بانک فروشی به شرط چاقو
روزنامه هفت صبح، نگین باقری| از سال 1399 تا 1400، 114 شعبه از شعب بانکهای کشور کم شده. یک سال قبل از این هم حدودا نیمی از این تعداد کاهش یافته بود. همه این شعبهها کجا رفتند؟ اگر این روزها دقت کرده باشید کمابیش این شعبهها را در سطح شهر دیدهاید که معمولا با وجود متراژ بزرگ و نقشه و موقعیتهای تجاری خوبی که دارند، خالی باقی ماندهاند. این شعبهها همان واحدهای اداری هستند که معمولا از سوی بانکهای مختلف فروخته یا با شعب دیگر ادغام شدهاند.
ابعاد این بانکفروشی چقدر است و چرا چنین اتفاقی برای آنها افتاده؟از سال 1395 طرحی برای سیستم بانکداری تصویب شده بود که میگفت شعبههای بانکی باید با همدیگر یا ادغام یا به نحوی از تعدادشان کم شود. اما آیا فارغ از اینکه سرانه شعب بانکی در ایران عدد بالایی بوده، روند فروختن ساختمانهای بانکها دلیل دیگری هم دارد؟
فروش شعب برای جبران زیان
تحلیلگران بانکی در توصیف شرایط بانکی-مالی روز توصیف جالبی دارند؛ آنها میگویند که امروز قیمت تمام شده پول بیشتر از نرخ بازده اعتبار است. این یعنی بانکی که به سمت بنگاهداری و شرکتداری و فروش سرمایههای خود به مشتریان خاص حرکت کند، بیشتر سودده میشود تا آنکه از راه قبول سپرده و ارائه تسهیلات کار کند.
از قضا همین اوایل شهریور ماه وقتی رئیس سازمان حسابرسی در نشست خبری خود اطلاعات ضرر و زیان شرکتهای دولتی را خواند، اسم بانک ملی هم در اسامی بانکهای زیانده قرار داشت. چرا؟ یکی از دلایل آن را میتوانیم اين بدانیم که بانک ملی اجازه کاهش شعب و فروختن آنها را ندارد، تسهیلات بیشتری ملزم است ارائه کند ولی در مقابل بهراحتی بانکهای دیگر نمیتواند شعب خود را بفروشد.
اطلاعاتی که دیروز خبرگزاری ایسنا منتشر کرد روایت میکرد که سال 1399 تعداد شعب فعال بانکی شامل 10 هزار و 578 شعبه میشد و سال 1400 این عدد به 10 هزار و 464 شعبه رسیده. از ۲۱ بانک، فقط شعب شش بانک ملت، رفاه کارگران، موسسه اعتباری ملل، تجارت، صادرات، مسکن در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ کم شده و تعداد شعب اکثر این ۲۱ بانک نسبت به سال ۱۳۹۹ تغییری نکرده. همچنین شعب بانکهایی چون سینا، پاسارگاد و پارسیان در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ زیاد نیز شده است.
رکورد دست کدام بانکهاست؟
کمترین و بیشترین شعب: براساس این آمار(اگر بانک مل یرا با بیش از 3000 شعبه در نظر نگیریم ) بانکهای صادرات، ملت، تجارت، مسکن و رفاه بیشترین تعداد شعب را داشتهاند که بهترتیب برابر با ۱۹۷۵، ۱۳۸۹، ۱۳۷۵، ۱۱۷۹ و ۱۰۲۵ شعبه بوده. بعد از بانک ایران ونزوئلا و خاورمیانه با یک و ۱۶ شعبه، بانکهای توسعه صادرات، گردشگری و کارآفرین بهترتیب با ۳۸، ۱۰۰ و ۱۰۸ شعبه کمترین شعب بانکی را دارند.
کدام بانک تلاش بیشتری برای کاهش شعب بانکی داشته؟ موسسه اعتباری ملل در یک سال، 60 شعبه از شعب خود را کاهش داده. صادرات 27 شعبه و ملت 20 شعبه را حذف کرده. تجارت و اقتصاد نوین هم هرکدام هفت شعبه، مسکن سه شعبه، سینا 10 شعبه، رفاه دو و مهر یک شعبه از شعب خود را کم کردهاند.
شعب بیشتر، تبعات اجتماعی کمتر
یکی از بانکهایی که همیشه مورد کنجکاوی رسانهها قرار گرفته و از قضا اخیرا هم خبرگزاری دولت گزارشی علیه آن کار کرد، بانک آینده است. در زیانده بودن بانک آینده دیگر کسی شک ندارد اما نکته گزارش در این است که تعداد شعب بانک آینده در این سال ثابت مانده. جالب اینکه بهجز آینده، بانک سرمایه و شهر هم در وضعیت ورشکستگی قرار داشتند که یعنی زیان انباشته شده آنها بسیار بیشتر از سرمایه ثبت شده آنها بوده اما از تعداد شعب آن کم نشده. نکته عجیب در مورد پارسیان است.
این بانک شعب خود را کاهش نداده و یک شعبه هم به 348 شعبهای که سال 1399 داشت، اضافه کرده اما شش ماه اول امسال کاملا زیانده بوده. این را چطور میشود توضيح داد؟ اگرچه بنگاهداری و فروش اموال گاهی راه سوددهتری برای بانکهای زیانده است اما این را هم در نظر بگیرید که برخی از بانکهای خصوصی با وجود زیانده بودن شعب خود را کاهش نمیدهند. حجتالله فرزانی، کارشناس بانکی تحلیل جالبی در همین زمینه دارد.
اگر خیلی ساده بخواهیم اظهارات او را منتقل کنیم این را باید بگوییم که گاهی بانکهای خصوصی با گسترش شعب میتوانند امتیازهایی جلب کنند که مانع برچیده شدن بانک خود بشوند. مثلا اگر یک بانک خصوصی زیانده باشد، جمع کردن شعب آن تبعات اجتماعی زیادی خواهد داشت برای همین ساختمانهای خود را نمیفروشد تا جمع کردن این بانک یا لغو امتیاز آن خیلی کار آسانی نباشد.
این عدد و رقمها را بیایید کنار آخرین گزارشی که سامانه کدال از زیانده بودن بانکها داد بگذاریم. بالاتر گفته بودیم که معمولا هرچه بدهی و زیان بانک بیشتر باشد، تمایل بیشتری برای فروش ساختمانهای آن وجود دارد. برای مثال موسسه اعتباری ملل 60 شعبه از شعب خود را کاهش داده. این کاهش تعداد بهخصوص در مورد موسسه اعتباری ملل را از این زاویه میتوانیم توضیح دهیم: تصمیمگیری برای شعب بانکها براساس هزینه-فایده است. اگر درآمدهای یک بانک بالا نباشد باید شعب آن ادغام یا حذف شود.
اگرچه بانکها براساس قانون ملزم به فروش اموال مازاد خود شدهاند اما ماجرا این است که به گفته فرزانی فروختن بانک، درآمد و سود پایداری ندارد. چون از آنطرف سهامداران قاعدتا به این موضوع توجه دارند که درآمد از چه محلی به دست آمده و عملیاتی بوده یا غیرعملیاتی؟ فروختن ساختمان شعب یک درآمد غیرعملیاتی است و این در صورتهای بانکی مشخص میشود.
حالا که این توضیح داده شد باید این را هم اضافه کرد که گاهی یک بانک زیانده است اما دولت چارهای جز اینکه شعب آن را کاهش ندهد، ندارد. برای مثال پست بانک، بانک دولتی است که برای گسترش خدمات بانکی در مناطق محروم شکل گرفته. اگرچه براساس هزینه-فایده سرپا بودن این شعب نمیصرفد، اما دولتها چارهای ندارند که شعب آن حفظ شود.
نکته آخر هم اینکه فارغ از اینکه بانک زیانده باشد یا سودده، بستن شعب به بیزنس آن شعبه هم بستگی دارد. برای مثال بانک ملت 20 شعبه از شعب خود را سال پیش کم کرده اما امسال رتبه اول سوددهی در شش ماه اول را داشته. ممکن است فروش اموال در سوددهی یک بانک تاثیر داشته باشد اما این را هم باید اضافه کنیم که گاهی خود این شعب زیانده بودند که جمع شدند و این بهمعنای زیانده بودن بانک نیست.