کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۷۷۲۸۴
تاریخ خبر:

بازگشت دوباره| سواران دشت امید!

روزنامه هفت صبح، حمید رستمی| یک: می‌گویند در یک رودخانه نمی‌توان دو بار شنا کرد، چرا‌که دیگر نه آن رودخانه، رودخانه سابق است و نه آن فرد اما از آنجایی‌که یا «قاتل به محل جرم بر‌می‌گردد!» و یا خاطرات حضور موفق در یک زمان و مکان، همواره جسم و روح را برای تکرار آن ایام خوش تهییج کرده و عوامل محیطی هم در کار تشدید عبور دوباره از خیابان‌های موفقیت هستند، در نتیجه یکه‌سوارانی پیدا می‌شوند که به‌دنبال رام کردن اسب آرزوها هم که شده به گذشته خود رجوع کرده و شانس خویش را مجدد به بوته آزمایش می‌گذارند و گاه دوباره موفقیت را به آغوش کشیده و مسرور می‌شوند و یا چنان با سر به زمین می‌خورند که حتی درباره توفیق اولیه‌شان هم تشکیک می‌شود.

در عرصه سیاست‌ورزی ایران شیخ رفسنجان، مثال‌زدنی‌ترین شخصیتی است که همیشه می‌شد روی بازگشت رویایی‌اش حساب باز کرد و هر بار ققنوس‌وار از خاکسترش ققنوسی دیگر به‌پای خاسته و آن هنگام که رقبای سیاسی‌اش کاملا به این باور می‌رسیدند که تتمه محبوبیت‌اش از بین رفته به سرعت با بازسازی خود وارد عرصه می‌شد و رکوردی جدید به‌نام خویش ثبت می‌کرد. نفر سی‌ام تهران در انتخابات مجلس ششم و متعاقب آن شکست در برابر نیروی نوظهوری به‌نام احمدی‌نژاد تمام شرایط را برای حذف همیشگی‌اش از جغرافیای سیاسی ایران فراهم کرد ولی دو سال بعد در انتخابات مجلس خبرگان با اختلاف بسیار نفر اول تهران شد تا اثبات کند که در هر صورت قواعد بازی را بلد است.

دو: از ماه‌ها پیش به‌سادگی می‌شد حدس زد که مناسب‌ترین گزینه در برهه فعلی برای نشستن روی نیمکت تیم‌ملی کارلوس کی‌روش است و بس! به‌خصوص بعد از قرعه‌کشی جام جهانی و همگروهی با آمریکا و انگلیس و فضای نامطلوب در اردوی تیم‌ملی و دو‌دستگی‌های به‌وجود آمده. این در حالی بود که چهار سال پیش هم روند جدایی کی‌روش از تیم‌ملی چندان منطقی نبود. بخش زیادی از علاقه‌مندان به فوتبال که اصلاً از بیخ و بُن جدایی‌اش را قبول نداشتند و کارنامه‌اش را موفق ارزیابی می‌کردند و از سوی دیگر مخالفانش هم استراتژی یکسانی برای زیر‌سوال بردن نداشتند و هرکس از ظن خود یار شده و او را به توپ می‌بست.

برخی از هواداران پرسپولیس به‌خاطر پشتیبانی از برانکو ایوانکوویچ در مجادله‌های رسانه‌ای دامنه‌دار با مرد پرتغالی منتقدش شده بودند و حضورش در تیم‌ملی را کافی می‌دانستند و فکر می‌کردند که جایگزینش (در صورت برکناری) مرد کروات است که روزگار خوشی در بین سرخپوشان پایتخت سپری می‌کرد ولی اینگونه نشد و روزگار بازی دیگری آغاز کرد. دسته دیگر از مخالفان کی‌روش باخت با حداقل گل به آرژانتین و اسپانیا قهرمانان جهان و مساوی با پرتغال و برد در برابر مراکش را نتایجی ضعیف می‌انگاشتند و اعتقاد داشتند که پتانسیل حضور در مراحل بالاتر جام جهانی را داریم و کی‌روش با پارک کردن اتوبوس دفاعی جلوی دروازه، حیثیت فوتبال ایرانی را پیش جهانیان به باد داده و دلارهای مملکت را مفت به جیب زده و ما با مایلی‌کهن و استاد اسدی هم اگر می‌رفتیم به جام‌جهانی، در بدترین حالت همان نتایج را به‌ثبت می‌رساندیم

ولی همان آدم‌ها الان هر روز که به جام‌جهانی نزدیکتر می‌شویم هول برشان می‌دارد که در مقابل خط آتش انگلستان که نصف کریس رونالدو هم نیستند چه خواهیم کرد؟ و باورشان می‌شود که مایلی‌کهن که هیچ حتی اسکوچیچ‌اش هم در مقابل هری کین که هیچ در مقابل سون هیونگ مین هم توان مقابله ندارد، در نتیجه دست به دامان کی‌روش شده‌اند‌. حالا نگوییم که برخی از این آدم‌های رویایی در تریبون‌های رسمی از به صف ایستادن مربیان درجه یک جهان برای آمدن به ایران می‌گفتند و زیدان و مورینیو را به شرط قبولی در مصاحبه استخدامی به ایران راه می‌دادند و حالا اعتراف می‌کنند که زیدان به ایمیل رسمی‌شان هم زودتر از یک ماه جواب نداده و نهایتاً با شعبده‌بازی وزیر ورزش وقت که استاد هرگونه شیرین‌کاری در چنین مواردی بود، ویلموتس را از داخل کلاهشان در‌آوردند تا برایشان خوش‌رقصی کند

و بعد از تحمیل زیان چند میلیون دلاری به جیب ملت، مجبور شدند به اسکوچیچ قناعت کنند و حالا کار به‌جایی رسیده که با سلام و صلوات بروند دنبال کی‌روش که هشت سال تمام به‌نوع حرف زدن و غذا خوردنش هم گیر می‌دادند و فنی‌ترین انتقادشان این بود که چرا به رئیس فدراسیون فوتبال ایران چاکرم و نوکرم نمی‌گوید. انگار که روبرتو مانچینی روزی سه بار به رئیس فدراسیون ایتالیا عرض ارادت می‌کند. در حالی‌که اصلاً در کل دنیا همه‌چیز چنان قانونمند است و هر‌کس سرش به کار خویش گرم است که اصلاً کسی نمی‌داند رئیس فدراسیون آنها کیست؟ همه فوتبال را با تیم‌ملی و مربی‌اش می‌شناسند و وظیفه رئیس فدراسیون هم آماده‌سازی شرایط برای موفقیت تیم است نه انتظار احترام نظامی!

سه: در باشگاه‌های ایران، بازگشت مربیان به تیم‌های سابق خود به‌شدت شایع است که گاهی نتایج مثبت دارد و گاه منفی! بازگشت چندباره علی پروین به پرسپولیس، بازگشت چندباره امیر قلعه‌نویی به استقلال، بازگشت یحیی گل‌محمدی به پرسپولیس که در دو برهه اتفاق افتاد یک‌بار در دنیای مربیگری و یک‌بار در زمان بازی. او بعد از یک بیماری مهلک و دوری یک ساله از فوتبال به اهواز رفت تا آنجا از صفر شروع کند. یک پوست‌اندازی اساسی که حتی با تغییر پست بازی همراه شد و چنان بازگشتی به فوتبال ایران را تجربه کرد که مسبوق به سابقه نبود.

