بررسی پنج پرونده سرقت مسلحانه و جرم محاربه
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری| در هفته گذشته شاهد اعدام یک سارق مسلح بودیم که فیلم سرقت خشناش از یک زن در خیابانهای شرق تهران توسط دوربینهای مداربسته منتشر شد. در سالهای گذشته نیز سارقانی بودند که بعد از انجام سرقت مسلحانه دستگیر شدند و به جرم محاربه به دار مجازات آویخته شدند. در این پرونده، پنج ماجرای سرقت خشن و مسلحانه را بررسی میکنیم که در نهایت متهمان حکم قصاصشان اجرا شده است. اگرچه در روزهایی به سر میبریم که شاهد سرقتهای خشن هستیم و به قول یکی از کاربران فضای مجازی همین شب قبل، برادرش را که استاد دانشگاه بوده با سلاح سرد خفت کردهاند تا اموالش را به سرقت ببرند و او نیز با سارقان درگیر شده است و …
یک: سارق مسلح«خیابانهای شرق تهران»
حکم اعدام یکی از اعضای باند سه نفره سارقان مسلح شرق تهران، صبح (چهارشنبه ۴ خرداد) اجرا شد. این سارق مسلح با نام اختصاری (ر-ع) به همراه دو نفر از همدستانش باند زورگیری و سرقت مسلحانهای را تشکیل داده بودند و با ایجاد رعب و وحشت و استفاده از سلاح در منطقه شرق تهران به ویژه محلات جوادیه و تهرانپارس، نسبت به سرقت طلاجات مردم مبادرت میکردند. این افراد پس از گشتزنی با موتورسیکلت، سوژه خود را عمدتاً از بین بانوان انتخاب کرده و پس از تهدید و ترساندن مالباخته با قمه و خنجر به وسیله قیچی آهنبُر طلاجات وی را بریده و سرقت میکردند.
این سارقان مسلح در موارد متعددی اقدام به ضرب و جرح و سرقت مقرون به آزار مالباختگان کردهاند و با همین شیوه جرائم یاد شده را علیه افراد زیادی مرتکب شدهاند. «ر_ ع» متولد ۱۳۷۳ با قد حدود ۱۹۰ سانتی متر «سابقهدار» و سرکرده این باند بود؛ اوایل تنها کار میکرد، موتورش را سر کوچه پارک میکرد، به بهانه پرسیدن آدرس به سراغ طعمههای جوان و دختران میرفت، نگاه میکرد ببیند که آیا طلا و جواهر دارند یا نه؛ بعد در یک لحظه در فرصتی مناسب و با استفاده از خلوتی کوچه یا خیابان غافلگیرشان میکرد؛
از پشت خفتشان میکرد، آن چنان سریع که قدرت عکسالعمل را از قربانی میگرفت و زنان و دختران چنان غافلگیر میشدند که نمیتوانستند هیچ کاری انجام دهند! سرقت «ر_ع» در روز روشن از مردم ادامه داشت تا اینکه دامنه زورگیریاش را گسترش داد. گروه تشکیل داد و شد سرکرده! با چند نفر دیگر حدود ۲۰۰ فقره زورگیری کردند!متهم یک جوان سابقهدار بود که از سال ۹۳ یعنی از ۲۰ سالگی دارای سوابق محکومیت است؛ ابتدا کلاهبرداری میکرده و بعد هم موبایلقاپی و از سال ۹۷ تا ۹۸ که دستگیر شد نیز زورگیری خشن از زنان را در پرونده خود ثبت کرد تا در نهایت در ۴ خرداد ۱۴۰۱ به دار مجازات آویخته شد.
دو: اعدام سه سارق مسلح بانک در شیراز
سه سارق که از بانکهای شیراز و اصفهان سرقت مسلحانه کرده و همچنین یکی از ماموران انتظامی استان اصفهان را به شهادت رسانده بودند، صبح چهارشنبه ۳۰ آبان سال ۹۷ در ملأ عام در شیراز به طناب دار سپرده شدند. نخستین سرقتی که این مرد در شیراز رقم زد، ۲۲ اردیبهشت ۹۴ بود. متهم درحالی که صورتش را با نقاب پوشانده بود و یک قبضه کلاشینکف در دست داشت وارد بانک شد و با تهدید ۴۴ میلیون تومان پول نقد سرقت کرد و پا به فرار گذاشت. سرقت از بانکهای شیراز ادامه یافت و دهم شهریور همان سال سارق مسلح به بانک دیگری در این شهر دستبرد زد و میلیونها تومان به سرقت برد.
چند روز بعد او نقشهاش را تکرار کرد و این بار بانک صادرات شعبه فرهنگ شیراز را هدف قرار داد. این مرد در همه سرقتها از یک شگرد استفاده میکرد و درحالیکه نقاب به صورت و یک قبضه کلاشینکف در دست داشت وارد بانک میشد و با تهدید دست به سرقت پولهای نقد میزد و سوار بر یک پژوپارس فرار میکرد. دزد حرفهای در ادامه سرقتهایش به اصفهان رفت و سرقت از بانکهای این شهر را آغاز کرد. او ۱۷ بهمن سال ۹۵ درحالی که تا آن زمان به هشت بانک در شیراز و سه بانک در اصفهان دستبرد زده بود، راهی بانک مسکن شعبه حکیم شفایی اصفهان شد.
او مقداری پول سرقت کرد، اما هنگام فرار یکی از ماموران به نام استواردوم مهدی محمدی را که برای دستگیری وی وارد عمل شده بود، با شلیک گلوله به شهادت رساند. بیش از دو سال از شروع سرقتهای سارق گذشته بود و در این مدت کارآگاهان پلیس سایه به سایه در تعقیب او بودند اما هربار که به وی نزدیک میشدند، مرد سارق با زیرکی مخفیگاهش را تغییر میداد و فرار میکرد. در نهایت او دستگیر و به همراه دو همدستش در ملأعام اعدام شد. سرکرده باند ۵۱ ساله و مهندس آی تی بود.
سه: اعدام چهار عضو باند سارقان مسلح مغازههای پایتخت
از ۲۳ آذر سال ۹۵ تا ۳ دی۹۶، ۱۸ سوپرمارکت و فستفود در تهران مورد سرقت مسلحانه پنج عضو یک باند قرار گرفت.جستوجوهای پلیسی برای دستگیری آنها ادامه داشت تا اینکه ردپای پنج جوان در این دزدیهای سریالی به دست آمد و آنها در عملیات جداگانه پلیس در پاکدشت و قرچک بازداشت شدند. متهمان در بازجویی اولیه به سرقتهایی در تهران، پاکدشت و ورامین اعتراف کردند. آنها میگفتند برای یک شبه پولدار شدن دست به این سرقتها زدهاند.
تحقیقات نشان میداد آنها در جریان آخرین اقدام مجرمانهشان در یک شب به سه مغازه دستبرد مسلحانه زدهاند.یکی از متهمان به افسر تحقیق در آن زمان گفت: من کار داشتم و وضع مالیام خوب بود و در ماه هفت میلیون تومان پول به دست میآوردم. بعد از درگیری با خانوادهام، تصمیم به دزدی گرفتم. یک بار به اتهام معامله اشیای عتیقه بازداشت شدم و هشت ماه در زندان بودم. بعد از آزادی عضو این باند شدم. سلاحی را که در سرقت از آن استفاده کردیم، از مردی دو میلیون تومان خریدم.من و همدستانم قرار بود ابتدا ضبط و باند خودرو سرقت کنیم و کارمان را هم میخواستیم در همین ارتباط ادامه دهیم که یکی از اعضای باند موافقت نکرد و گفت از مغازهها سرقت کنیم تا پول بیشتری نصیبمان شود. به همین خاطر دزدی از سوپرمارکتها را شروع کردیم.
در جریان این سرقتها سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به دست آوردیم.هر کدام از این پنج متهم در جریان جلسه بازپرسی، دیگری را سرکرده باند معرفی میکرد تا از بار مجازات خود کم کنند.با اعتراف این پنج متهم به ۱۸ فقره دزدی مسلحانه، آنها با صدورقرارقانونی روانه زندان شدند. این در حالی بود که اعضای این باند در برابر اتهام محاربه قرار گرفته بودند. مدتی بعد پرونده اعضای این باند خشن با صدور جلب به دادرسی به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران ارسال شد.
آنها در وقت فوقالعاده در دادگاه محاکمه شدند. قاضی صلواتی بعد از آخرین اظهارات متهمان در جلسه دادگاه، برای چهار نفر از آنها حکم اعدام و برای آخرین عضومجازات حبس تعیین کرد. همچنین همه متهمان را به پرداخت رد مال محکوم کرد. با گذشت یک سال از وقوع جرایم متهمان، آنها برای اجرای حکم به محوطه زندان رجایی شهر کرج منتقل شدند. طناب دار سال ۹۷ بر گردن این چهار تبهکار جوان انداخته شد و بر پرونده زندگی آنها مهر باطل خورد.
چهار: اعدام ۲ سارق مسلح طلافروشی شادآباد
ساعت ۱۹ و ۲۰ دقیقه شامگاه ۲۴ دی ماه سال ۹۲ بود که مأموران کلانتری ۱۵۱ یافتآباد از دستبرد سارقان مسلح به یک طلافروشی در خیابان شهسوار حوالی شادآباد باخبر و در محل حاضر شدند. بررسیها نشان داد چند سارق نقابدار که دو نفر از آنها مسلح به اسلحه کلاشینکف بودهاند به مغازه طلافروشی کمیجانی حمله کرده و پس از شلیک چند تیر به طرف مغازه و ایجاد رعب و وحشت حدود ۴ کیلو طلا سرقت کرده و با خودروی سمند سفید رنگی از محل به طرف بزرگراه آزادگان گریختهاند.
