برگ برنده دیپلماسی ایرانی در نیویورک
روزنامه هفت صبح، کمال بردبار | اتفاق عجیبی افتاد. روحانی بعد از دو روز پرمناقشه در نیویورک و در حالیکه تصاویر ملاقاتهایش با سران کشورهای بزرگ اروپایی و آسیایی باواکنشهای تند و گاه توهینآمیز رسانههای اصولگرا و حتی برخی مقامات و مسئولان روبهرو شده بود در نهایت در فضایی از تفاهم و ستایش به کشور بازگشت.
خلاصه مطلب اینجاست که فعلا مذاکرهای بین ایران و آمریکا شکل نمیگیرد. اینکه تلاش سران اروپایی برای یک ملاقات بین روحانی و ترامپ چیزی که آرزوی بسیاری از سران کشورهای جهان سومی است از سوی ایران رد شد و روحانی در سخنرانی ظریف و دقیق خود دورنمایی از استراتژی ایران را برای رقبا مطرح کرد.
رقبا؟ ترامپ که باید در سه ماه آینده با تهدید استیضاح به خاطر اوکراین گیت سر و کله بزند، انگلیس که تا گلو در چاله برگزیت فرو رفته و بوریس جانسون به رغم غرور روزهای اول حالا خودش در معرض خطر قرار گرفته و فرانسه که در رویارویی با جلیقه زردها دچار تلف شدگی انرژی شده است.
در چنین جوی و در حالیکه سایه حمله حوثیها به آرامکو پشت تراستها و کارتلهای بزرگ اقتصاد جهانی را لرزانده است، سخنان روحانی منطقی، معتدل و حاوی پیشنهادات عملی و کاربردی بود. چیزی که کارشناسان ازآن با عنوان پیروزی یک حقوقدان یاد کردهاند. بخصوص آنجا که میگوید :«ایران پای میز مذاکره و عهد خود ایستاده است. این آمریکاست که با تخطی از تعهدات قانونی میز مذاکره را ترک گفته و دیگران را هم تهدید و ترغیب به بیقانونی میکند.
این اروپاییها هستند که ناکام در حفظ هویت مستقل اروپا و ناتوان از عمل به وعدهها، میز مذاکره و توافقهای حاصله را به ابزاری ناکارآمد بدل کردهاند.»و این تنها بسته پیشنهادی ایران نبود. دست پر ایران در عرصههای مختلف موجب شد تا روحانی و تیم همراه در زمینههای متفاوت مثل مبادله زندانیها و یا مذاکره ذیل قطعنامههای سازمان ملل و…پیشنهادهای خاص خودراداشته باشند.
بیایید بخشی از تحلیل مفسر خبرآنلاین را اینجا نقل کنیم : «سخنرانی روحانی در نشست مجمع عمومی حاوی پیامهای روشنی از جانب تهران بود. روحانی بار دیگر اعلام کرد که ایران دیدار و مذاکره با آمریکا تحت شرایط تحریم را به معنای تسلیم میداند و قویاً آن را رد کرد تا آب پاکی را روی دستان ترامپ که مهمترین هدفش نمایش تبلیغاتی با مضمون «ایران تسلیم فشار حداکثری شد» ریخته باشد؛ روحانی صریحا گفت: «ما را به مذاکره میخوانند؛ در حالی که خود از معاهده گریزانند. ما با همین دولت فعلی آمریکا بر سر میز ۵+۱، در گفتوگو بودیم؛ اما آنها بر عهدِ سلفِ خویش، خط بطلان کشیدند … پاسخ ما به مذاکره تحت تحریم، نه میباشد.»
روحانی در عوض برای بنبستشکنی ضمن پایبندی به مواضع پیشین که بازگشت به برجام است، پیشنهادات عملی دیگری هم ذیل برجام ارائه کرد: «تنها راه برای گفتوگو، بازگشت به تعهدات است. اگر نسبت به اسم برجام حساسیت دارید، به رسمِ آن بازگردید و به چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، متعهد باشید. تحریمها را متوقف کنید تا راه گفتوگو باز شود … اگر به حداقلها قانع هستید، ما هم به حداقلها بسنده میکنیم. برجام، حداقل بود؛ چه برای شما و چه برای ما. اما اگر بیشتر میخواهید، باید بیشتر بپردازید … عکس یادگاری آخرین ایستگاهِ مذاکره است، نه اولین ایستگاه». این سخنان روحانی نشان داد که تهران برخلاف واشنگتن راهکار و مسیر مشخصی برای مذاکره و حصول نتیجه در نظر دارد.
در مجمع عمومی امسال دولت ترامپ عزمش را جزم کرد تا بتواند اجماعی نسبی علیه ایران بهوجود آورد. در همین راستا ایالات متحده سعی کرد با فضاسازی پیرامون حملات ۱۴ سپتامبر به تاسیسات نفتی شرکت آرامکو از طریق بازوهای رسانهای و تبلیغاتی ایران را به عنوان مسئول این حملات معرفی کند. حملاتی که بدون تلفات جانی منجر به سقوط میزان تولید نفت عربستان سعودی و صعود ناگهانی قیمت جهانی نفت شد و جنبش انصارالله یمن نیز رسماً مسئولیت حملات تلافیجویانه را به عهده گرفت.
تروئیکای اروپایی نیز فرصت را مهیا دید تا در آستانه نشست مجمع عمومی برای سرپوش گذاشتن بر ناتوانی خود در عمل به تعهدات، در بیانیهای تند ایران را مسئول حملات ۱۴ سپتامبر معرفی نماید.هدف اروپا از این تغییر موضع سیاسی علیه ایران -چنانچه در بیانیه صریحاً و در برخی اظهارات مقامات اروپایی تلویحاً مطرح شد- کشاندن ایران پای میز مذاکره برای دستیابی به توافق هستهای جدید و نیز آغاز مذاکراتی جهت محدودسازی توان موشکی و قدرت هژمونیک ایران در منطقه است.
اما به نظر میرسد خواسته کنونی دولت ترامپ، نفس نشستن دور میز مذاکره و در بهترین حالت رسیدن به توافقی با محتوای برجام اما با تغییر نام توافق و احتمالاً جابهجایی مواد و بندهای آن است. بینظمی و ناهماهنگی مواضع کاخ سفید در قبال ایران، و این عقبنشینیهای واشنگتن به مرور زمان، نشان داد که دغدغه ترامپ نه تنها فراتر از اروپاییها نیست بلکه بسیار سطحیتر است.
دستگاه دیپلماسی ایران برای پاسخ به بهتانها و سناریوهایی از جمله کارزار ضد ایرانی با محوریت حمله آرامکو آماده بود. پیش از صدور بیانیه تروئیکا و مطرح کردن مذاکره بر سر معادلات و مناسبات در خاورمیانه، ایران مفاد یک معاهده منطقهای را فراهم کرد تا روحانی در این زمینه هم با دستی پر، مواضع اصولی ایران را در آوردگاه جهانی اعلام کند.»
در نهایت به نظر میرسد دولت ایران و هیات اعزامی این بار برخلاف بسیاری از دفعات با دقت و تمرکز و اتخاذ تاکتیکهای مناسب ابتکار عمل را در دست داشتند و نشان دادند دیپلماسی ایرانی هنوز هم برگهای برنده خودرا در اختیار دارد.