کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۰۹۶۵۱
تاریخ خبر:

برف رشت مثل باران اهواز

روزنامه هفت صبح | چرا برف سنگین‌ در گیلان به رغم تکرارش هنوز خیلی‌ها را غافلگیر می‌کند؟‌ البته غیر از رئیس ستاد مدیریت بحران تالش.هفته پیش سازمان‌های داخلی و خارجی پیش‌بینی وضعیت هوا، از نفوذ تدریجی یک سامانه پرفشار هوای سرد به استان‌های شمالی به ویژه گیلان خبر دادند که با برف و کولاک سنگین همراه خواهد بود.

رسانه‌ها هم از جمله روزنامه هفت صبح این هشدارها را منعکس کردند و بلافاصله جلسات متعدد در سازمان‌های مختلف شهرهای شمالی برای مدیریت بحران احتمالی تشکیل شد اما دست آخر شرایط مردم در اغلب شهرهای گیلان طوری پیش رفت که خیلی از همین مسئولان اعتراف کردند آمادگی‌ دستگاه‌ها کافی نبوده و غافلگیر شده‌اند غیر از یک نفر که آن هم رئیس ستاد مدیریت بحران تالش بود که در ویدئویی حین تماشای خونسردانه بازی تیم‌های پرسپولیس و الدحیل وضعیت کنترل منطقه را هم توضیح می‌دهد.

در بین کسانی که به آمادگی ناکافی دستگاه‌های مختلف اشاره کرده‌اند ارسلان زارع، استاندار گیلان دیده می‌شود که گفته با وجود همه تلاش نیروهای امداد و مدیریت بحران، آمادگی‌ها برای این بحران کافی نبوده است. از آن طرف عبارت «نبود زیرساخت» هم در ادبیات مسئولان محلی زیاد شنیده می‌شود آن هم با این توجیه که برای منطقه‌ای معتدل مثل گیلان توقع چنین بارش سنگینی نمی‌رود. بعضی‌ها هم که حافظه ضعیف‌تری دارند و یا با اقلیم استان گیلان آشنا نیستند می‌پرسند آیا صرف هزینه کلان برای مدیریت بحران برف و کولاک در این استان منطقی است؟

مثلا اواخر هفته گذشته یکی از روزنامه‌ها در یادداشتی آورد: «چگونه می‌توان از مدیریت بحران انتقاد کرد در حالی که سازمان هواشناسی به طور مشخص نمی‌گوید چه اتفاقی در کدام مناطق خواهد افتاد و مدیریت بحران باید برای چه بحرانی خودش را آماده کند.» و کارشناسی دیگر در گفت وگو با یکی از سایت‌های خبری مقایسه امکانات مهار برف در گیلان با تورنتو و مونترال کانادا را خنده‌دار دانست. همین واکنش‌ها را هنگام بالا آمدن آب و فاضلاب در شهرهای جنوبی کشور مثل اهواز می‌بینیم، آن هم به وقت بارش‌های موسمی که اتفاق تازه‌ای نیستند و تقریبا هر سال مردم اهواز و چندین شهر و روستای دیگر را درگیر بحران می‌کنند.

در حالی که اگر سراغ سن و سال دارهای ساکن جلگه گیلان بروید و درباره آب و هوای این منطقه بپرسید وقتی به توصیف فصل زمستان برسد، سری تکان خواهد داد و از «پیله برفی سالان» یاد خواهد کرد‌! اصلا چرا راه دور برویم خود ما هم برف سهمگین زمستان سال ۸۳ گیلان را به یاد می‌آوریم که طی آن ۷۹۶۳ واحد مسکونی و تجاری خراب شدند، ۲۲۶ مدرسه کاملاً از بین رفتند، ۱۸۰ کارخانه بین ۲۰ تا ۸۰ درصد خسارت دیدند و تعدادی از مردم هم به دلایلی مانند سقوط بهمن، سقوط از پشت بام موقع برف روبی، نرسیدن کمک‌های ضروری پزشکی و… جانشان را از دست دادند.

مشابه همین اتفاق سه سال بعد هم در همین استان اتفاق افتاد، اینبار هم نزدیک به ۸۰ میلیارد تومان خسارت به استان وارد شد و مردم برای روزها در تاریکی، سرما و محروم از وسایل ارتباطی در خانه ماندند. شش سال بعد یعنی در سال ۹۲ باز هم برف و کولاک سراغ استان گیلان رفت. اینبار هم اوضاع بحرانی شد تا جایی که محمد باقر نوبخت، سخنگوی وقت دولت که خودش هم گیلانی است به منطقه رفت و اعلام کرد که استان‌های شمالی مخصوصا گیلان برای مقابله با برف و کولاک تنخواه دریافت می‌کنند.

معلوم نیست این تنخواه به استان‌های شمالی تعلق گرفت یا نه اما اگر خسارت‌های برآورد شده برای برف و کولاک در روزهای اخیر گیلان را با خسارت‌هایی که این استان طی ۱۵ سال گذشته به همین دلیل متحمل شده، جمع کنیم می‌بینیم که ادعای بی‌صرفه بودن تامین زیرساخت‌های مدیریت بحران برف در استان معتدل شمالی چندان منطقی نیست، همانطور که غافلگیر شدن مسئولان چندان عادی به نظر نمی‌رسد.

افشین صدوقی، استاد اقتصاد شهری در این مورد می‌گوید: «وقتی صحبت از تامین زیرساخت‌ها می‌شود ذهن خیلی‌ها به سمت ماشین آلان سنگین و گرانقیمت و یا امکانات شهری عجیب و غریب می‌رود در حالی که انتظار از مسئولان این است که صرفا درست برنامه ریزی کنند و بعضی از زیرساخت‌ها مثل بازسازی سیستم انتقال برق را جدی بگیرند.»

او ادامه می‌دهد: «در حال حاضر بیشترین سرمایه‌گذاری که برای مقابله با بحران‌ها می‌شود غیر از نوسازی شبکه‌های انتقال انرژی، افزایش تاب آوری مردم و برنامه ریزی و سیاست گذاری است که هزینه زیادی ندارند اما شاهد توجه به آنها نیستیم.»صدوقی مجموع خسارتی که برف و بوران طی ۱۵ سال گذشته به گیلان وارد کرده بیشتر از ۴۰۰ میلیارد تومان تخمین می‌زند و می‌گوید: «این رقم در نهایت از جیب مردم و دولت می‌رود در حالی که هزینه تامین زیرساخت‌های پایدار برای کم کردن خسارت و حداقل کم کردن سختی و عذاب مردم نصف این رقم هم نمی‌شود.»

مشابه همین ماجرا را در جنوب ایران هم شاهد هستیم اما در خوزستان به جای اینکه برف بحران درست کند هر سال یا دست کم هر چند سال یک بار باران‌های سیل آسا زندگی مردم را در زمستان برای روزها و هفته‌ها مختل می‌کنند و هر بار هم مسئولان غافلگیر می‌شوند و از نبود زیرساخت می‌گویند. در حالی که خوزستان نه تنها در مصب خروجی روخانه‌های کارون، دز و کرخه به خلیج فارس قرار گرفته بلکه درست پایین دامنه‌های زاگرس نشسته و این یعنی آمادگی جغرافیایی کامل برای راه افتادن سیل و آب‌گرفتگی گسترده.

این را بگذارید کنار طرح هنوز ناکام «بازسازی فاضلاب اهواز» که ده سال پیش تصویب شد ولی تا امروز در خیلی از بخش‌های اجرایی آن‌ حتی یک پیمانکار هم تعیین نشده است. به این ترتیب همانطورکه امسال شاهدش بودیم، به محض شروع بارش‌های فصلی سالانه نه تنها معضل سیل و آبگرفتگی مسئولان را غافلگیر می‌کند بلکه بالا زدن فاضلاب هم سلامتی و زندگی مردم را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

توضیحات

Gilan

توضیحات

Gilan

توضیحات

Gilan

کدخبر: ۳۰۹۶۵۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر