بعد از کرونا ما چه شکلی خواهیم شد؟
روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی | آیا تجربه جامعه ایرانی از دوران پسامغول، دوباره تکرار خواهد شد و ما بیشتر به سمت گرایشهای تند صوفیانه و عمیق شیعی خواهیم رفت؟ رئیس سازمان نظام پزشکی در یکی از اظهارنظرهای اخیر خود گفته بود که ماجرای کرونا، بزرگترین بحران نظام سلامت کشور در صدسال اخیر است.
تاریخ را هم که ورق میزنی، میبینی ایران در سالهای اخیر هیچگاه با چنین بحران اجتماعی روبهرو نشده بوده است. همین موضوع باعث این میشود که به این فکر بیفتیم که به گفته علی ربیعی، سخنگوی دولت، در روزهای بعد از کرونا ما دیگر آن آدمهای سابق نیستیم و حتما با تغییراتی در سطح جامعه روبهرو خواهیم بود. از اینرو بد نیست که کمی به بعد از کرونا فکر کنیم و ببینیم جامعه ایرانی احتمالا در آن دوران با چه بحرانهایی روبهرو خواهد شد.
تردیدی نیست که جامعه ایرانی یا دست کم بخشی از آن که بهشدت با کرونا درگیر شده است(چه بهصورت واقعی مثل بازماندگان یا کادر درمانی و چه بهصورت ذهنی مثل افرادی که از بیماری در هراس بودند یا وسواس فکری گرفتند)، احتمالا پس از این فاجعه طبیعی به اختلال استرسی پس از آسیب روانی یا اختلال تنشزای پس از رویداد(Posttraumatic stress disorder) (به صورت مخفف: PTSD)، مبتلا خواهد شد. استرسی که به طور مثال جامعه ایرانی پس از حادثه بزرگی مثل جنگ تحمیلی نیز با آن روبهرو بوده است.
اما فارغ از این مسئله روانی، مطالعه این وضعیت از حیث اجتماعی و حتی مذهبی، جالب توجه خواهد بود. برای آغاز این بحث باید بخشی از مقاله درخشان عباس عدالت در فصلنامه بخارا را با هم بخوانیم. عباس عدالت اگرچه استاد ریاضیات و علوم کامپیوتر در دانشگاه امپریالکالج لندن، است اما بنیادی به نام دانش و هنر را هم تاسیس کرده و در حوزه فرهنگ ایرانی دستی بر آتش دارد.
او در شماره پاییز و زمستان ۱۳۸۹ فصلنامه بخارا، مطلبی نوشته با عنوان «فرضیه فاجعهزدگی: تأثیر پایدار فاجعه مغول در تاریخ سیاسی، اجتماعی و علمی ایران» که در آن توضیح میدهد، ایرانیان در دوره مغول با چه بحرانی روبهرو شدند و چگونه توانستند از آن بگذرند. در ادامه گوشههایی از این مقاله خواهد آمد.
*** مغولها چه کردند؟
در گام نخست بد نیست که گوشهای از وضعیتی را که مغولها در ایران ساختند، باهم مرور کنیم. ابن اثیر که بزرگترین مورخ همعصر چنگیزخان در دنیای اسلام محسوب میشود و در طی حمله اول مغول در عراق به دور از شهرهای مورد هجوم زندگی میکرده است، مینویسد: «اگر میگفتند که از زمان خلقت آدم ابوالبشر تاکنون جهان چنین مصیبتی را به خود ندیده است، راست گفته بودند، زیرا تاریخ چیزی که شبیه به این و یا نزدیک به این باشد، نشان نمیدهد…
شاید تا آخرالزمان مردم چنین وقایعی را مگر هجوم یاجوج و ماجوج دیگر نبیند. حتی دجّال، کسانی را که مطیع او گردند، امان میدهد و فقط کسانی را که در برابر او پایداری کنند، نابود میسازد. ولی اینان به هیچکس رحم نکردند و زنان و کودکان را کشتند، شکم زنان باردار را دریدند و جنین را کشتند…»
شیوههای وحشیانه مغولها شامل تجاوز دستهجمعی به دختران باکره(در بخارا بنا به ابن اثیر و در مرو بنا به جوینی)، کشتار هر جنبندهای از آدمیزاد گرفته تا حیوانات از قبیل سگ و گربه و به پاکردن مجالس جشن پس از کشتار جمعی و جداکردن سر ازاجساد مردان و زنان و کودکان(در نیشابور بنا به جوینی) بوده که همگی برای انتقامجویی ولی در کمال خونسردی انجام میگرفته است.
*** نخستین واکنش جامعه ایرانی: رشد صوفیگری
بنا به نوشته عدالت، مهمترین واکنش اجتماعی به حمله مغول، پیدایش و گسترش وسیع طریقتهای صوفی بود که برخلاف دوران پیش از مغول کاملاً مستقل از ساختارهای رسمی مذهبی صورت میگرفت و بهطور مستقیم پاسخی به نیازهای مردم فاجعهزده بهویژه در شرایط از همپاشی دستگاه دولت محسوب میشد.
تصوف و عرفان در این دوران به مرهمی برای تسکین مردم فاجعهزده و حمایت از آنان بدل شد و بهصورت مهمترین مکانیزم دفاعی در برابر بلای آسمانی مغول درآمد. طریقتهای مختلف صوفی در همه مناطق خاورمیانه با ایجاد مراکز رفاهی و عمرانی، با جلب توجه مردم به مقولات معنوی و الهی، با دعوت آنان به تزکیه نفس و ترک مسائل دنیوی و مادی و با وعده عشق باطنی و خدایی، بهصورت مهمترین پناهگاه ممکن برای حفظ روح و روان تودههای مردم داغدیده درآمد.
در شرایط سقوط اخلاقیات در روابط اجتماعی، تجربه عرفانی عشق به خدا از طریق پرهیزکاری تنها راه رسیدن مردم آسیبدیده به ثبات، اطمینان، مهر و دلبستگی بود. شایان توجه است که مولوی و حافظ، دو شخصیت بزرگ عرفان ایران، محصول این عصراند. مولوی در اوایل این دوران و هنگام حملات اولیه مغول رشد یافت درحالیکه حافظ در اواخر این دوران میزیسته و همعصر تیمور بوده است.
*** یک نشانه فوری برای صوفیگری در عصر کرونا
مشخص نیست که آهنگ تازه رضا صادقی چه زمانی ساخته شده است اما بهنظر میرسد که آن را بتوان فوریترین نشانه بروز روحیه صوفیگری در ایران دانست. آهنگی با این متن: «همیشه جای شکرش هست/ همهچیمون از اینکه هست/ میتونست بدترم باشه/ این عشقی که بههم داریم/ واسه هم وقت میذاریم/ میتونست کمترم باشه/ یه چیزی میشه دیگه/ غصههاتو بس کن یه چیزی میشه دیگه/ حالتو عوض کن/ یه چیزی میشه دیگه.» آنچه در این آهنگ موج میزند روحیه پذیرش اوضاع و احوال زمانه، صبوری و بیتابی نکردن، تقدیرگرایی و البته شکر از اوضاع و احوال فعلی است که هرکدام را میتوان در حالات صوفیه سراغ گرفت.
*** دومین واکنش جامعه ایران: غلظت اعتقادات شیعی
به گفته عدالت، آزادمنشی بسیاری از ایلخانان(مغول) در زمینه دینی و مذهبی امکان رقابت آزاد ادیان و مذاهب را پس از انقراض خلفای بنیعباسی بهوجود آورد. در این شرایط به چهاردلیل اساسی مذهب شیعه در میان ایرانیان رشد چشمگیر کرد و بهطور روزافزونی نقش ناجی مردم فاجعهزده را بهعهده گرفت. ما در اینجا با دودلیل آن کار داریم:
* یک: فاجعه خانمانسوز مغول در سطح وسیعی نیاز روحی و روانی مصیبتدیدگان به غصهداری عمومی و سوگواری اجتماعی را بهوجود آورده بود.(در آن دوران) سنت سوگواری جمعی تنها در میان شیعیان بهطور سازمان یافته رواج داشت. مراسمی که هرسال دستکم از دوره آلبویه توسط شیعیان در سطح محدودی برگزار میشد و همچنین مراسم بزرگداشت سایر امامان به فاجعهزدگان دوره مغول امکان عزاداری برای فاجعه جدید را هم میداد.
* دو: فاجعه مغول چنان روحیه درماندگی و یأس را در مردم خاورمیانه تثبیت کرد که (امید ویژه ای) جهت از میان بردن ظلم و استقرار عدل در جهان امید و جذابیت ویژهای برای مردم مظلوم و مفلوک این دوران بهوجود آورد. (کار به جایی رسید که) در قرن هشتم هجری(چهارده میلادی) رهبران بسیاری از طریقتهای صوفی در منطقه، مانند حروفیه، نقطویه، نوربخش و مشعشعه، دست به ادعای مهدویت زدند و مریدان بسیاری را به گرد خود درآوردند.
*** یک نشانه فوری برای عمیقشدن اعتقادات مذهبی در عصر کرونا
همین الان اگر سری به اینستاگرام بزنید، خواهید دید که در ایامی که قاعدتا مناسبتهای مذهبی بیشتر سویه شادی دارند تا چه میزان روضه و سوگواری مذهبی در این شبکه اجتماعی تولید، منتشر و یا بازنشر میشود. جالب خواهد بود اگر بدانید که مقاله نشانههای ظهور در ویکیپدیا نیز ۹روز است در فهرست پربینندهترین مقالات ویکیپدیای فارسی قرار گرفته است و فقط در یکروز هشتهزار و ۲۰۰نفر آن را مطالعه کردند.
*** آیا ما، مانند پسامغول خواهیم شد
بهدرستی معلوم نیست که جامعه ایرانی همان احساسی را از کرونا گرفته باشد که از حمله مغول دریافت کرده است. این نیز مشخص نیست که آیا به فرض شباهت این دو فاجعه، ما دوباره همان وضعیت پسامغولی را خواهیم داشت یا نه. از اینرو برای دیدن تاثیرات اجتماعی کرونا باید کمی صبوری کرد. مثلا تا نیمه شعبان یا ایام محرم امسال و تماشای هیاتهای مذهبی یا انتشار آهنگهای دیگری از موزیسینها که هرچه باشد، نبض بازار را در دست دارند.