در حالی‌که قبل از آن یک بازیکن متوسط به‌شمار می‌رفت که سابقه حضور در تیم‌های پایه ملی را هم داشت. بعد از بیماری به ستاره‌ای ثابت در تیم‌ملی تبدیل شد و بعد از بازگشت به پرسپولیس همچنان تاثیرگذاری‌اش را حفظ کرد و نقش مهمی در موفقیت‌های آن روزهای فوتبال ایران ایفا کرد و گل به‌یاد‌ماندنی‌اش به ایرلند در ورزشگاه آزادی هرچند تلخ و دیرهنگام ولی نشان‌دهنده ارزش‌های فنی‌اش در سال‌های آخر بازی بود.

چهار: یکی از باشکوه‌ترین بازگشت‌های ورزشی را منصور پورحیدری بر روی نیمکت استقلال رقم زد؛ او که بعد از انقلاب، استقلال را به‌دندان کشیده و از خطر انحلال رهانده بود در اواخر دهه شصت دوباره به خانه بازگشت تا یکی از محتشم‌ترین دوره‌های مربیگری را در این تیم سپری کرده و بعد از قهرمانی در جام باشگاه‌های تهران، ایران و آسیا و متعاقب آن نایب‌قهرمانی آسیا و جام‌حذفی به‌طور ناجوانمردانه کنار گذاشته شود تا سال بعد استقلال سر از دسته سوم در‌آورد و چند سال بعد پورحیدری در اوج شوکت و قدرت خود در تیم‌ملی، نیمکت آنجا را رها کرده و برای کمک به خانه‌اش بازگردد تا سال بعد استقلال را دوباره قهرمان ایران کند و بعد از سومی آسیا و از دست دادن قهرمانی ایران در بازی آخر، دوباره با بی‌مهری بازیکنان و مدیران مجبور به جدایی شود.

پنج: وقتی عادل فردوسی‌پور در پایان سومین بازی جام جهانی ۲۰۰۶ گفت: «خداحافظ جام جهانی… خداحافظ برانکو ایوانکوویچ!» کمتر کسی حدس می‌زد که چند سال بعد برانکو دوباره به ایران برگردد و با ترمیم شخصیت مربیگری‌اش- که تا آن روز به ارائه فوتبال دفاعی شهره بود- یکی از بهترین پرسپولیس‌های تاریخ را بسازد که در فتح جام باشگاه‌های ایران هت‌تریک کرده و زیباترین و پر‌گل‌ترین بازی‌ها را به نمایش بگذارد و در دل هواداران قرمز خانه کند.

شش: حمید لولایی یکی از مهمترین عوامل موفقیت سریال زیر آسمان شهر بود که بنا به یکسری اختلافات در سری دوم آن حضور نداشت و به جایش رضا ژیان حاضر شد تا نقش سرایداری مشابه خشایار مستوفی را ایفا کند ولی به دلیل سابقه ذهنی مخاطبان از لولایی و ضعف عمومی متن‌ها و کارگردانی سریال باعث شد که مخاطب به سرعت آن را پس زده و درخواست بازگشت حمید لولایی را بکند. فشارهای اجتماعی باعث شد که بعد از مدتی لولایی بازگردد و یک در میان مشترکا با ژیان داستان را جلو ببرند اما سریال نگرفت و حتی فوت ژیان و فضای عاطفی پیش آمده پس از این اتفاق هم باعث نجات سریال نشد و با همان حالت کجدار و مریز پیش رفت و بعد‌ها سری سوم‌اش هم ضعیف‌تر از پیش روی آنتن رفت تا یکی از بدترین بازگشت‌های تلویزیونی را شاهد باشیم!

هفت: و بازگشت‌هایی که همچنان امیدواریم روزی به واقعیت بپیوندند. بازگشت عادل به دنیای گزارشگری و برنامه نود. بازگشت امیرو به ایران و از سر گرفتن فیلمسازی در وطن، بازگشت استراماچونی، بازگشت جوانی، بازگشت تمام رویاهای بربادرفته، بازگشت یکه‌سوار نقد ایران پرویز دوایی و…

کدخبر: ۴۷۷۲۸۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر