کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۱۵۰۶۸
تاریخ خبر:

بررسی هفت پرونده جنایی سال ۹۸

روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری| ماجرای قتل میترا استاد توسط شهردار اسبق تا قتل‌های خانوادگی
در کوچصفهان، شهریار و قمه زدن به هانی کرده .امسال را بی‌اغراق می‌توان در شمار یکی از پرحادثه‌ترین سال‌ها در برابر سال‌های گذشته دانست. چه از لحاظ بلایای طبیعی و چه از لحاظ قتل‌های خانوادگی که پای بسیاری از کارشناسان را به پرونده‌های جنایی باز کرد.

شاید در سال‌های گذشته وقتی در پایان سال می‌خواستیم یک جمع‌بندی کلی از حوادثی که رخ داده بود داشته باشیم، یک فقره یا دو فقره قتل خانوادگی در پرونده‌ها جای می‌گرفت اما امسال ماجرا فرق می‌کند. شروع سال با یک فقره قتل خانوادگی آغاز شد و تا ماه پایانی سال هم این موضوع ادامه داشت. در شرح زیر به هفت پرونده جنجالی امسال می‌پردازیم. این پرونده‌ها براساس حواشی و جنجالی که در فضای مجازی و واقعی ایجاد کرد بررسی شده‌اند.

* یک: ماجرای قتل میترا استاد همسر دوم محمدعلی نجفی
هفتم خرداد ماه امسال ماجرای کشته شدن میترا استاد، همسر دوم محمدعلی نجفی جنجال بسیاری برپا کرد. این پرونده به واسطه شهرت محمدعلی نجفی از وزارت آموزش و پرورش تا شهرداری تهران به سرعت در فضای مجازی و واقعی جای خودش را باز کرد. میترا استاد، هفتم خردادماه ۱۳۹۸ به ضرب گلوله در خانه‌اش به‌قتل رسید. جسد او در حمام منزلش در طبقه هفتم برج آرمیتا در منطقه سعادت‌آباد تهران توسط پسر میترا استاد و دخترخوانده محمدعلی نجفی پیدا شد. دقایقی پس از اعلام خبر قتل میترا استاد، برخی همسرش را به‌عنوان مظنون اصلی معرفی کردند که از سوی مقامات قضائی رد شد‌ اما محمدعلی نجفی ساعاتی بعد با مراجعه به پلیس آگاهی خیابان وحدت اسلامی تهران به قتل همسر دومش با اسلحه اعتراف کرد و بازداشت شد.

او انگیزه اصلی از ارتکاب قتل را فشار روانی و مشکلات خانوادگی اعلام کرد. محمدعلی نجفی در دادگاه بدوی، به قصاص نفس محکوم شد‌ اما حواشی این ماجرا به ازدواج جنجالی او نیز بازمی‌گشت و بارها اعلام شده بود دلیل استعفای او از شهرداری مریضی نبوده و به علت ازدواجش استعفا داده است. از دیگر سو، جنجال دیگری که در این پرونده وجود داشت، پست‌های اینستاگرامی مسعود استاد، برادر میترا بود که بدون وقفه با هشتگ قصاص از سوی پدر و مادر میترا، به عنوان ولی دم خودش پرونده را پیگیری می‌کرد. قتلی که گفته می‌شد محمدعلی نجفی انجام داده است بسیاری از هم‌فکران او در حزب سیاسی‌اش را در بهت فرو برد و عده‌ای نیز مانند غلامحسین کرباسچی شهردار اسبق تهران را به واکنش‌های تندی واداشت.

همچنین پسر نوجوان میترا از دعواهای او و محمدعلی نجفی گفت و اخبار داغ‌تر شد. در نهایت مسعود استاد، به یک باره خبر از بخشش محمدعلی نجفی داد و پرونده برای طی روال قضایی رفت. بعد از سه جلسه رسیدگی به پرونده حکم قتل عمد برای نجفی صادر شد اما باتوجه به رضایت خانواده مقتول او شش سال و نیم باید در زندان بماند که همین موضوع نیز مورد اعتراض وکلای نجفی واقع شد و قرار است رای رسیدگی به فرجام‌خواهی او در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور به ریاست حجت‌الاسلام علی رازینی انجام شود. اگرچه در حال حاضر نجفی در زندان به سر می‌برد و به گفته وکیلش وثیقه او همچنان برای آزادی پذیرفته نشده و خانواده و وکلایش نگران مبتلا شدن او به کرونا در زندان هستند.

* دو: قتل‌عام خانوادگی در کوچصفهان رشت
نیمه شب ششم آبان ماه امسال پسری ۲۲ ساله خبر قتل‌عام خانواده‌اش را به پلیس اطلاع داد‌ اما همین پسر جوان به همراه دوستش دست به قتل‌عام خانواده‌اش زده بود. این پسر جوان به همراه همدستش پنج نفر را کشته بود و این پرونده در زمره جنجالی‌ترین پرونده‌های جنایی سال قرار می‌گیرد. چرا که یک پسر جوان پدربزرگ ۸۰ ساله، پدر و مادر ۵۰ ساله، دو دختر ۲۰ ساله(دختر خانواده و دوست دانشجویش که اهل اردبیل بود) را با ضربات چاقو به قتل رساند. این جنایت فجیع خانوادگی در خانه‌ای واقع در روستای گورابسر کوچصفهان رخ داد.

پسر خانواده که ماجرای قتل را به پلیس خبر داده بود، گفت: «من ساعت ۱۰ شب با ماشین پدرم به همراه دوستانم به رشت رفتم و حدود ساعت دو نیمه شب برگشتم اما هر چه در زدم کسی جواب نداد. نگران شدم و از دیوار بالا رفتم و وارد خانه شدم که ناگهان اجساد خونین پدر، پدر‌بزرگ، مادر، خواهرم و دوستش را که آن شب مهمان خانه ما بود، در اتاق‌ها دیدم.» با گزارش جنایت به بازپرس ویژه قتل رشت و تیم تحقیق، بررسی‌های تخصصی آغاز شد و مشخص شد پدر خانواده از برنج‌فروشان سرشناس منطقه بوده و وضع مالی خوبی داشتند. با توجه به اینکه آثاری از درگیری و سرقت در خانه وجود نداشت و دوربین‌های مداربسته خانه نیز به عمد خاموش شده بودند، فرضیه ارتکاب قتل از سوی یک آشنا قوت گرفت و تنها پسر خانواده بازداشت شد.

تحقیقات پلیس برای رمزگشایی از این پرونده ادامه داشت تا اینکه سرانجام چند ساعت بعد پسر ۲۲ ساله خانواده مهر سکوت را شکست و راز قتل خانواده‌اش را با همدستی دوستش فاش کرد. بدین ترتیب ساعتی بعد دوستش نیز دستگیر شد. متهم در بازجویی‌ها به مأموران گفت: «با خانواده‌ام اختلاف داشتم به‌همین خاطر نقشه قتل‌شان را کشیدم. با یکی از دوستانم نیز موضوع را مطرح کردم و قرار شد مالکیت یک مغازه را به او بدهم تا در این ماجرا کمکم کند. دوستم چند ساعت قبل‌تر به خانه ما آمده و در جایی پنهان شده بود.

مادر، خواهرم و دوستش که برای تعطیلات به خانه ما آمده بود در ساختمان نوساز بودند و پدر و پدر بزرگم در خانه قدیمی حضور داشتند. ساعت حدود ۹ و نیم شب بود که دوربین‌ها را از برق کشیدم. اول خواهرم و دوستش را کشتم و بعد به سراغ مادر و پدر و پدربزرگم رفتیم و آنها را هم کشتیم.» سرهنگ رحیم شعبانی - رئیس پلیس آگاهی گیلان- گفت: «متهم مدعی است به خاطر پول و اختلاف با پدر و مادرش دست به این جنایت زده و دوست خواهرش را نیز برای اینکه وی را لو ندهد، کشته است.»

* سه: قتل‌عام خانوادگی در جالق سراوان به سبک هالیوودی
شب دوم آبان ماه امسال پسر شرور سیستانی پس از به رگبار بستن تمام اعضای خانواده خود، پا به فرار گذاشت. او در شهر جالق در منطقه سراوان استان سیستان و بلوچستان با کشتن پنج نفر از اعضای خانواده خود متواری شد. تصاویری که از قاتل در فضای مجازی پخش شده، نشان می‌داد ‌ او پیش از این با یک گروه مسلح همچون فیلم‌های‌های اکشن هالیوودی با بادیگارد، به ایجاد ارعاب و وحشت در مراسم مختلف می‌پرداخته است.

او مسبب کشته شدن سه خواهر، نامادری خود و یک نفر مهمان که در آن خانه حضور داشت شد. پسر خشمگین اسلحه‌اش را مسلح کرد و ابتدا آن را به سوی نامادری‌اش گرفت و ماشه را چکاند. دختران نوجوان از ترس جیغ می‌کشیدند اما راهی برای فرار نداشتند. درست در همین لحظات پسر مسلح اسلحه را به سوی دختران گرفت و چندین گلوله دیگر نیز شلیک کرد و وقتی از مرگ هر پنج نفرشان مطمئن شد از آنجا فرار کرد اما این جوان پس از یک ‌ماه فرار سرانجام درحالی‌که در محاصره پلیس قرار گرفته و حاضر نبود خودش را تسلیم کند به ضرب گلوله از پا درآمد.

