا اسامی پذیرفتهشدگان کنکور از سر تا بالای آن پایین میریخت، بدانید و آگاه باشید که روی جیبتان خوب حساب باز کردهاند. چون شارلاتانیسم نهفته در جو موجود این است که از استرس والدین برای قبولی کنکور، کره بگیرند.
* سه: هیچ بقالی نمیگوید ماست من ترش است اما مراعات انصاف هم خوب است. درواقع اگر مدیر و مسئولان مدرسه مربوطه، هیچ مدرسهای را غیر از مدرسه خودشان قبول نداشتند و اعتقاد داشتند جاهای دیگر پهن بار بچهها میکنند، مطمئن باشید مسئولان حمل فضولات و خالیکردن آن روی بچههای معصوم شما، خودشان هستند.
* چهار: اگر مدیریت مدرسه در قبال بعضی نگرانیهای منطقی شما گفتند: «چه فرقی میکنه خانم؟ ما خودمون هم همینطوری بزرگ شدیم»، به او بگویید اتفاقا این سوال را پرسیدهاید چون نمیخواهید مثل او بزرگ شود. درواقع تربیت بعضی از ما چون به شکل آبیاری دیم انجام شده، با انواع امراض و اختلالات روانی رشد کردهایم و آن را روی دیگران منتشر میکنیم. برای همین کسانی را که آموزش و پرورش را امری بیهوده میدانند، رها کنید و بگذارید به تپه خودشان مشغول باشند.
* پنج: حین تعطیلی مدرسه دم در بایستید و خوب نگاه کنید. اگر بچهها مثل مردمان قبایل آدمخوار از آن تو بیرون میریزند، اوضاع خوب نیست چون نشان میدهد توی آنجایی که اسمش را گذاشتهاند مدرسه، کشتار میکنند. بههرحال مدرسه نباید تداعیگر «رهایی از شائوشنگ» و «پاپیون» باشد!
* شش: اگر خیلی فرهیختهطور و آدمیزادی از مدیر یا دستاندرکاران آن خواستید که اجازه بدهند، بروید داخل و موقعی که کلاسها برقرار است مدرسه را ببینید و آنها اجازه ندادند و زیر پایتان مین گذاشتند، مطمئن باشید توی آنجا خر داغ میکنند، نه اینکه به فرزندتان چیزی بیاموزند.
* هفت: مهم نیست مدرسه مربوطه برای بچه شما از رستوران فلان غذا میآورد یا نه. در واقع اینکه بچه شما برای ناهار سوشی بخورد یا شیشلیک چندان اهمیتی ندارد بلکه مهم این است، بعدها به فکر کسانی باشد که غذایی برای خوردن ندارند.
* هشت: هیچ جایی پیدا نمیکنید که ایرادی نداشته باشد. چون بالاخره مدرسهها را هم کسانی مثل خود ما اداره میکنند؛ مثل من، مثل تو. در واقع مدرسه جاروبرقی مجیک نیست که قرار باشد تمام عیوب انسانی را از توی بچهتان بکشد بیرون بلکه شاید قرار است او را با ایرادهای خودش آشنا کند.
* ۹: بسیاری از انسانهای بزرگ و سرشناس اتفاقا از مدارس کوچک یا گمنام بیرون آمدهاند. برای همین گول اسم و رسم بعضی مدارس را نخورید چون مدرسه، کفش برند نیست که قرار باشد پای بچهتان بکنید بلکه مرامی است که قرار است شایسته وجدانش باشد.