کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۱۹۷۲۰
تاریخ خبر:

بررسی پنج پرونده جنایی قتل‌های ناخواسته

روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری |‌ ماجرای قتل‌های ناخواسته،خشم یک‌باره، این‌که قاتل می‌گوید من نمی‌خواستم او را بکشم فقط هلش دادم و سرش برخورد کرد به جدول و نباید می‌شد آنچه شد… داستان اتفاقاتی که حتی خود فرد فکرش را هم نمی‌کند در عرض چند ساعت تبدیل به قاتل شود.

یک فیلم سینمایی چند وقت قبل می‌دیدم که زن بی‌هوا در دفاع از شوهرش با گوشی تلفن همراه به سر راننده تاکسی کوبیده بود و بعدها مشخص شد همان ضربه ناخواسته او را تبدیل به قاتل کرده است. پرونده قتل‌های غیرعمد، شبه عمد، پرونده کسانی که می‌گویند نمی‌خواستیم بکشیم اما به یک باره نفهمیدیم در آن میانه چه اتفاقی افتاد! حتی در برخی پرونده‌ها قتل عمد هم اثبات می‌شود اما واقعا قاتل نمی‌خواسته دست به قتل بزند. در این گزارش پنج پرونده قتل‌های ناخواسته را بررسی می‌کنیم.

یک: قتل ناخواسته دوست صمیمی به دست پسر نوجوان
رسیدگی به این پرونده از پاییز سال ۹۹ به‌دنبال وقوع درگیری خونین در کارواشی در شهریار آغاز شد‌. شواهد نشان می‌داد درگیری میان صاحب کارواش و چند نفر از مشتریان به خون کشیده شده و پسر ۱۶‌ساله‌ای به نام محمود زخمی شده است. محمود که از ناحیه پا به‌شدت آسیب دیده بود، به بیمارستان منتقل شد، اما یک روز بعد به‌خاطر شدت خونریزی ناشی از بریدگی سفید‌رانش جان سپرد‌. بعد از مرگ پسر نوجوان تحقیقات پلیس وارد مرحله تازه‌ای شد. از آنجایی که درگیری شدید و بین چندین نفر اتفاق افتاده بود، مأموران تحقیقات خود را از شاهدان آغاز کردند.

آنها گفتند دوست صمیمی محمود به‌نام رامین باعث مرگ او شده است. یکی از کارگران کارواش گفت: رامین داشت با صاحب کارواش جرو‌بحث می‌کرد و دعوای شدیدی بین او و صاحب‌ کارواش اتفاق افتاده بود چون رامین داشت کتک می‌خورد ما به سمتش رفتیم تا کمکش کنیم و دعوا تمام شود. تلاش ما این بود که صاحبکارمان را بگیریم تا بیشتر رامین را کتک نزد. محمود هم که دوست صمیمی رامین بود همراه ما آمد. او داشت به رامین کمک می‌کرد که یکباره رامین ضربه‌ای به او زد و خون همه‌جا را گرفت. رامین بعد از اینکه ضربه را وارد کرد، خودش هم شوکه شد.

انگار که متوجه نشده بود ضربه را به چه کسی وارد می‌کند.با افشای این ماجرا رامین ۱۷ساله ردیابی و بازداشت شد اما ادعا کرد ناخواسته چاقو با سفیدران دوستش برخورد کرده است. در‌حالی‌که پزشکی قانونی پس از معاینات بالینی متهم در گزارشی اعلام کرده بود رامین هنگام ارتکاب جرم از رشد عقلی برخوردار نبوده است، پرونده برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده پدر و مادر محمود درخواست قصاص متهم را مطرح کردند. اما متهم نوجوان گفت: آن روز همراه دوستم به کارواش رفته بودم اما با صاحب آنجا و چند نفر از مشتریان درگیر شدم.

درگیری سر موضوعی پیش‌پا‌افتاده رخ داده بود اما لجبازی شد و دعوا بالا گرفت و صاحب کارواش ضربه‌ای به سرم زد. از سرم خون جاری شد و خون جلوی صورت و چشمانم را گرفته بود و جایی را به‌خوبی نمی‌دیدم. چند نفری روی سرم ریخته بودند و مرا کتک می‌زدند. صاحب کارواش و کارگرانش به قصد کشت مرا می‌زدند و من می‌خواستم هر‌طور شده خودم را خلاص کنم.من زیر دست‌و‌پا افتاده بودم و کتک می‌خوردم که همان موقع یک نفر از پشت‌سر پیراهنم را کشید و من که فکر نمی‌کردم دوستم محمود باشد، با چاقو یک ضربه به او زدم. من اول فکر کردم یکی از کارگران است و می‌خواهد من را کتک بزند اما بعد متوجه شدم دوستم محمود مرا از پشت‌سر کشیده بود تا کمکم کند و نجاتم دهد.

