برداشت هوشمندانه از ویترین زنانه
روزنامه هفت صبح | مسعود دهنمکی عموما خود را راوی داستانهای اخلاقی مردانه در دو قطبی خیر و گناه و یا ترس و شجاعت نشان میدهد. به هرحال او از میان رادیکالترین و بدبینترین طیفهای اجتماعی نسبت به سینما کار خودش را شروع کرد و ناگهان با ایده اخراجیها، اقبال تماشاگران، شهرت و ثروت را به چنگ آورد.
در میان هفت فیلم و سه سریالی که او ساخته است، نوع استفاده او از بازیگران زن قابل بررسی است. سینمای دهنمکی سینمای مردانهای است و بر مبنای فرهنگ قدیمیسینمای ایران در دو قطبی زن پاکدامن خانهدار و زن اغواگر روایت میشود. باز هم طبق همان سنت قدیمیکه به سینمای قبل از انقلاب هم برمیگردد زن پاکدامن خانهدار میتواند شوخ طبع و یا خوش چهره و البته حسود هم باشد.
دهنمکی تقریبا هرگز به سمت همکاری با بازیگران طبقه اول سینمای ایران نرفت.
یک جو متخاصمی در این میان وجود داشت که این همکاری را غیرممکن میساخت.در اخراجیها دهنمکی از نگار فروزنده و نیوشا ضیغمی استفاده کرد. ضیغمی آن سالها در مرز سینمای تجاری و سینمای بدنه ایستاده بود و هنوز کسی پیشبینی نمیکرد که او به درون سینمای تجاری بلغزد. برای همین استفاده از نیوشا ضیغمی در آن سالها (که یک بازیگر پرامید ۲۵ ساله بود) یک امتیاز برای دهنمکی که اولین فیلم خود را میساخت،محسوب میشد.
میشود حدس زد که جذب نیوشا ضیغمی و البته نگار فروزنده با نفوذ محمدرضا شریفینیا شکل گرفته باشد. به هرحال موفقیت اخراجیها، کار را برای دهنمکی در فیلمهای بعدیاش راحتتر کرد.در اخراجیها۲ ، لیلا بلوکات و شیلا خداداد به گروه قبلی اضافه شدند. بازیگران همسن خانم ضیغمی و درهمان طبقه ایشان با اعتباری تقریبا مشابه. اخراجیها ۲ به یکی از بزرگترین موفقیتهای تجاری سینمای ایران بدل شد هرچند همه میدانند که بازیگران و نقشهای زنانه این فیلم تاثیر چندانی در این موفقیت بزرگ تجاری نداشتند.
در اخراجیها۳، دهنمکی به سراغ یکی از جنجالیترین بازیگران زن آن سالها رفت. یعنی لیلا اوتادی که ۲۶ساله بود و دستمزدهای کلان طلب میکرد. دهنمکی با اضافه کردن بهنوش بختیاری و رز رضوی، نشان داد که میداند از این طیف بازیگران محبوب عامه، در آثار خود چگونه استفاده کند و چه ویترین تماشاگر پسندی برای طیف مخاطبان اخراجیها فراهم بیاورد. هرچند همین بازیگرها (نیوشا ضیغمی، شیلا خداداد، لیلا بلوکات، بهنوش بختیاری و لیلا اوتادی) بخشی از موفقیت آتی خود را مدیون همین سهگانه دهنمکی هستند.
در رسوایی فیلم بعدی دهنمکی، نقش زن برای اولینبار بسیار کلیدی است. اقتباسی از شیخصنعان و انتخاب دهنمکی، الناز شاکردوست بود که آن سالها مهمترین بازیگر سینمای بازاری ایران محسوب میشد و سالی چند فیلم بازی میکرد بدون آنکه در ذهن کسی بماند و به جایش عکسهای او مدام در فضای مجازی مورد توجه مخاطبان جوان قرار میگرفت. شاکردوست با تیپ مانتو شلوار جین آبی و روسری قرمز به سادهترین تصور موجود از زنی که شیخصنعان معاصر را اغوا میکند شبیه شد و عجیب آنکه رسوایی هم با موفقیت تجاری روبهرو شد و البته آخرین موفقیت بزرگ دهنمکی محسوب میشد.
حضور تینا آخوندتبار در نقشی فرعی در رسوایی آن مجموعه بازیگران همطیف در آثار دهنمکی را کاملتر میکند. رسوایی نشان داد که بهرغم تلاش دهنمکی برای روایت مدرن داستانهایی اخلاقی او هنوز در سیستم فکری گذشته سینمای ایران حضور دارد. داوود میرباقری درباره رسوایی و کاراکتر الناز شاکردوست گفته بود:رسوایی دارد از مولفههایی استفاده میکند که دورانش سپری شده.هیچ خلاقیتی برای شکل دادن به یک فضای جدید در فیلم نمیبینید.
همان مولفههای سینمای دهه چهل وپنجاه کمی به روز شده و در فیلم گنجانده شده. در فیلمهای بعدی، مسعود دهنمکی دیگر چهرههای مهم طبقه دوم سینمای ایران را هم به کار میگیرد. مثلا سحر قریشی در رسوایی ۲ و سریال دادستان بازی میکند که در سالهای اخیر مهمترین آیکن تجاری سینمای بازاری ایران محسوب میشد.در زندانیها و معراجیها هم از بهاره افشاری سود میجوید و در سریال معراجیها در کنار بهاره افشاری، سمانه پاکدل را هم به کار میگیرد.
به این ترتیب دهنمکی طی ۱۵ سال گذشته تمام آثار سینمایی و تلویزیونی خود را به شکلی یکنواخت با استفاده از بازیگران طبقه دوم سینمای ایران ساخته است بدون آنکه هیچکدام از آنها نقشی کلیدی داشته باشند. پررنگترین نقش زنانه در سینمای دهنمکی هنوز الناز شاکردوست در فیلم رسوایی است. حالا مشخص نیست جنجالهای سحر قریشی در مجوزهای پخش دوباره سریال دادستان تاثیری در ماجرا خواهند داشت یا نه.