بررسی پنج پرونده جنایی با خوراندن سم و سیانور
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری| ماجرای قتلهایی که با خوراندن سم، قرص برنج، سم کشاورزی یا سیانور به مقتول آغاز میشود و رنگ و بوی جنایی میگیرد. قاتل تصمیم میگیرد بدون درد و خونریزی مقتول را از سر راه بردارد، اگرچه در بسیاری از این پروندهها دوباره شاهد وجه خشن ماجرا خواهیم بود، چرا که بعد از قتل با سم، قاتل از خودش میپرسد با جسد مقتول چه باید بکند و باز مثله کردن یا سوزاندن جسد یا روشهای خشن دیگری را به کار میگیرد. همیشه این تناقض وجود دارد که قتل به چه شکلی رخ دهد، خشونتبار و با چاقو یا با سم و بیدرد و خونریزی!
اما در همه این داستانهای جنایی در اصل ماجرا توفیری نمیکند چرا که قتل، قتل است و بالاخره به هر شکل و طریقی که باشد در نهایت قاتل به دام میافتد و قصاص در انتظار او خواهد بود. اگر چه قتل با سم، آمپول هوا و آب داغ و قهوه قجری در ایران سبقه تاریخی دارد. دکتر احمدی پزشک معروف رضاخان با تزریق سم و آمپول هوا به سراغ مبارزین سیاسی میرفت و ماجرای قهوه قجری هم که فرد نمیدانست سم سیانور یا استریکنین در کدام فنجان در انتظار اوست تا جانش را بگیرد اما با علم به اینکه در یکی از فنجانهای قهوه، سم است آن را سر میکشید. در این گزارش پنج پرونده جنایی قتل از طریق مسموم کردن مقتول را بررسی میکنیم.
یک: قتل همسر با سیانور به دلیل تبعیض بین فرزندان!
معمای مرگ زن جوان با سم سیانور بعد از گذشت ۱۰ماه با دستگیری شوهر وی و اعتراف او به جنایت فاش شد. روز سوم بهمنماه سال ۹۸ گزارش مرگ اسرارآمیز زنی جوان به بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او دستور تحقیقات در این خصوص را صادر کرد. قربانی زنی بود ۳۰ساله که در خانهاش حوالی مرزداران از حال رفته و همسرش او را برای درمان به بیمارستان انتقال داده بود. تلاش برای نجات او بیفایده بود و زن جوان به کام مرگ رفت. همسر او ادعا کرد این زن بعد از زایمان دچار چاقی شده بود و برای لاغری دارو مصرف میکرد و همین موضوع باعث سکته قلبی او شده است.
در مرحله بعد این مرد که پیمانکار ساختمانی بود و همسرش نیز کارشناس ارشد معماری و کارمند یک شرکت معروف، مدعی شد همسرش افسردگی پس از زایمان داشته و خودکشی کرده است اما اطرافیان زن او را بسیار سرزنده و شاداب توصیف کرده بودند. در نهایت پس از ده ماه مرد زبان به اعتراف گشود و گفت: زن، همسر دومش بوده و او از همسر اولش پسری ۸ ساله دارد. بعد از بهدنیا آمدن دخترشان از همسر دومش احساس کرده زن بین فرزندان فرق میگذارد و دیگر به پسرش از همسر اولش توجهی ندارد. او چند روز قبل از حادثه سیانور تهیه کرده و قصد کشتن خودش را داشته اما پشیمان شده و سیانور را در آب حل کرده و کنار قرصهای همسرش میگذارد و باعث مرگ او میشود.
دو: قتل پدر با سم بعد از انصراف از خودکشی
۲۱ مرداد سال ۹۷ ماموران کلانتری ۱۰۷ فلسطین در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند مرد حدودا پنجاه سالهای پس از خوردن غذا دچار مسمومیت شده و بعد از انتقال به بیمارستان امام حسین جان باخته است. بررسی اولیه نشان داد متوفی و پسرش محسن به همراه شریک متوفی و پسر وی در یک مغازه در خیابان جمهوری مشغول کار بودند که هنگام ظهر پس از خوردن غذا دچار مسمومیت شده اما در نهایت متوفی به کام مرگ فرورفته بود.
طبق تحقیقات از شریک متوفی، او در اظهاراتش گفت: «ظهر در مغازه واقع در خیابان بهار مشغول صرف ناهار شدیم اما به محض خوردن غذا متوجه مزه بد آن شده و از خوردن غذا منصرف شدیم، من و پسرم غذا را از خانه آورده بودیم که با همسرم تماس گرفتم و علت مزه بد غذا را جویا شدم که او گفت اتفاقی نیفتاده و مانند همیشه غذا درست کرده است. من و پسرم دیگر به غذا خوردن ادامه ندادیم و هنگامیکه دو قاشق از غذای متوفی خوردیم، متوجه شدیم غذای او نیز مزه بدی میدهد که به او گفتیم غذا را نخورد اما او ادامه داد، لحظاتی بعد علائم مسمومیت هویدا شد و حال من و پسرم بههم خورد، دقایقی بعد نیز متوفی دچار وخامت حال شد که او را به بیمارستان منتقل کردیم اما در نهایت جان باخت.
در تحقیقات تکمیلی مشخص شد محسن (پسر متوفی) روز حادثه با وجود حضور در مغازه، لب به غذا نزده است که وی با دستور بازپرس امور جنایی تهران بازداشت شد. محسن در اظهارات اولیه مدعی شد که بهخاطر درد دندان غذا نخورده است اما کارشناسان پزشکی قانونی در بررسی اولیه جسد متوفی اعلام کردند که متوفی به دلیل مسمومیت شدید جان باخته است. محسن منکر هرگونه ارتکاب جنایت و قتل پدر خود بود اما سرانجام لب به اعتراف گشود و به قتل پدرش به شیوه مسموم کردن غذا اعتراف کرد. او در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «از چندی پیش دچار مشکلات مالی شده بودم و هیچ راهی برای حل آنها پیدا نمیکردم، نهایتا تصمیم گرفتم تا به زندگی خود پایان دهم و به همین علت با ۱۵ هزار تومان اقدام به تهیه سم کردم.
روز حادثه در داخل مغازه نشسته بودم و قصد داشتم تا با خوردن سم به زندگی خود پایان دهم که در یک لحظه، زمانیکه هیچکس در داخل مغازه حضور نداشت تصمیم خود را تغییر داده و تصمیم به کشتن پدرم گرفتم اما برای آنکه همه چیز را عادی نشان دهم، غذای پدرم را به همراه غذای شریک مغازه و پسرش مسموم کرده تا علت مرگ پدرم را ناشی از مسمومیت غذایی عنوان کنم، در نهایت به سراغ دستگاه ضبط دوربینهای داخل مغازه رفته و آن را خاموش کردم، پس از آن نیز سم را داخل غذای پدرم ریخته و مقدار کمتری از سم را نیز داخل غذای شریک مغازه و پسرش ریختم.»
سه: قتل همسر با قرص برنج بهخاطر یک زن دیگر
مردی که برای رسیدن به دختری جوان، همسر خود را با قرص برنج به قتل رسانده بود، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و به قصاص محکوم شد. ماجرا به آبان سال ۹۸ برمیگردد وقتی امیر به همسرش سوسن به بهانه سردرد بهجای یک قرص گیاهی که به قول خودش از عطاری تهیه کرده، قرص برنج میخوراند. او همسرش را به بیمارستان رسانده و به کادر درمان میگوید همسرش با داروی گیاهی مسموم شده است اما زن جوان در بیمارستان جان میدهد. در نهایت بعد از گذشت چند وقت امیر به قتل همسرش اعتراف کرده و میگوید: سوسن از اقوام دور ما بود و گاهی با هم اختلاف داشتیم که بیشتر بر سر اعتیاد من بود.
قرار بود برای برادر همسرم دختری انتخاب کنند که من دختر یکی از اقوام دوستانم را پیشنهاد دادم اما قبل از خواستگاری خودم عاشق دختر شدم و به خواستگاریاش رفتم، حتی دختر و خانوادهاش نمیدانستند من زن دارم و من هم تحت توهم اعتیاد این کارها را میکردم. همسرم سردرد میگرنی داشت، من هم تصمیم گرفتم با تهیه قرص برنج او را از سر راهم بردارم و بهجای داروی گیاهی میگرن به او قرص برنج دادم اما بعد از اینکه همسرم قرص را خورد، پشیمان شدم. حتی او را به بیمارستان رساندم که فایده نداشت. در نهایت امیر به دلیل قتل همسرش به قصاص محکوم شد.
چهار: قتل هولناک پیرمرد میلیاردر با تزریق سم
ماجرا به اواخر اردیبهشت سال ۹۸ بازمیگردد. وقتی مهران، پیرمرد ۶۲ ساله میلیاردر در کرج ناپدید شد. یکی از بستگان او به پلیس اعلام کرد مهران در گوهردشت کرج زندگی میکرده و چند روز است حتی همسایگانش نیز از او بیخبر هستند. سرنخها کارآگاهان را به دختری ۲۷ ساله بهنام سهیلا رساند که چندی پیش در عقد موقت مهران بوده است؛ او در ابتدا درباره مهران اظهار بیخبری کرد و در نهایت به قتل او اعتراف کرد.
او گفت: پس از آشنایی با مهران او پیشنهاد کرد، عقد موقت او شوم که قبول کردم. وقتی متوجه پولهای زیادی شدم که در حسابش داشت، وسوسه شدم این پول را سرقت کنم و موضوع را به پسری که به او علاقه داشتم، گفتم. تصمیم گرفتیم مهران را بکشیم و پولهایش را تصاحب کنیم. برای اجرای نقشه، پسر جوان بهنام سعید را به مهران معرفی کردم و به دروغ گفتم سعید پزشک است. آن روز تعدادی قرص متادون و مرگ موش را در مشروب مخلوط کرده و به مهران دادم. بعد از خوردن آن حالش بد شد و خواست او را به بیمارستان ببرم. با سعید تماس گرفتم و او به خانه مهران آمد. بعد از دیدن وضعیت پیرمرد ادعا کرد با یک آمپول حالش خوب میشود.
مهران هم به تصور اینکه سعید پزشک است اجازه داد به او آمپول تزریق کند. سعید مقداری سم را بهجای آمپول به مهران تزریق کرد که باعث مرگش شد. بعد از مرگ پیرمرد، جسدش را داخل صندوق عقب خودرو گذاشته و با سعید به چالوس رفتیم. در آنجا ویلایی را اجاره کرده و شبانه جسد را در حیاط آنجا دفن کردیم. یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان در حساب مهران بود و میخواستیم آن را خارج کنیم که ماجرا لو رفت و دستگیر شدیم.
پنج: ماجرای پزشک تبریزی و قتل با سم
شاید مشهورترین ماجرای قتل با سم به داستان پزشک خوشخط تبریزی برسد. همان که صدای شجریان را برای بیمارانش تجویز میکرد. دکتر علیرضا صلحی که مدتهاست در زندان به سر میبرد و سرنوشت پروندهاش نامعلوم است. بیستم مهرماه ۹۵ همزمان با روز تاسوعای حسینی خبری مبنی بر فوت دو عضو خانواده یکی از پزشکان تبریزی در رسانهها منتشر شد. براساس گفته رئیس کل دادگستری آذربایجان شرقی، این پزشک مدعی شده بود که فردی چند غذای نذری در اختیار آنها قرار داده و اعضای خانوادهاش با مصرف این غذا مسمومیت پیدا کرده، راهی بیمارستان شدهاند و در نهایت همسر و مادربزرگ این پزشک فوت میشوند.
اگرچه بعدها پزشک تبریزی اعلام کرد فردی که قرار بود غذای نذری بیاورد، نیاورده و او خودش مجبور به تهیه غذا شده است. در آن زمان اعلام شد براساس نظریه پزشکی قانونی علت فوت دو نفر از اعضای خانواده این پزشک مسمومیت با سم «فسفین» بوده و در بررسی غذاها نیز این نوع سم کشف شده است. پدر دکتر صلحی در مورد روز حادثه گفته بود: «آن روز قرار بود پسرم برای ما غذای نذری بیاورد و از قبل یکی از آشنایان به او گفته بود که غذا را میفرستد.
اما آن فرد غذا را نیاورده بود و علیرضا برای ناهار ما از یک آشپزخانه خانگی غذا خرید و آورد. من و همسرم و مادر همسرم و پسرکوچکم و عروسم در خانه بودیم و غذا را خوردیم. بعد از اینکه غذا را خوردیم همه ما حالمان بد شد. حالت تهوع شدید داشتیم و برای همین اورژانس را خبر کردیم. اما وقتی به بیمارستان رسیدیم، مادر همسرم و عروسم به دلیل وخامت حالشان فوت کردند.» بعد از این حادثه دایی متهم بهعنوان ولیدم مادربزرگش از او شکایت کرد اما خانواده متهم توانستند با پرداخت دیه از او رضایت بگیرند و مادر متهم هم بهعنوان ولیدم دیگر مادربزرگش اعلام گذشت کرد.
اما پدر و مادر همسر دکتر صلحی از او به اتهام قتل دخترشان شکایت کردند. بعد از اولین محاکمه، قضات دادگاه رای قصاص علیه متهم صادر کردند که رای صادر شده از سوی قضات دیوانعالی کشور نقض شد و پرونده بار دیگر برای رسیدگی به دادگاه کیفری ارجاع داده شد. به این ترتیب متهم بار دیگر پای میز محاکمه رفت و از خود دفاع کرد. قضات دادگاه بار دیگر رای قصاص صادر کردند. اما رای صادر شده نزدیک به یک سال است که در دیوانعالی کشور در انتظار رسیدگی قضات است و همچنان پزشک تبریزی در زندان به سر میبرد.