بازیگوشی در سکانس آخر
روزنامه هفت صبح| بازتاب جنجالی ارجاع پایانبندی سریال پایتخت به دو فیلم سینمایی همسفر و ممل آمریکایی. سکانس پایانی قسمت آخر سریال پایتخت که جمعه شب از تلویزیون پخش شد تبدیل به جنجالی غیرقابل مهار شده. این البته پایان بندی نهایی مجموعه پایتخت ۶ نبود و قرار است بعد از جمع شدن بساط کرونا ادامه این سریال ساخته شود اما فعلا ماجرا با یک سکانس کوتاه و با حضور کاراکتر رحمت و همسرش به اتمام رسید.
این سکانس به این دلیل بازتاب وسیعی در شبکههای اجتماعی داشته و باعث خشم اصولگرایان شده که فریم به فریم از روی دو فیلم سینمایی همسفر و ممل آمریکایی محصول سالهای قبل از انقلاب ساخته شده. حتی با دیالوگ منشوری فیلم ممل آمریکایی هم اینجا به نوعی به واسطه روشن ماندن لامپ موتورسیکلت رحمت شوخی شده بود.
برخی کاربران شبکههای اجتماعی معتقدند این بخش از سریال به نوعی از زیر دست ناظر پخش صداوسیما رد شده وگرنه سانسور میشد و فعالان رسانهای اصولگرا از صداوسیما، محسن تنابنده و سیروس مقدم به شدت عصبانی هستند که چرا به فیلمهای «طاغوتی» ارجاع دادهاند.
البته اینطور هم میشود به ماجرا نگاه کرد که این سکانس به نوعی پارودی و حتی تمسخر فلان فیلم سینمایی قبل از انقلاب بوده. به هرحال اگر قسمت آخر پایتخت ۶ را تماشا نکردهاید این توضیح را بدهیم که در سکانس آخر بعد از چند قسمت که خبری از هومن حاجی عبدالهی بازیگر نقش رحمت نبود ناگهان تصویر او را سوار بر موتور همراه با همسرش که به ماه عسل رفته بودند دیدیم.
شکل و شمایل جاده و مدل موتور رحمت و نماهایی که فیلمبرداری شده دقیقا یادآور فیلم سینمایی همسفر محصول سال ۱۳۵۴ با بازی بهروز وثوقی و گوگوش بود (جالب اینکه اسم همسر رحمت هم مثل شخصیت زن فیلم همسفر عاطفه انتخاب شده). بعد هم این دو نفر را وسط دریاچه سوار بر قایق دیدیم که از اینجا ماجرا شبیه شد به سکانسی از فیلم سینمایی ممل آمریکایی ساخته شاپور قریب و باز هم با بازی بهروز وثوقی و گوگوش.
اشاره به ماجرای لامپ موتور هم در حقیقت یادآور دیالوگ غیرقابل چاپی از همین قسمت از فیلم ممل آمریکایی بود. این ارجاعات می تواند نوعی شوخی زیرکانه با بخشی از فرهنگ زیرزمینی مردم تلقی شود و شاید خیلی نتوان به آن خرده گرفت هرچند گروهی این تصاویر را حاوی پیامهای غیر اخلاقی می دانند و گروهی دیگر هم آنها را نشانه ای از سهل گیری تلویزیون نسبت به تولیدات سفارش شده می دانند. و خب شاید موضوع اصلا این قدرها هم مهم نباشد. در ادامه بخشی از واکنشهای رسانههای - عمدتا اصولگرا -به این اتفاق را مرور میکنیم :
* یک: آقای علی عسگری! شباهت سکانسهای سریال پایتخت به یک فیلمفارسی(که بهروز وثوقی و گوگوش درآن بازی کردند)را هم در کنار فروش تلویزیون به توسکا به افتخاراتتان اضافه کنیم؟ آقای صداوسیما! شما که ادعا کردید مملکت را دارید اداره میکنید، همان فیلم گوگوش را پخش میکردید، بیشتر آگهی نمیگرفتید؟! (منبع: توئیتر محمد مهاجری ،سردبیر خبرآنلاین و فعال رسانهای)
* دو: رویه ضعیف و تاسف بار فصل ششم پایتخت با سکانس آخر این سریال که تقلید از یکی از فیلمهای زننده دوران طاغوت بوده است، تکمیل شد. (منبع: وب سایت جهان نیوز نزدیک به علیرضا زاکانی)
* سه: پیچ جاده رو هم از قلم ننداخته. از بهروز وثوقی و گوگوش تا رحمت و عاطی در پایتخت۶ .گلادیاتور علی عسکری یه تنه داره صداوسیما رو به مرحله اعلای انقلاب میرسونه. سکانس آخر سریال، لامپ و قایق بماند! (منبع: کانال تلگرامی مکتوبات متعلق به جریان اصولگرایان عدالتخواه)
* چهار: یک گروه از کاربران اصولگرا معتقدند درگذشت خشایار الوند بر کیفیت این سریال اثر منفی گذاشته و نمایش تصاویری مثل آنچه در پایان سریال دیدیم تلاشی برای جبران ضعف فیلمنامه است. به طور مثال کاربری به نام حاج هادی نوشته: «خداروشکر که پایتخت تمام شد انصافا دیگه روم نمیشد با خانواده این مجموعه رو نگاه کنیم. واقعا خلأ نویسندگی خشایار الوند خیلی محسوس و جدی بود.» از این نوع واکنشها در توئیتر زیاد پیدا میکنید و بعضی حتی خواستار ادامه پیدا نکردن این سریال برای سالهای بعد شدند.