پسر طلافروش در تحقیقات گفت: من و پدرم در مغازه بودیم که خودروی سمند سفیدی جلوی مغازه توقف کرد. هنوز ثانیههایی نگذشته بود که مرد نقابداری از خودرو پیاده شد و با اسلحه کلاشینکفی که داشت شروع به تیراندازی به طرف مغازه کرد. من و پدرم از ترس پشت گاوصندوق پناه گرفتیم و در ادامه دو مرد نقابدار دیگری که یکی از آنها مسلح به کلاشینکف و دیگری مسلح به تبر بزرگی بود، به طرف ویترین حمله کردند و با تبر شیشهها را شکستند و حدود ۴ کیلو طلا را داخل ساکی ریختند و همگی سوار خودروی سمند شدند و از محل گریختند.
مأموران شماره پلاک خودروی سارقان مسلح را از سامانه پلیس استعلام گرفتند که مشخص شد خودروی سمند سفید مدتی قبل سرقت شده و صاحب آن در اداره پلیس اعلام سرقت کرده است. مأموران همچنین متوجه شدند، اعضای باند چند روز قبل از این حادثه، به یک طلافروشی در شهرستان جویبار دستبرد زده بودند. بررسیهای اطلاعاتی مأموران حکایت از آن داشت که دو نفر از سارقان به نامهای پیمان ۲۶ ساله و ایرج ۲۵ ساله در شهرستان اهواز و دو نفر دیگر به نامهای بهمن ۴۱ ساله و شایان ۳۰ ساله در تهران و عضو دیگر باند به نام صمد ۲۵ ساله در شهر دیگر سکونت دارند.
در چنین شرایطی مأموران مخفیگاه متهمان را در تهران شناسایی کردند و موفق شدند، هشتم اسفند ماه همان سال در دو عملیات جداگانه در تهران بهمن، شایان و صمد و در جادهای در استان چهار محال و بختیاری پیمان و ایرج را که راهی تهران بودند، دستگیر کنند. متهمان پس از تحقیقات تکمیلی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران محاکمه شدند. قاضی پرونده متهمان را محارب شناخت و آنها را به اعدام محکوم کرد. مدتی بعد حکم اعدام متهمان در شعبه ۴۱ تأیید شد تا اینکه سال ۹۵ پیمان و ایرج در زندان رجایی شهر با طناب دار اعدام شدند.
پنج: ماجرای سرقت برادران فتحی و اعدام
در ۱۶ اسفند ۱۳۸۸ پنج سارق مسلح با در دست داشتن اسلحه کلت کمری و کلاشینکف وارد پاساژ طلافروشی فلکه دوم فردیس کرج شدند و بدون تیراندازی و درگیری به غارت این پاساژ دست زدند. سارقین در این اقدام که سبب رعب و وحشت ساکنان این منطقه پرجمعیت کرج شده، از نبود نیروهای انتظامی سوء استفاده کردند و در حدود ۱۰ دقیقه به چند مغازه در این پاساژ دستبرد زدند. به نقل از رئیس پلیس کرج سارقان حدود ۱۴ کیلوگرم طلا را در کمتر از ۴ دقیقه به سرقت بردند.
در فروردین ۱۳۸۹ احمدرضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی خبر از دستگیری اعضای باند سرقت مسلحانه طلافروشی فردیس کرج داد. وی گفت در تحقیقات اولیه متهمان دستگیر شده به انجام ۷ سرقت مسلحانه اعتراف کردهاند. وی افزود: سردسته باند یک مجرم سابقه دار است که به اتفاق برادرش و ۲ نفر دیگر از تبهکاران، مرتکب این سرقتها شدهاست. پایگاه اطلاع رسانی پلیس عبدالله فتحی را به عنوان سردسته سارقان طلافروشی معرفی کرد و از قول او نوشت: اولین باری که دست به سرقت بردم دزدیدن یک دستگاه خودروی پژو ۲۰۶ بود و برای سرقت آن هم سه بار به زندان رفتم.
وقتی از زندان بیرون آمدم، بیکاری و وضعیت بد زندگی مرا مجبور کرد تا دوباره دست به سرقت بزنم و تبدیل شوم به یک سارق حرفهای. هر بار که سرقت میکردیم میدیدیم درآمدی که از این راه کسب میکنیم ناچیز است و بنابراین حریصتر میشدیم تا بار دیگر دست به سرقت بزنیم. وی افزود این بار دیگر بار آخر بود و بعد از فروش طلاهای طلافروشی فردیس کرج قصد داشتیم تا از کشور خارج شویم. محمد فتحی ۲۷ساله و عبدالله فتحی، ۲۹ ساله در صبح روز ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۰ در زندان اصفهان اعدام شدند.