اگرچه پدر این خانواده خودش در زندان به سر می‌برده و از سارقین مسلح بوده و علت این قتل‌عام توسط پسر خانواده، این بوده است که پدر جوان شرور، از مدتی قبل با همسرش دچار اختلاف شده بود و پسر جوان نیز به هواداری از پدرش با نامادری‌اش درگیر شده و وی و دو دخترش و دو دختر همسایه را به قتل رساند و سرانجام خودش نیز به هلاکت رسید.

* چهار: سلاخی خانواده توسط پسر ۱۸ ساله در شهریار
ماجرا از این قرار بود که پسر ۱۸ ساله‌ای تصور می‌کرد والدینش، برادر کوچکش را بیشتر از او دوست دارند و در اقدامی جنون‌آمیز تمام اعضای خانواده‌اش را در شهریار به قتل رساند. این پسر نوجوان در شهرک شاهدشهر شهریار در اقدامی جنون‌آمیز پدر، برادر و مادرش را با چاقو به قتل رساند. ساعت ۷ و ۴۳ دقیقه شامگاه جمعه سوم آبان پسر ۱۸ ساله‌ای با سر و وضع پریشان و دستانی مجروح، سراسیمه وارد کلانتری شهرک شاهدشهر شهریار شد و با صدای بلند تقاضای کمک کرد، وی گفت:

«مردی نقابدار از دیوار خانه‌مان به داخل پرید و خانواده‌ام را کشت. او می‌خواست مرا هم بکشد‌ اما توانستم از دستش فرار کنم.» با این گزارش تکان‌دهنده، مأموران کلانتری بلافاصله به همراه پسر نوجوان به سمت خانه پدری او رفتند و با اجساد پدر، مادر و پسر کوچک‌تر خانواده که به طرز فجیعی با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بودند، مواجه شدند اما کارآگاهان بلافاصله این پسر را که «امیرعباس» نام داشت و تنها بازمانده خانواده بود، به عنوان مظنون اصلی تحت بازجویی قرار دادند. وی پس از چند ساعت به قتل پدرش «علی» ۴۵ ساله، مادرش «حبیبه» ۴۴ ساله و «امیرعلی» برادر ۱۳ ساله خود با ضربات چاقو اعتراف کرد.سرهنگ مهدی سرپناه، معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی غرب استان تهران گفت:

«براساس اعترافات این پسر نوجوان، او به خاطر کینه، حسادت، سرخوردگی و تبعیض رفتاری و فرقی که پدر و مادرش بین او و برادر کوچک‌ترش می‌گذاشتند، نقشه این قتل را کشیده بود.» او در اعترافاتش گفت: آنها مرا دوست نداشتند‌ اما عاشق برادرم بودند. از همه‌شان متنفر بودم. از قبل نقشه کشیده بودم که اعضای خانواده‌ام را به قتل برسانم. حدود ساعت چهار بعدازظهر بود و من و برادر ۱۳ساله‌ام در خانه تنها بودیم. چاقویی برداشتم و از پشت سر برادرم را غافلگیر کردم و چندین ضربه به او زدم. بعد جسدش را به داخل حمام بردم و مخفی کردم. پس از آن منتظر ماندم که پدر و مادرم به خانه برگردند.

پدرم کارگر جوشکار است و مادرم هم برای انجام کاری از خانه بیرون رفته بود. کمی بعد پدرم به خانه برگشت. کمین گرفتم و وقتی وارد شد از پشت سر به او حمله کردم و با ضربات چاقو وی را به قتل رساندم. بعد جسدش را به داخل اتاق خواب بردم و منتظر ماندم که مادرم هم برسد. وقتی او به خانه برگشت، وی را هم از پشت ‌سر غافلگیر کردم و با ضربات چاقو به قتل رساندم و بعد انگشتانم را بریدم تا وانمود کنم که فرد ناشناسی وارد خانه‌مان شده و دست به این جنایت زده است. این پرونده به دلیل سن کم متهم بسیار غم‌انگیز بود.

* پنج: ۱۰ساعت زندگی کنار جسد همسر
ساعت ۱۵‌ روز دوشنبه بیست و ششم آذر ماه امسال مردی در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ ماموران کلانتری ۱۰۳ گاندی را در جریان کشته شدن عروس ۳۶ ساله‌اش قرار داد. تیمی از ماموران تجسس کلانتری برای بررسی موضوع به محل اعزام شدند و با ورود به ساختمان وقتی وارد اتاق خواب خانه شدند، با جسد زن جوان که با یک پیراهن به قتل رسیده بود، روبه‌رو شدند. ماموران در ابتدا پدر شوهر قربانی جنایت را که با پلیس تماس گرفته بود، هدف تحقیق قرار دادند و این مرد عنوان کرد که ۱۲ سال قبل پسرم که متولد ۱۳۵۷ است، با دختر جوان ازدواج کرد و دو فرزند کلاس دوم و نهم دارند و از پنج ماه قبل بین پسرم و عروسم اختلافاتی رخ داد.

این پرونده به اینجا ختم شد که مرد جوان وقتی دید همسرش اصرار به جدایی و طلاق دارد در اقدامی تلخ دست به قتل زن جوانش زد و پس از ۱۰ ساعت زندگی در کنار جسد، ماجرای قتل را به پدرش لو داد. مرد جوان پس از دستگیری به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: با همسرم که اصرار داشت طلاقش دهم درگیر شدم و این بحث و اختلاف تا صبح طول کشید تا اینکه صبح در حالی که فرزندانم در اتاق‌شان خواب بودند، یک پیراهن ‌برداشتم و آن را دور گردن زنم انداختم و او را به قتل رساندم.

* شش: ماجرای آرمان و غزاله
آرمان قصاص نشد. این خبر خوب چهارشنبه یازدهم دی ماه از حیاط زندان رجایی‌شهر مخابره شد. ‌خانواده اولیای دم به این پسر جوان یک ماه فرصت دادند. پدر و مادر غزاله پس از شش سال هنوز هم ‌امید دارند تا شاید آرمان محل دفن یا اختفای پیکر دخترشان را به آنها بگوید. ماجرای این پرونده ‌به سال ٩٢ باز می‌گردد. به روزی که غزاله به دیدن آرمان رفت. مدتی از آشنایی این دختر و پسر ‌جوان می‌گذشت. ظاهرا غزاله برنامه دیگری برای زندگی‌اش داشت و می‌خواست برای ادامه تحصیل ‌به خارج از کشور برود.

آرمان به دلیل علاقه‌اش به غزاله نمی‌توانست با این تصمیم کنار بیاید و ‌همین ‌ شد سوژه اصلی مشاجره این دختر و پسر جوان. تا اینکه آن روز همین اختلاف کار ‌دست آنها داد. هیچ کس به غیر از آرمان نمی‌تواند درباره اتفاقات آن روز صحبت کند. این پسر ‌جوان که آن روزها ١٧ سال بیشتر نداشت، در اداره آگاهی به قتل اعتراف کرد و به مأموران گفت ‌جنازه غزاله را در سطل زباله رها کرده است. اما بعدها آرمان همه صحبت‌های قبلی‌اش را منکر ‌شد. در نهایت اما دادگاه او را به قصاص محکوم کرد. حکمی که باید سحرگاه یازدهم دی ماه اجرا می‌شد. حالا اما چند هفته هم از مهلت تعیین شده گذشته و اجرای حکم آرمان به سال آینده موکول ‌شده است.

* هفت: قمه زدن به هانی کرده
اوایل دی ماه امسال «هانی کرده» از اراذل و اوباش سطح یک تهران در درگیری میان اراذل و اوباش از نواحی مختلف بدن و به علت اصابت ضربات قمه مجروح شد.ماجرا از این قرار بود که «هانی کرده» به همراه یکی دیگر از اراذل و اوباش در چهارراه شاپور برای نوشیدن آمیوه توقف کرده و بعد از خرید آبمیوه داخل خودرو پژو ۲۰۶ نشسته و مشغول نوشیدن آبمیوه شدند.در این هنگام تعدادی از اراذل و اوباش که به روش زاغ‌زنی منتظر لحظه‌ای بودند که «هانی کرده» را غافلگیر کنند، با موتورسیکلت خود را به کنار خودرو پژو ۲۰۶ رساندند و بلافاصله با ضربات قمه به جان «هانی کرده» و همراه او افتادند.

در این درگیری «هانی کرده» به علت غافلگیری نتوانست از خود دفاع کند و به شدت مجروح و به بیمارستانی در همان حوالی منتقل شد.تحقیقات پلیس نیز برای شناسایی ضاربان آغاز و مدتی بعد ضاربان او دستگیر شدند.هانی کرده بیشتر شهرتش را مدیون فضای مجازی است. او در اینستاگرام ۲۲۶ هزار دنبال کننده دارد. نام هانی کرده پس از قتل وحید مرادی سر زبان‌ها افتاد. پس از این قتل، او مورد حمله لفظی نوچه‌ها و طرفداران وحید مرادی قرار گرفت. آنها مدعی شده بودند که هانی کرده در قتل وحید مرادی دست داشته است که در نهایت تحقیقات پلیس نشان داد این ادعا صحت ندارد و همین امسال ضارب وحید مرادی در زندان رجایی‌شهر حکم قصاص گرفت.

کدخبر: ۳۱۵۰۶۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر