به تریاقی رای ندهید لطفا!
روزنامه هفت صبح، ابراهیم افشار | یک: آقا نکشید دیگر. نکشید لطفا. صدبار زاری زدم که آخر و عاقبت ندارد. به جان شریف خودتان. ندارد. فردا می‌افتید به دهن‌دره و آب ریزش بینی و بیرون‌روی و نطق‌تان یادتان می‌رود. آنوقت رادیوی پخش‌مستقیم صدای سوت و فشفشه می‌دهد. یا خدای ناکرده استخوان‌هایتان درد می‌کند.
فردا باید بیایم ببندم‌تان به تخت. متادون را بریزم تو کشک بادمجون و بریزم تو حلق‌تان. گناه دارید خب. (ببخشید با شما نبودم. با شما نیستم. حکما منظورم به وکلای هشتاد سال پیش است که توی مجلس زیاد دهن‌دره می‌کردند و استخوان‌درد امان نمی‌داد لایحه‌ای را سر فرصت تصویب کنند. حالا بیرون‌رو‌ی‌اش هیچ. مگر مجلس چندتا مستراح داشت؟)
* دو: آقا اینجوری نگام نکن. از خودت جدام نکن. الان یکهو دیدی خیس شدم‌ها. من اصلا منظورم به شما نبود که. یکهو دیدم رفیقم رفته نامزد مجلس شده. گفتم راهنمایی‌اش کرده باشم. راهنمایی هم یعنی اینکه سفری در زمان کنی و برگردی به ۷۶ سال پیش و سوژه‌ای از آن زمان‌ها را برایش نقل کنی که چیز بگیرد.
عبرت بگیرد: تیتر درشت این روزنامه این است:« به وکلای تریاکی رای ندهید!» حالا تاثیرش هم روی شما این شکلی‌ست که یا می‌خندید، یا می‌زنید روی زانوی‌تان یا غش و ضعف می‌روید و یا اصلا اینکه می‌فهمید تریاک چقدر چیز بلبشویی‌ست و با دیپلماسی جور در نمی‌آید. پس نه خودتان دنبالش می‌روید نه می‌گذارید وکلای‌تان به آن لب بزنند.
* سه: این روزنامه اطلاعات ۷۶ سال پیش را نگاه کنید. درست است که بوی نا می‌دهد اما خب من الان ادکلنش می‌زنم که بوی ناش روحیه‌تان را نمور نکند. اطلاعات هفتم مهر ۱۳۲۲ در آستانه انتخابات مجلس شورای ملی دور پانزدهم با تیتر« از انتخاب معتادان برای وکالت مجلس خودداری کنید»؛ از مردم خواسته که خواهشا اهل نبات و زغال و سیخ و سنگ را هیچ رقمه به مجلس نفرستند. البته مردم هم زیاد گوش ندادند.
چون ما در انواع دوره‌های پارلمانی این هشت دهه اخیر از برادران تریاقی دارای صدای خش‌دار مرغوب در صحن مجلس کم نداشتیم. مخ‌هایی که قشنگ سر صبحی زغال سینه‌کفتری‌شان را روشن می‌کردند. قشنگ چایی نبات‌شان را توی فنجان شاه‌عباسی می‌ریختند و قشنگ بعدش هم می‌رفتند که قانونگذاری کنند یا از حق مردم‌شان دفاع (خطی)کنند. (منظور از دفاع خطی برخلاف نظر سرهنگ علیفر استفاده از انواع خطوط ثلث و شکسته و نستعلیق است ولاغیر).
قشنگ هم صداشان دورگه می‌شد و جان می‌داد واسه سخنرانی و استفاده از شعرهای حماسی در اول نطق. خب دوره‌هایی هم بوده در این هشتادسال که حضرات برای جلب رای دهندگان، نه تنها چلوکباب می‌دادند بلکه زغال فرداعلا هم بین مردم تقسیم می‌کردند. من خودم یکبار یک گونی زغال گرفتم از نامزدم ولی وقتی دیدم خیلی جرقه می‌زند رفتم رایم را پس گرفتم! درست است که من کشنده نیستم اما اهل بخیه که هستم (آقا نزن. تورو خدا نزن. من به‌خدا فقط سیگار خالی می‌کشم. غلط کردم اعتراف کردم).
* چهار: این هم اطلاعیه کامل روزنامه اطلاعات به تاریخ ۷/۷/۱۳۲۲ درباره عدم انتخاب تریاکی‌ها: «کمیسیون انتخابات پیش از ظهر امروز در وزارت کشور تشکیل گردیده و نامه‌ای را که از طرف انجمن مبارزه با تریاک و الکل رسیده بود قرائت و قرار شد عین آن به استانداران و فرمانداران اعلام شود که اهالی مطلع شوند.
متن نامه رسیده چنین می‌باشد: هیئت عالی ناظر انتخابات دوره ۱۵ تهران. به استناد مقررات قانون اساسی، نماینده ملت کسی می‌تواند شود که دارای عقل‌سلیم و صفات حمیده و به حُسن‌شهرت و درستکاری معروف باشد و از آنجایی که اعتیاد به تریاک، قوای معنوی معتاد را به مرور زمان مختل و فاقد اراده و تصمیم می‌نماید بنابراین خواهشمند است به اتکا مقررات قانون اساسی، لزوم عدم‌اعتیاد کاندیداهای وکالت را به اطلاع عموم برسانند. از طرف انجمن مبارزه با تریاک و الکل- دکتر عباس ادهم.»
* پنج: کجایی دکتر ادهم؟ مارادونا رو کشتند.
