کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۹۵۱۵۱
تاریخ خبر:

بهترین فینال عمر ما| تلویزیون آرژانتین، فینال را کشت!

روزنامه هفت صبح، ابراهیم افشار| یک: ‌ تماشای جام‌‌جهانی، یک دل خوش می‌‌خواهد و یک جیب پر از پول. برخلاف این جام‌‌جهانی 2022 که با یک چشم خون و یک چشم دارای غوزِقرنیه‌‌ تماشایش کردم، جام‌‌جهانی 1978 را با قلبی مالامال از عشق و سرخوشی دیدم. جامی که قهرمان آن نیز آرژانتین کبیر بود. اگر این آرژانتین مسی را داشت، آن آرژانتین مدل 1978 هم ماریو کمپس را داشت که دو چشم برای تماشای خونریزی‌‌اش کم بود. دو چشم شهلا برای زهرداری و شکوه و عظمتش، حقیر به نظر می‌‌رسید. خیلی حقیر و محقر.

دو: «عجب فینالی. چه بزَن بزَنی، چه بکُش بکُشی.» این تیتر روزنامه رستاخیز برای فینال جام‌‌جهانی 1978 آرژانتین در روز 5 تیر 1357 بود که هنوز عین پلک چشمم نگه‌‌ش داشته‌‌ام. تقریبا چیزی حدود هفت ماه و 17 روز به پیروزی انقلاب در ایران مانده بود که من با صد دل پریشان دلباخته کمپس شدم. اگر فینال 2022 بین فرانسه و آرژانتین را بازی پربرخوردی قلمدار کنید، پس دیدار نهایی جام1978 بین هلند و آرژانتین را با چه عنوانی بازتعریف می‌کنید که داور ایتالیایی‌‌اش 70 بار سوتش را به علامت خطا به صدا درآورد.

دقت کنید؛ 70 بار! هلند در آن دیدار بزن‌بزن 50 خطا داشت و آرژانتین میزبان 20 خطا. همانقدر که بازی فینال توفانی بود، قشنگ یادم هست که در همان روز فینال بازی‌‌ها یک سیل وحشتناک در تبریز آمد و در همان اولین ساعات بیش از 10 قربانی گرفت. من در آن هوای بارانی و توفانی که برای آقای ‌‌گلی کمپس دعا می‌‌کردم، با دوستانم به چایکنار و «قاری کورپوسی» رفته بودیم که مهرانه‌‌رود از آنجا رد می‌‌شود و حیوانات بزرگی را دیدیم که زنده زنده، ‌ روی سیلاب غوطه‌‌ور مانده‌‌اند. حالا که به یاد آن فینال 1978‌، روزنامه‌‌های عصر پنجم تیر 1357 را ورق می‌‌زنم، چشمم به آگهی «شرکت نوسازی و عمران تهران» برمی‌‌خورد که از دارندگان آپارتمان‌‌های شهرک اکباتان خواسته‌‌اند برای انتقال سند، به دفتر شرکت مراجعه کنند. همین اکباتانی که این روزها حال و احوال چندان خوشی ندارد.

سه: تیتر روزنامه رستاخیز را گذاشته‌‌ام جلویم و در حوادث جام 44 سال پیش غوطه‌‌ور شده‌‌ام. تیتر بزرگ این روزنامه که آن روزها خلاق‌‌ترین تیم ورزشی‌‌نویسی ایران را به همراه داشت، درباره فینال این است: «تلویزیون آرژانتین، فینال را کشت!» انگار تاریخ 44 سال بعد تکرار شده است. چون من دقیقا همین حس را درباره تلویزیون ایران دارم که بازی‌‌های جام 2022 را قشنگ کُشت! وراجی مجریانش آن هم در دقایق پیش از آغاز بازی که آدم دوست دارد تک‌‌تک صحنه‌‌های ورود تیم‌‌ها به میدان و خواندن سرود و همنوایی تماشاگران متبوعش را ببیند، کشته شدن عمرم برای تماشای هزارباره تبلیغ بانک و شیرآلات را تکمیل کرد.

چهار: آرژانتین 3- هلند یک.‌ داوری انتقادآمیز گونه‌‌لا از ایتالیا. روزنامه‌‌ها با چاپ عکسی از کاپیتان دانیل پاسارلا نوشتند که او تمام سنگینی تمناهای یک ملت را به دوش داشت. در همین بازی بود که ماریو کمپس افسانه‌‌ای از دو فرصت باریک استفاده کرد و هلند را از پا درآورد و خود نیز به عنوان آقای گل جام رسید. فینالی که در آن هلند فهمید که «از آنها هم بزن‌‌بهادرتر وجود دارد». آرژانتینی که 120 دقیقه راه را بر شوت‌‌های وحشتناک آری هان بست و او توانست در طول بازی فقط یک شوت بزند. سزار منوتی، رکورددار سیگار کشیدن در بین مربیان که اعتراف کرد در چند روز 700 سیگار دود کرده است، توانست آرژانتین متوسط را به تیم قهرمان تبدیل کند.

او بعد از پایان جام گفت «ممکن است از این پس مربی نباشم اما وطنم را ترک نخواهم کرد». وطنی که متعلق به دیکتاتورهای نظامی بود و سزار نمی‌‌دانست که همزمان با دورخیز او برای فتح جام، چه مادرانی که پسران خود را به جمع مفقودالاثرها سپرده‌‌اند و چشمان‌‌شان اقیانوس خون است. یک روز پیش از فینال بود که در دیدار رده‌‌بندی، برزیل کوتینهو، ایتالیای خوشگل و ژیگولو را در دیداری که روزنامه‌‌ها آن را «ملاقات تانگو و سامبا» نام گذاشتند، برد و در مکان سوم ایستاد. همان برزیل اما هر‌چه از دهنش درآمد نثار آرژانتینی‌‌ها کرد که در بازی شش‌‌گله‌شان با پروی متخلف، لگد به قواعد فیرپلی زده‌‌اند و مطبوعات برزیل در تحقیر قهرمانی آرژانتین نوشتند که آنها هفت و نیم میلیون دلار به پرویی‌‌ها دستخوش داده‌‌اند تا شش تا شش تا بخورند و گم شوند.

پنج: دست خودم نبود این همه شیدایی به ماریو کمپس، ستاره زهردار و آقای گل جام که تا یک سال پیش از آغاز جام‌جهانی 1978 هرگز کسی گمان نمی‌‌کرد او به تیم ملی منوتی دعوت و در جام به این حد بدرخشد. سزار منوتی پیش از شروع جام گفته بود اصلا به بازیکنان سفر کرده (لژیونر) نیازی ندارد و می‌تواند بدون مهاجرین هم تیمی بسازد که جام را به کشور بیاورند. آن روزها منوتی بالاخره کمپس را در سه پست سنترفوروارد، بغل چپ و هافبک چپ تست زد و آخرش از او زهردارترین ستاره جام را ساخت.

ستاره‌‌ای که در پایان جام وارد 24 سالگی خود شد. همان کمپس هیپی و دیلاق که وقتی با پولی کلان پیراهن باشگاه والنسیای اسپانیا را به تن کرد، تماشاگران این تیم تا مدت‌‌ها مسخره‌‌اش می‌‌کردند «این کیه که این همه پول براش خرج کردید؟» لژیونر بودن در آن روزها مثل سال‌‌هایی از دهه 60 فوتبال ایران همراه با برچسب خیانت بود. چنانکه یک بار وقتی کمپس به آرژانتین آمد تا در تمرینات تیم ملی کشورش شرکت کند، خروج از کشور برایش چنان سخت شد که آخرش علنا او را از کشور فراری دادند تا به تعهد باشگاه والنسیا وفادار بماند و مجبور نشود آن همه پول را تِخ کند!

شش: وقتی بازی فینال تمام شد، تمام دنیا علیه داور بازی شورید که چرا به نفع میزبان سوت زده است. از تبعات این شورش علیه قضات بود که شیشه‌‌های سفارت ایتالیا که نماینده‌‌اش داوری فینال را بر‌عهده داشت، در هلند پایین آمد. همچنین شیشه‌‌های سفارت آرژانتین در آمستردام نیز خرد و خاکشیر شد. اوضاع میدان در روز فینال چنان درهم و برهم و قره‌‌قاطی بود که هلندی‌‌ها حتی جرات نکردند بروند وسط میدان مدال‌‌های نقره خود را به گردن آویزند.

چون مقامات امنیتی آرژانتین علنا می‌‌گفتند نمی‌‌توانند سلامتی هلندی‌‌ها را در داخل میدان از دست تماشاگران پرشور خودی تضمین کنند. وقتی بازی تمام شد هلندی‌‌ها هرچه از دهان‌‌شان درآمد علیه بوینوس‌آیرسی‌‌ها گفتند. آنها اعتراف کردند که آرژانتینی‌‌ها بیش از آنکه در میدان‌ از ما ترسی داشته باشند، از تماشاگران خود بیمناک بودند که به چیزی کمتر از قهرمانی راضی نبودند. شاید بخشی از کینه‌‌های جام 2022 امسال که در بازی آرژانتین و هلند، سبزی چمن‌‌ها را کدر کرد، به آن پیشینه پر از تفرعن و چرک‌‌بودگی فینال 1978 ربط داشت که هرگز در طول تاریخ از یاد هلندی‌‌ها نرفت.

هفت: ماريو كمپس افسانه‌‌اي اما خداوندگار فروتنی بود. همو بود که فینال به آن سختی را هم مثل آب خوردن از کار درآورد. همو که هميشه مي‌‌گفت «من هميشه از اينكه مردم، يك فوتباليست را در جايگاه خداوند بگذارند نفرت دارم. من عاشق يك تيم 11 نفره‌‌ام، نه يك نفره. شكست‌‌ها را هميشه بايد بين شانه‌‌هاي 12 نفر قسمت كرد وگرنه براي شانه‌‌هاي يك نفر، از كوه‌‌هاي هيماليا هم سنگين‌‌تر است. شانه‌‌هاي هر ستاره‌‌اي كه در جايگاه ايزدي قرار مي‌‌گيرد، شكستني‌‌تر است.» برخلاف کمپس اما آرژانتینی‌‌ها امسال مسی را در جایگاه خداوندی گذاشتند و کم مانده بود شانه‌‌های نحیفش زیر بار وزن هیمالیا خُرد و خاکشیر شود.

کدخبر: ۴۹۵۱۵۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر