بهترین فینال عمر ما| شبهای روشن و مهتابی قهرمانان
روزنامه هفت صبح، حمید رستمی| یک: برای کسی که از کودکی طرفدار دو آتیشه راهراه پوشان آرژانتینی بوده و هنوز داغ بیمهریهای فیفا به دیهگو و همتیمیهایش را در دل دارد و پنالتی دقایق پایانی ادگاردو کودِسال داور مکزیکی فینال جامجهانی ۱۹۹۰ که قهرمانی را به تیم آلمانغربی و شاگردان فرانس بکنباوئر هدیه کرد، هنوز بعد از بیش از سه دهه دور از عدالت فوتبالی قلمداد میکند و حذف غیرفوتبالی دیهگو در میانه مسابقات ۹۴ و متعاقب آن فروپاشی تیم یکدست آرژانتین و حذف در مرحله یکهشتم نهایی را از چشم مافیای حاکم بر فوتبال میبیند که صرفا قصد گرفتن انتقام شخصی از مارادونا به دلیل تاثیرات فرا فوتبالیاش در ایتالیا را داشت،
حالا حضور در فینال آن هم با هدایت و میدانداری شخصی مثل مسی که همواره در مقابل کریس رونالدو محبوبمان قرار داشت ما را دچار حسی پارادوکسیکال و دوگانهای کرده بود که قبلا تجربه نکرده بودیم. از سویی چشمان منتظر کریس و خانواده که در این جام و کلا ماههای اخیر تمام بیمهریهای عالم را تحمل کردند و ناسزاوارانه از جام حذف شدند و از سوی دیگر تعبیر رویاهای نوجوانانه سه دهه قبل که قرار بود با دیهگو به وقوع بپیوندد، حالا میخواست رنگ واقعیت بگیرد؛
آن هم در مقابل آبیپوشان فرانسوی که شوامنی و کاماوینگای رئالی را داشتند و امباپه هم که چند سالی سوگلیمان بود و از قدیم هم همواره به خاطر زیروی کبیر از تیمهای مورد علاقهمان به حساب میآمد. هر چند بیاحترامی افراطی دشان به کریم بنزمایی که بازیکن برتر سال قبل لقب گرفته بود و وجودش حتی روی نیمکت میتوانست قوت قلبی به لشکر شکست خورده خروسها باشد که با انواع و اقسام مصدومیتها و بیماریها دست و پنجه نرم میکردند تا امباپه جوان تک و تنها در مقابل آرژانتینیها قرار گیرد و نگذارد آبیپوشان لقمهای راحتالحلقوم برای رقیب باشند و تا آخر بازی پایاپای رقیب پیش بیایند.
واقعیت این است که این فینال مهیج و زیبا که شاید بهترین فینال تاریخ فوتبال جهان باشد، حکمی علیالسویه داشت برایم که میشد با هر حرکت زیبای طرفین به آسمان رفت و غرق لذت شد، چه از اعاده حیثیت شخصی آنخل دیماریایی که در جوانی لباس رئال به تن داشت و قدر نادید و در اواخر عمر بازیگری در فینال مسابقاتی معظم یک پنالتی گرفت و یک گل زد تا تعویضش در دقیقه ۶۰ بزرگترین اشتباه اسکالونی لقب بگیرد و چه نومید نشدن فرانسویها و تعویضهای شجاعانه دشان و بازگشت به بازی و هتتریک تاریخی امباپه که نشان داد بالاخره توانست مرد روزهای بزرگ باشد و اگر کریم بنزما با روی خوش مربی مواجه شده بود و برای فینال میآمد و به میدان میرفت،
شاید نتیجه بهتری برای قهرمان دور قبل رقم میخورد. این شاید یکی از معدود فینالهایی بود که هر دو طرف برنده بودند و افزون بر آن مهمترین برنده خود فوتبال بود که دو تیم با کیفیت ۱۲۰ دقیقه جانانه با هم جنگیدند و همه چیز داشت به جز ضد فوتبال و در آخر هم که جمله معروف آن مربی شوخ لیگبرتری را اثبات کرد که معتقد بود داشتن یک دروازهبان خوب و ششدانگ در فوتبال حتی بهتر از داشتن والدین نیک و صلاحیتدار است.
دروازهبانی که دقیقه آخر با گرفتن یک موقعیت مسلم، آرژانتین را در بازی نگه داشت و در ضربات پنالتی هم گل کاشت تا خاطره سرجیوی جام ۹۰ را زنده کند. امیلیانو مارتینز دروازهبان کم نام و نشانی که ۱۰ سال قبل با عقد قراردادی به آرسنال پیوسته ولی هیچ وقت نتوانسته بود خود را تثبیت کند و در عرض ۸ سال به شش تیم مختلف و ضعیف قرض داده شده بود و الان دو سالی هست که گلر استونویلا شده و به نظرم باید پرز همین امروز او را به سانتیاگو برنابئو بیاورد و جانشین دروازهبان نهچندان مستحکمش کند.
دو: برای یک طرفدار رئال مادرید، شکست در فینال جام باشگاههای اروپا آن هم در مقابل رقیب سنتی همشهری (اتلتیکو) بزرگترین شکست تاریخ است و به هیچ عنوان قابل هضم نیست ولی اگر شخصی به اسم سرخیو راموس و زمانی به نام راموستایم وجود خارجی نداشت و داور لحظاتی پیشتر سوت خود را به علامت اتمام بازی به صدا در میآورد، باید یک عمر این ننگ ابدی را برپیشانی قوهای سپید سانتیاگو تحمل میکردیم.
اما آن گل معجزهآسا در دقیقه ۹۳ بازی و بیاثر کردن گل دقیقه ۳۶ گودین که از روی اشتباه فاحش ایکر مقدس به ثمر رسیده بود، شاگردان آنچلوتی را نجات داد تا تاثیرات سحرآور ستارگان در زمین بازی برای هزارمین بار خودش را نشان دهد. بازی در وقتهای اضافه دنبال شده و در دقیقه ۱۱۰ دیماریا از زاویهای تنگ به سمت دروازه ضربه زد که با واکنش کورتوا دروازهبان آن روزهای اتلتیکو همراه شد و گرت بیل روی خط دروازه خود را به توپ رساند و با ضربه سر دروازه روخیبلانکو را باز کرد. این پایان ماجرا نبود و مارسلوی برزیلی با شوت محکم خود تیر خلاص را زد تا بازی 3 بر یک شود و در ثانیههای پایانی کریس رونالدو از روی نقطه پنالتی گل چهارم را بزند تا خوشبینترین هوادارهای تیم مادریدی هم این حجم از شگفتی را نتوانند باور کنند.
سه: ورزشگاهی که این روزها غمزده و غرق در ماتم به جای فینال جام باشگاههای اروپا شاهد به خون غلتیدن کودکان و زنان اوکراینی است، در سال ۲۰۱۸ بخت آن را داشت که سومین قهرمانی زیزو در اروپا را میزبانی کند و لیورپول طوفانی آن روزها با هدایت یورگن کلوپ آلمانی نتواند در مسیر حرکت قطار پرشتاب زیدان ایستادگی کند. دیداری که در همان دقایق نخست تحت تاثیر مصدومیت محمد صلاح ستاره مصری لیورپول قرار گرفت و سرخیو راموس که این بار هم در متن حادثه بود و فورواردی که تا قبل از مصدومیت، بازی فوقالعادهای از خود به نمایش گذاشته بود را از بازی خارج کرد تا بعد از آن توپ و میدان در اختیار کهکشانیها قرار گیرد.
در دقیقه ۵۱ اشتباه غیرقابل باور کاریوس گلر لیورپول باعث شکسته شدن قفل دروازه قرمزپوشان شد و کریم بنزما توپ دریافتی از دروازهبان حریف را به سادگی به داخل دروازه فرستاد اما سادیو مانه سنگالی ۴ دقیقه بعد این گل را جبران کرد تا لیورپولیها به بازی برگردند. در دقیقه ۶۴ شاهد یک سوپرگل از گرت بیل تازه وارد بودیم که با یک ضربه قیچیبرگردان دومین گل را در دروازه کاریوس بخت برگشته کاشت و در دقیقه ۸۳ کلکسیون اشتباهات کاریوس تکمیل شد. او در مهار شوت پرقدرت مهاجم ولزی رئال مبتدیانه عمل کرد تا پرونده بازی بسته شده و زیدان با سه قهرمانی پشت سر هم در تاریخ فوتبال جهان جاودانه شود .
چهار: یک سال قبل از آن رئال برای رسیدن به دوازدهمین قهرمانی باید بانوی پیر تورین را قربانی میکرد. بازی با برتری یوونتوسیها آغاز شد و چند بخت مناسب را مقابل دروازه مادریدیها از دست دادند تا اینکه در دقیقه ۲۰ این کریس رونالدو بود که از روی پاس کارواخال گل اول را به ثمر رساند تا ۶ دقیقه بعد سوپر گل مانژوکیچ بازی را به تساوی بکشاند. فشار مادریدیهای بنفشپوش در آن شب، بالاخره نتیجه داد و ریباند شوت کروس را کاسیمیرو از پشت محوطه جریمه به سمت دروازه بوفون شلیک کرد که توپ در میانه راه با برخورد به مدافع کمانه کرده و داخل دروازه رفت. در دقیقه ۶۴ رونالدو گل دوم خود و سوم تیمش را زد تا خیال زیدان تا حد زیادی راحت شود و کار به جایی برسد که در دقیقه ۹۰ آسنسیو گل چهارم را به تور دروازه دوخته و باعث شود که یوونتوس دست خالی میدان را ترک کند.