او قصد میانجیگری داشت و من اشتباهی به او چاقو زدم. من اصلا متوجه محمود نشده بودم؛ همین‌طور‌که صاحب کارواش من را زیر مشت و لگد خود گرفته بود، سعی داشتم خودم را نجات دهم. من اصلا در همان لحظات اولیه هم چاقو را بیرون نکشیدم؛ وقتی که دیگر توانی برای نجات خودم نداشتم، چاقو کشیدم تا از خودم دفاع کنم. متهم نوجوان در ادامه اظهاراتش خطاب به قضات دادگاه گفت: باور کنید من قصد کشتن دوستم را نداشتم. ما صمیمی بودیم و هیچ خصومتی با او نداشتم و همراه او به کارواش رفته بودم. من شرمنده خانواده محمود هستم. واقعا نمی‌خواستم آسیبی به او برسانم.

دو: قتل ناخواسته پسر عاشق پیشه حین فرار
این قتل سال ۹۶ در ورامین اتفاق افتاد. مردی که پسری جوان را در پی رابطه عاشقانه با دخترش به قتل رسانده، در جلسه دادگاه مدعی‌ شد قصد قتل نداشت. ماجرا از این قرار بود که مرد میانسال یک ساعت زودتر مرخصی گرفته و به خانه می‌رود جلوی در پسر جوانی را می‌بیند که زنگ زده و داخل خانه‌اش می‌شود. در ابتدا مرد فکر می‌کند پسر جوان برای گرفتن لباس آمده است چوم همسر مرد به کار خیاطی در خانه مشغول بوده اما بعد از چندی که پسر بیرون نمی‌آید به داخل خانه رفته و دخترش را می‌بیند و سایه پسر جوان که از پشت سر متواری می‌شود.

همسر مرد به خانه آمده و در حین درگیری مرد متوجه می‌شود همسرش در حال مکالمه با پسر جوان است. از پسر می‌خواهد تا بیاید و حرف بزنند. در داخل خانه بودم که پسر جوان را در حیاط دیدم تا مرا دید باز فرار کرد و من چاقویی که در غلاف بود از دور به سوی او پرتاب کردم که به پشتش اصابت کرد. او در حال فرار سرکوچه داخل یک چاله افتاد. همسرم از من خواست او را به بیمارستان برسانم اما خواهر پسر از راه رسید و اجازه نداد. در نهایت به خانه دوستم رفتم و مشاهده کردم آمبولانس پسر را به بیمارستان رسانده. به خانه بازگشتم تا ببینم چه خبر شده که به جرم قتل پسر جوان بازداشت شدم. من قصد کشتن او را نداشتم اما این گونه آمدن به خانه مردم هم درست نیست در ضمن چاقو در غلاف بود که به پشت او اصابت کرد. هنوز سرنوشت این پرونده مشخص نیست.

سه: قتل ناخواسته همسر با داروی خواب
۱۰‌ ماه پس از مرگ اسرارآمیز مرد کارخانه‌دار، همسر وی به اتهام قتل او بازداشت شد و اعتراف کرد که چون قصد داشته جمعه‌ها سرکار برود، ‌شوهرش را مسموم می‌کرده و در نهایت باعث مرگ او شده است. قتل به سال ۹۹ بازمی‌گردد. ماجرا وقتی فاش شد که فرزند بزرگ زن گفت:پدر و مادرم مدتی می‌شد که دچار اختلاف شده بودند. مادرم در یک فروشگاه نان فانتزی کار می‌کرد اما پدرم مخالف کار کردن مادرم بود. روزها که پدرم سرکار می‌رفت، مادرم هم به محل کارش می‌رفت اما آخر هفته‌ها که پدرم خانه بود، همیشه بر سر کار کردن مادرم در بیرون از خانه درگیری داشتند.

مادرم هم برای این که بتواند به محل کارش برود، پودری را در غذا یا چای پدرم می‌ریخت که او بخوابد. چند ماهی می‌شد که این کار را انجام می‌داد و وقتی من اعتراض می‌کردم با لحن تندی جوابم را می‌داد و می‌گفت که این پودر داروی تقویتی و ضدکروناست. اما خوردن آن باعث می‌شد که پدرم دچار خواب‌آلودگی شده و به خواب برود. افشای این حقیقت موجب شد تا بازپرس جنایی دستور بازداشت همسر متوفی را صادرکند. از سوی دیگر تیم جنایی به تحقیقات خود ادامه دادند و مشخص شد که این خانواده معمولا دو روز آخر هفته را به باغ خانوادگی‌شان در اطراف تهران می‌رفتند اما اکثر مواقع مرد جوان خواب‌آلود بود و حال مساعدی نداشت. به‌ گفته یکی از بستگان نزدیک متوفی، او یک‌بار در راهِ رفتن به باغ‌ویلا به‌خاطر حال بدی که داشت نزدیک بود با یک کامیون تصادف کند.

با این اطلاعات، شکی وجود نداشت که داروی مرموزی که همسر متوفی در غذای او می‌ریخته، باعث مرگ وی شده و در این شرایط بود که بازپرس جنایی دستور بازداشت زن جوان را صادر کرد. زن جوان اگرچه در بازجویی‌ها اصرار داشت که بی‌گناه است اما به یکباره تصمیم گرفت اسرار جنایتی که مرتکب شده بود را فاش کند. وی وقتی پیش‌روی بازپرس صادقی قرار گرفت، گفت در چای و غذای شوهرش قرص‌های خواب‌آور حل می‌کرده تا او بخوابد و زن جوان بتواند به‌راحتی در محل کارش حاضر شود. با اعترافات این زن برای او قرار قانونی صادر شده و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.

چهار: قتل ناخواسته همکار توسط راننده تاکسی
چهار سال قبل جدال خونین دو راننده تاکسی در یکی از خیابان‌های جنوب تهران به پلیس اعلام شد و ماموران بلافاصله عازم محل درگیری شدند. بررسی‌ها نشان داد قاسم ۴۷ساله که راننده تاکسی بود، پس از درگیری با راننده دیگر به نام جعفر کشته شده است. در بررسی‌ها روشن شد قاسم به دلیل خونریزی شدید ناشی از بریدگی سفیدرانش جان سپرده است. تلاش برای ردیابی جعفر آغاز و او که از محل گریخته بود، یک روز بعد بازداشت شد.

جعفر در بازجویی‌ها اتهام قتل را قبول نکرد و مدعی شد او ضارب نبوده هرچند با مقتول درگیر شده است. متهم در دادگاه گفت: سال‌ها بود با رانندگی زندگی خود و خانواده‌ام را تامین می‌کردم. من شخصیت آرامی دارم و همیشه سعی می‌کنم با کسی درگیر نشوم. قاسم را هم که راننده تاکسی بود از سال‌ها قبل می‌شناختم. آن روز هوا گرم بود و ماشینم را در سایه پاک کرده و منتظر مسافر بودم که قاسم اعتراض کرد.قاسم به سمتم آمد و شروع به فحاشی کرد. احساس کردم دهان قاسم بوی مشروب می‌دهد و حال طبیعی ندارد. به همین خاطر سکوت کردم، اما او دست بردار نبود و مدام فحش می‌داد.

او می‌خواست با من دعوا کند، اما من به او بی‌اعتنایی کردم. در یک لحظه قاسم با قمه‌ای که از داخل ماشینش بیرون آورده بود، به سمتم حمله کرد. من هم برای دفاع از خودم قمه بیرون آوردم، اما ضارب من نبودم.باور کنید من واقعا قصد کشتن قاسم را نداشتم. نمی‌دانستم اگر چاقو به سفیدران برخورد کند باعث مرگ می‌شود. بعدها در زندان فهمیدم بریدگی سفیدران می‌تواند منجر به فوت شود. حالا با گفته‌های این فرد که ناخواسته مرتکب قتل شده است پرونده در مرحله تبرئه متهم قرار گرفته است.

پنج: پرتاب چاقو و قتل ناخواسته همسر
شیوا متهم است که در جریان دعوا با شوهر جوانش ناخواسته عصبانی شده و کارد آشپزخانه را به سمت او پرت کرده، او را کشته و اکنون باید در انتظار محاکمه و مجازات باشد. او درباره قتل می‌گوید: آن شب همه چیز عادی بود. در آشپزخانه نشسته بودم و مشغول کار بودم، شوهرم آمد و گفت می‌خواهم پسرم را به این خانه بیاورم.(شوهرم از همسر اولش یک پسر داشت) سر این حرف دعوایمان شد و سیلی محکمی به صورتم زد که من هم عصبانی شدم و نفهمیدم در یک لحظه کارد آشپزخانه که دستم بود را چطور سمتش پرت کردم که به او اصابت کرد و زخمی شد. او کف آشپزخانه افتاد. شوکه شده و پاهایم قدرت حرکت نداشت. همسایه‌ها را خبر کردم، آمدند و با اورژانس او را به بیمارستان بردیم که فوت شد. شوهرم را دوست داشتم و ناخواسته او را کشتم. عذاب وجدان داشتم و نمی‌توانستم به همان حال رهایش کنم و سریع اورژانس خبر کردم اما همسرم فوت کرد.

کدخبر: ۴۱۹۷۲۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر