بلههایی که لحظه آخر «نه» شد!
روزنامه هفت صبح، نادر نامدار| دایی و قلعهنویی فقط یک بله با نشستن روی نیمکت تیمهای رقیب فاصله داشتند؛ مثل خیلی از بازیکنان سابق این دو تیم! در روزهای اخیر افشاگریهای تازهای از مذاکرات و توافق عجیب مربیان و بازیکنان سرخابیها با تیم رقیب مطرح شده است. پیش از این حتی درباره ستارهها و اسطورههایی مثل علی کریمی و فرهاد مجیدی هم مشخص شده بود که با تیم رقیب مذاکره و توافق هم کرده بودند اما به تازگی از موارد جدیدی رونمایی شده که به آنها و البته به بعضی از موارد قدیمیتر هم میپردازیم.
*** قلعهنویی در پرسپولیس
شایعه مذاکره امیر قلعهنویی و محمد رویانیان قبلا هم مطرح و در زمان خود به شدت از سوی دو طرف تکذیب شده بود اما اخیرا مشخص شده که ماجرا اصلا دروغ نبوده! رویانیان در تازهترین مصاحبهاش گفته: «فقط یک صحبت اولیه و تلفنی بود و قرار جدی گذاشته نشد. یادم میآید قلعهنویی آن زمان تیم نداشت و من هم زنگ زدم و او گفت همه من را استقلالی میدانند و من در جواب گفتم یا میتوانید بیایید یا جرات نمیکنید. به نظر من مربی نباید رنگی باشد و من میخواستم این تابو را بشکنم تا فوتبال حرفهای شود. من اصلا به یاد ندارم صحبت ما جدی شده باشد و جلسهای گذاشته باشیم.
خیلیها پرسیدند که چطور به قلعهنویی رسیدی که باید بگویم من ایشان را از قبل میشناختم و آن زمان تیمی نداشتند. من هم گفتم میتوانید به پرسپولیس بایید که گفتند من استقلالی هستم و دیگر مذاکرهای نشد. من نمیدانم ولی فکر کنم زمان آقای کاشانی هم با ایشان مذاکره شده بود.» اما قلعهنویی همواره مدعی است که مذاکراتش با رویانیان کاملا جدی بود و فقط یک بله از سوی او کافی بود تا در آن زمان سرمربی پرسپولیس شود.
*** دایی در استقلال!
همین چند روز پیش بود که از یک بمب منفجر نشده در فوتبال ایران رونمایی شد و آن نشستن علی دایی روی نیمکت استقلال بود. یکی از نزدیکان باشگاه استقلال در این باره گفته: «درست در جریان دعواهای بین دایی و محمد رویانیان بود که استقلال هم نتایج خوبی نمیگرفت و ما به صورت طبیعی دنبال جذب یک مربی خوب و سرشناس بودیم. در آن زمان، علاقه زیادی داشتیم که بمب هم منفجر کنیم و برنده بازیهای رسانهای باشیم به همین خاطر با دایی وارد مذاکره شدیم. همه چیز تمام شده بود و حتی بر سر برخی جزئیات مثل مسائل مالی هم به توافق رسیدیم ولی در نهایت اتفاقاتی افتاد که دایی «بله آخر» را نگفت و پروژه انتقال او به استقلال منتفی شد.»
گفته میشود کسی که این مذاکرات را با دایی انجام داده علی نظری جویباری است و او در زمان فتحاللهزاده و افشارزاده در استقلال حضور داشته. البته افشارزاده مدعی شده که در زمان مدیریت او این مذاکره انجام نشده و خبری از آن ندارد. بنا براین احتمالا این اتفاق در دوران حضور فتحاللهزاده در استقلال انجام شده. به خصوص اینکه جناب افشاگر اعتراف کرده که باشگاه استقلال علاقه زیادی به منفجر کردن بمب داشته تا برنده بازیهای رسانهای باشد و این از خصوصیات بارز شخصیتی و مدیریتی فتحاللهزاده است!
*** آرش برهانی در پرسپولیس!
چند روز پیش یک لایو اینستاگرامی از آرش برهانی حسابی جنجالی شد. البته گفته میشد آرش برهانی حتی قبل از پیوستن به استقلال و در زمان حضور در پاس هم از پرسپولیس پیشنهاد داشت و تا پای قرارداد با این تیم هم رفته بود که ناگهان به صورت شبانه سر از دفتر فتحاللهزاده درآورده و استقلالی شده است اما جنجال اخیر مربوط به ماجرای دیگری است. برهانی چند روز پیش در لایو اینستاگرامی خود مدعی شد که در مقطعی که در استقلال بازی میکرد از سوی پرسپولیسیها پیشنهاد داشت اما با توصیه علیرضا نیکبخت واحدی ماجرا کلا منتفی شد.
برهانی یک روز بعد اصل ماجرا را اینطور شرح داد: «من حتی فکر رفتن به پرسپولیس را هم نمیکردم چه برسد به اینکه تصمیمی گرفته باشم. من در سالهایی که در استقلال بازی میکردم فکر کنم تعصبم را به هواداران نشان دادهام و حرفهای من یک سوءتفاهم بوده است. من گفتم در یک جمعی بودم که یکی به من زنگ زد و چنین پیشنهادی را مطرح کرد، برای من که از اول جواب مشخص بود ولی نیکبخت هم گفت نرو چون خودش از تصمیمی که چند سال پیش گرفته بود خیلی پشیمان بود. پیشنهاد هم مربوط به زمانی است که آقای دایی سرمربی پرسپولیس بودند.
البته این پیشنهاد رسمی نبود و خودم هم اصلا به آن فکر نکردم. این را هم بگویم این پیشنهاد نه از سوی آقای دایی بود و نه مدیرعامل وقت پرسپولیس، من یک دوست مشترک با بعضی از پرسپولیسیها دارم که او این پیشنهاد را مطرح کرد. چیز مهمی هم نبود. منظور من از به زبان آوردن آن حرفها این بود که علیرضا از رفتن به پرسپولیس پشیمان است وگرنه اصلا بحث رفتن من به پرسپولیس مطرح هم نبود و من هرگز چنین کاری نمیکردم.»
*** وقتی کاوه پنجمین بمب پرسپولیس نشد!
در خرداد ۱۳۹۵ جنگ بزرگی بین پرسپولیس و استقلال بر سر جذب چند ستاره لیگ برتری شکل گرفته بود. یکی از این ستارهها کاوه رضایی گلزن ذوبآهن بود. او از هر دو باشگاه پرسپولیس و استقلال پیشنهاد داشت و مدیربرنامههایش با هر دو باشگاه به صورت همزمان در حال مذاکره بود. به نظر میرسید با توجه به وضعیت بهتر پرسپولیس، کاوه این تیم را به استقلال ترجیح بدهد و تا آخرین لحظه هم همین اتفاق افتاده بود.
حتی در روز ۱۶ خرداد تیتر یک روزنامه پیروزی این بود: «کاوه پنجمین بمب پرسپولیس». هواداران پرسپولیس در همین روز منتظر قدم آخر و امضای قرارداد بودند اما در حالی که همه چیز تمام شده به نظر میرسید، ناگهان کاوه سر از استقلال درآورد! پندار توفیقی معاون باشگاه استقلال در این باره گفته بود: «او قبل از اینکه به استقلال بیاید تقریبا با پرسپولیس تمام کرده بود و گزینه اول این بازیکن پرسپولیس بود اما ما او را به استقلال آورده و با او توافق کردیم. رضایی به شدت تمایل داشت در تیم ملی بازی کند و فکر میکرد از استقلال میتواند به تیم ملی برسد.» البته به نظر میرسد ماجرای تیم ملی واقعیت نداشته و رضایی با پیشنهاد مالی بهتر استقلال به این تیم پیوسته است.
*** مسلمان با استقلال قرارداد هم بست!
یکی دیگر از ستارههایی که تا آستانه پوشیدن پیراهن رقیب رفت محسن مسلمان بود. او از ذوبآهن به صورت قرضی به پرسپولیس رفته بود و با این تیم نایب قهرمان لیگ سیزدهم هم شد. سپس به ذوبآهن برگشت و مدتی بعد ناگهان سایت ذوبآهن مدعی شد که مسلمان با نظر یحیی گلمحمدی به صورت قرضی و به مدت شش ماه به استقلال پیوسته است. البته سایت رسمی باشگاه استقلال در مورد قرضی بودن یا مدت قرارداد او اظهار نظری نکرده بود اما تصاویر حضور او در مقابل ساختمان باشگاه استقلال در فضای مجازی منتشر شد.
سرانجام اما این اتفاق نیفتاد و مسلمان هم به پرسپولیس برگشت. مسلمان بعدها در این باره گفت: «من قبلا گفته بودم برای تیم آقای منصوریان بازی میکنم؛ زمانی که با ذوبآهن قرارداد داشتم، آقای گلمحمدی در نیمفصل من را نخواستند که باشگاه ذوب به من گفت برای رفتن به پرسپولیس باید دو میلیارد تومان بدهم اما برای رفتن به استقلال ۲۰۰ میلیون تومان پرداخت کنم اما یکسری افراد در این میان قصد سودجویی داشتند که خدا را شکر این امر انجام نشد و به فولاد رفتم و در نیمفصلی که در این تیم بودم از هر نظر برایم بهتر شد. وقتی از ذوبآهن جدا شدم، اختیار رفتن به استقلال در دست من نبود اما شرایط رفتن به پرسپولیس را نداشتم؛ واقعا پرسپولیسی هستم؛ اگر مصاحبهای است که گفتهام استقلالی هستم، یک نفر بیاید و بگوید.»