کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۶۳۷۱۲
تاریخ خبر:

باشگاه مشت‌زنی| سرقت با کمانچه

روزنامه هفت صبح، حمید رستمی| یک: نابغه‌ها ساخته نمی‌شوند به دنیا می‌آیند، درست مثل چارلی چاپلین که اگر یک‌دهم بلاهایی که در طفولیت بر سرش آمد بر کس دیگری نازل می‌شد تا آخر عمر از زمین و زمان طلبکار بود و دست به ارتکاب اعمالی می‌زد که خود را یک بزهکار بالفطره نشان دهد ولی چارلی از تمام آن ناملایمات و شکست‌ها پلی برای پیروزی و اثبات خود به جهانیان ساخت تا اثبات کند که از همان روزگار نشانه‌های یک نبوع عالم‌گیر در وجناتش بوده است.

او که پدر و مادری هنرمند داشت در سه سالگی با جدایی آنها خانواده‌اش را از دست داد و در فقدان پدر به زندگی با مادر قناعت کرد که زیر بار فشار اقتصادی نابود می‌شد تا جایی‌که چارلی پیش از ۹ سالگی دو بار به اردوی کار فرستاده شد و هر روز حال مادرش وخیم‌تر از پیش شد تا جایی‌که در ۱۴‌سالگی به آسایشگاه روانی منتقل و بستری شد و چارلی بعدها این فقر و نداری را تبدیل به وجه مشخصه کاراکتر سینمایی خود کرد و شخصیتی آفرید که با آن طرز پوشش تهی‌دستانه کت تنگ و شلوار گشاد و کهنه بی‌کمربند که با تکه طنابی بسته می‌شد و کفش‌های به‌شدت بزرگتر از سایز پا و کلاهی خاص تماما ویژگی‌های متضاد را به منصه ظهور می‌رساند

و با آن شکل راه رفتن به‌خصوص و عصایی که در دست می‌چرخاند، شاهکارهایی خلق کرد که امروز بعد از گذشت نزدیک به یک قرن هنوز هم مخاطب را پای تصاویر می‌نشاند و با غم‌ها و شادی‌هایش همراه می‌سازد. در فیلم ولگرد کوچک گذشته غمبار خود را بازسازی می‌کند. در فیلم عصر جدید زندگی ماشینی زمانه را به چالش می‌کشد و صحنه کلیدی آچار به‌دست شدنش که حتی دکمه‌های لباس را هم می‌خواهد با آچار باز کند اشاره‌ای است به‌شدت طعنه‌آمیز به صنعتی شدن ارتباطات و در دیکتاتور کوچک آشکارا آدولف هیتلر و جنگ جهانی را به سخره می‌گیرد.

البته هیتلر هم آنقدر عاشقش بود که حتی این میزان از انتقادات بی‌پروای چارلی را زیر‌سبیلی رد کند. فیلم جویندگان طلا رویاهای برباد رفته و رنج‌های بی‌شمار آدم‌هایی که به‌دنبال معادن طلا هستند را به نمایش می‌گذارد و در صحنه‌ای تکان‌دهنده گرسنگی آدم‌ها را به شکلی به تصویر می‌کشد که همدیگر را به شکل مرغ و خروس آماده ذبح ببینند و برای دریدن هم مواظب کوچکترین غفلت باشند.

چاپلین آنقدر بزرگ بود و در بازیگری، کارگردانی و حتی آهنگسازی چیره‌دست بود که خیلی از نکته‌ها و روش‌های فیلمسازی‌اش بعد از سپری شدن نزدیک به یک قرن هنوز هم کاملا آشکار نشده، چرا‌که او شیوه منحصر به‌فردی در کارگردانی داشت و چنان بزرگ ماند که هنوز نامه جعلی‌اش خطاب به دخترش جرالدین که یک روز در تحریریه مجله‌ای ایرانی برای پر شدن صفحه نگاشته شده و تمامش تخیل نویسنده بود به‌عنوان اثری ادبی به زبان‌های مختلف ترجمه شود و ملت برای نصیحت اطرافیان از آن استفاده کنند، در حالی‌که زندگی شخصی چارلی عاری از این اخلاقیات موردپسند جوامع سنتی بود.

دو: وودی آلن برعکس چاپلین در خانواده‌ای پولدار به‌دنیا آمد ولی به‌خاطر قامت ناساز و بی‌اندام و موهای قرمز و صورت کک‌مکی‌اش همواره مورد تمسخر همکلاسی‌هایش قرار داشت تا جایی‌که به «قرمز» معروف شده بود ولی او سرخورده نشده و از همان نوجوانی به نواختن کلارینت مشغول شد و با ورود به تلویزیون ۵ سال تمام با آنها همکاری کرد تا اینکه در نهایت تصمیم گرفت استعدادش را در زمینه بازیگری امتحان کند و با وام گرفتن از ویژگی‌های فردی خود به اجرای استندآپ کمدی‌هایی پرداخت که نوع کمدی متفاوت و خلاقش باعث شد به سرعت نگاه‌ها را متوجه خود کند و رفته‌رفته کاراکتر هنری وودی آلن شکل بگیرد.

جوانی عصبی و فاقد اعتماد به‌نفس که در مجاب کردن دیگران ضعیف بوده و همواره مشغول به توضیح دادن انگیزه‌های خود به مخاطب است و نمی‌تواند ارتباطات خود را به‌خصوص با جنس مخالف تنظیم کند و این چنین بود که بعد از نویسندگی، نوازندگی و بازیگری، آرام‌آرام به کارگردانی روی آورد و فیلم «پول را بردار و فرار کن» نخستین حضور تأثیرگذارش در مقام کارگردان بود و صحنه‌ای ماندگار که وارد بانک می‌شود و یادداشتی به کارمند می‌دهد که در دستش تپانچه‌ای دارد و قصدش زدن بانک است و کارمند با خونسردی به املای تپانچه گیر داده و می‌گوید که اون که نوشته کمانچه است نه تپانچه و بحث مفصلی در باب املای این دو کلمه و تفاوتشان در می‌گیرد و در همین حین گروه مسلح دیگری وارد بانک می‌شوند که قصد سرقت دارند و حالا دو گروه باید با هم رقابت کنند که کدام یک محق هستند و در اولویت سرقت قرار دارند تا جایی‌که کار به رای‌گیری می‌کشد و فضایی به‌شدت ابزورد و مضحک را پدید می‌آورد.

او بعدها شاهکارهایی چون موزها، عشق و مرگ، آنی هال، منهتن، هری ساختارشکن و… را خلق کرد که بخشی از آثارش به فارسی هم دوبله شده و تیپ‌سازی جالب‌توجه اصغر افضلی که انگار از ازل برای چهره ابلهانه و به‌شدت معصوم وودی آلن ساخته شده بود و نقش‌های وودی را دلپذیرتر می‌کرد. او در ۸۶‌سالگی هنوز هم روی پاست و بی‌وقفه کار می‌کند تا ثابت کند سن و سال برایش صرفاً یک عدد است و تاثیری در فعالیت‌های فیزیکی‌اش ندارد و فیلم‌های شاخصی چون امتیاز نهایی، ویکی کریستینا بارسلونا، نیمه شب در پاریس، از رم با عشق و… در طی سال‌های اخیر از بهترین‌های سینما بوده‌اند.

سه: بیلی وایلدر کمی دیر شهره آفاق شد و عمده موفقیتش را پس از حضور در هالیوود به دست آورد. اولین اثر مهمش را در ۳۳‌سالگی ساخت و برای اولین‌بار نامزد اسکار بهترین فیلمنامه شد و پس از آن تا آخر عمر بیش از ۶۰ فیلم ساخت که عمده شهرتش به‌خاطر ۵ شاهکارش: غرامت مضاعف، سانست بولوار، بعضی‌ها داغشو دوست دارند، آپارتمان و شاهدی برای تعقیب است! البته این بدان معنا نیست که سایر آثارش از ارزش نازل‌تری برخوردارند. فیلم‌هایی مثل ایرما خوشگله، تعطیلات از دست رفته، سابرینا، بازداشتگاه شماره ۱۷، شیرینی شانس، احمق مرا ببوس، عشق در بعد‌از‌ظهر، تکخال در حفره و… هرکدام چنان واجد ارزش سینمایی هستند که به‌عنوان فیلم‌هایی بالینی خیل کثیری از عاشقان سینما لقب گرفته‌اند.

با اینکه وایلدر همواره دلیل اصلی روی آوردن به کارگردانی را خراب شدن احتمالی فیلمنامه‌هایش به‌دست دیگر کارگردان‌ها عنوان کرده اما ساخته‌های او از همان ابتدا چنان درخشان و عالی هستند که این ادعا را صرفاً باید به‌حساب تواضع بیش از حدش گذاشت و‌الا به‌جرات می‌توان گفت که وایلدر نابغه سینما بوده و در اکثر ژانرهای سینمایی شاهکاری خلق کرده که با دیگر آثارش کمترین قرابتی ندارند. او همانقدر که در ژانر پلیسی- معمایی استاد است و فیلم غرامت مضاعف را می‌سازد، کمدی‌های دیدنی همچون آپارتمان، ایرما خوشگله و شیرینی شانس را هم می‌تواند کارگردانی کند. همچنان که سانست بولوار را در ژانر فیلم نوار می‌تواند به شاهکاری بدل کند.

‌وایلدر اساسا استاد روایت داستان‌های اخلاقی در بستری غیر‌اخلاقی بود و قهرمانانی که جک لمون نقش آنها را به‌عهده گرفته و منوچهر نوذری با دوبله زیبایش به آنها جان می‌بخشید، مشتی هستند از نمونه ده‌ها فیلم و قهرمان وایلدر که مثل قهرمان فیلم آپارتمان می‌خواهند با در اختیار گذاشتن منزل خود برای کثافتکاری بالادستی‌ها از آنها امتیاز بگیرند ولی به یکباره عشق از راه می‌رسد و او را در مسیر تازه‌ای قرار می‌دهد و یا در فیلم ایرما خوشگله تبدیل به قهرمانی می‌شود که برای به‌دست آوردن محبوبه نه‌چندان خوش‌نامش از اداره پلیس اخراج می‌شود و مجبور است از شب تا صبح باربری کند و خرج عشقش را بدهد تا او به‌دنبال کسب درآمد به راه‌های بد نیفتد.

کدخبر: ۴۶۳۷۱۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر