بخشهای جالب از زندگی سیروس گرجستانی
روزنامه هفت صبح، گره تلویزیون | سیروس گرجستانی را با نامهای زیادی میشناسیم. او از جمله بازیگرانی است که با نقشهای زیادی در ذهنمان ماندگار شده و در هرکدام از این نقشها جلوه متفاوتی از بازیگریاش را به نمایش گذاشته. فرقی نمیکند او را با «هاشم آقا»ی سریال «متهم گریخت» به یاد بیاوریم یا «اشترخانی» سریال «رانتخوار کوچک» و «عزیز آقا»ی سریال «یادداشتهای کودکی» و «حبیب آقا»ی سریال «روزگار خوش حبیب آقا» و …
مهم این است که وقتی اسمش به میان میآید، انگار نوری روی همه این نقشها تابیده میشود و ناخودآگاه لبخندی روی لبهایمان میآورد. گرجستانی در طول حیاتش ۴۷ فیلم سینمایی و بیشتر از ۶۰ سریال بازی کرد اما هنوز هم نقشهای کمدی او بیشتر از سایرین در ذهن مخاطبانش مانده است. زندگی و خاطرات جالبی از او برجا مانده که حیف است از کنارشان بگذریم.
*** از عشق فوتبال به بازیگری
گرجستانی پیش از اینکه تصمیمی برای بازیگر شدن داشته باشد، یک فوتبالیست بوده. درواقع در دوره دبیرستان چهار سال عضور تیم فوتبال شاهین بوده و آرزو میکرده به همراه همایون بهزادی و حمید شیرزادگان به تیم ملی راه پیدا کند. خودش تعریف کرده که در نوجوانی، پدرش وضع مالی خوبی نداشته. دستفروشی میکرده و زندگی آنها را میگذرانده. برای همین هم گرجستانی فوتبال را کنار گذاشته است.
خودش گفته:«با تمام آرزویی که داشتم بروم تیم ملی یک روز در خلوت خودم نشستم و گفتم این نامردی است بخواهم بروم تیم ملی و پدرم دستفروش باشد. او چیزهای قدیمی میفروخت. از این شهر به آن شهر میرفت و چیزهای قدیمی میخرید و میآورد و میفروخت. برای همین هم بود که وقتی دیپلمم را که گرفتم با تمام عشقی که به فوتبال داشتم، آن را ول کردم و رفتم سر کار.»
البته پدرش هیچوقت متوجه کاری که او برایش کرده نشده:« اولین حقوقی که گرفتم با عشق رفتم پیش بابام تا آن را به او بدهم. رفتم آنجا که همیشه بود گشتم پیدایش نکردم. آنقدر پرس و جو کردم که دیگر ناامید شدم. رفتم پزشکی قانونی گفتند ندیدهاند. هشت ماه نه ماه افسرده دنبال پدرم میگشتم آخرش هم هنوز پیدایش نکردم. آن حقوق ماند توی دستم. رفتم دو تا عروسک خریدم این عروسکها شصت سال است با من است.»
*** تاثیرپذیری از پدر در شهریار
پدر گرجستانی روی زندگیاش اثر زیادی داشته. حتی زمانی که سریال «شهریار» را بازی میکرده تمام مدت به فکر او بوده. خودش گفته:« با وجود تمام سختیها، آسانترین نقشی که بازی کردم سریال «شهریار» بود چون شهریار تمام ویژگیهای پدر خدابیامرزم را داشت. از هیکل و قیافهاش گرفته تا مدل حرف زدن و راه رفتن و … وقتی عکسهایش را نگاه میکردم حس میکردم پدرم است و دارم نقش پدرم را بازی میکنم.»
*** رفاقت دیرینه با داود میرباقری
سیروس گرجستانی بیشترین همکاری را با داود میرباقری داشت. او در فیلمهای «مسافر ری»، «ساحره» و «آدمبرفی» با او همراه بود و در سریالهای «امام علی (ع)»، «دندون طلا»، «شاهگوش» میرباقری هم بازی داشت. گرجستانی در تئاترهای «معرکه در معرکه»، «عشقآباد» و «دندون طلا»ی این کارگردان هم نقش بازی کرده بود. خودش تعریف کرده که شروع این رفاقت به سال ۶۹ برمیگردد.
او به همراه رضا رویگری و سیاوش طهمورث، برای بازی در نمایش «معرکه در معرکه» به کارگردانی داود میرباقری نامزد جایزه جشنواره فجر تئاتر بودهاند اما هیچکدامشان جایزه نگرفتهاند و جایزه به گروه دیگری رسیده است اما آنها جایزه مطلق گرفتهاند و ۴۱ روز به آلمان رفتهاند. آنجا بوده که گرجستانی با میرباقری رفیق شده. او تعریف کرده:«در آلمان یک روز در خلوت بهم گفت من دارم یک سریال مینویسم به اسم امام علی (ع) و برای تو یک نقش خوبی گذاشتهام. منظورش همین نقش ابا قطام بود.»
*** همکاری با اصغر فرهادی
گرجستانی تعریف کرده که بعد از بازی در سریالهای مهمی مثل «امام علی(ع)» و «کیف انگلیسی» باز هم احساس نمیکرده که استارتی برایش زده شده. انگار استارت کار بازیگری زمانی برایش خورده که در «یادداشتهای کودکی» پریسا بختآور بازی کرده. خودش گفته:« یک روز از طرف پروژه اصغر فرهادی به اسم یادداشتهای کودکی باهام تماس گرفتند که بروم در یک سریال مناسبتی ماه رمضان بازی کنم. رفتم قرارداد بستم و آن سریال را بازی کردم. یک روزی سعید آقاخانی به من گفت موقعی که اصغر فرهادی این متن را نوشته بود ما همه در جریان ساخت این سریال بودیم.
منتظر بودیم ببینیم نقش اول را به کی میخواهد بدهد. یک روز فرهادی آمده و گفته یک آقایی هست به اسم سیروس گرجستانی که من تئاتر «معرکه در معرکه» را از او دیدم و خیلی خوشم آمد. دلم میخواهد نقش «عزیز آقا» را او بازی کند.» گرجستانی گفته که بعد از «یادداشتهای کودکی» شناخته شده و از آن به بعد دستمزدش برای سریالها بالا رفته است. البته بعد از آن با سریال «متهم گریخت» خیلی بیشتر به اوج پرتاب شده است.