کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۲۲۴۶۹
تاریخ خبر:

این روزها همه افشاگری می‌کنند...

روزنامه هفت صبح، کوروش طبری| « افشاگری. فلان‌گیت. رسوایی….» امثال این واژه‌ها را اگر تا همین یکی دو دهه پیش سالی یکی‌دو بار می‌شنیدیم، حالا هر روز می‌خوانیم و می‌بینیم و می‌شنویم. کافی است به سراغ یک رسانه یا شبکه اجتماعی برویم. از اینفلوئنسری که خودش را ژورنالیست معرفی می‌کند و با انتشار عکس خصوصی سلبریتی‌ها، فالوئر جذب می‌کند تا جبهه عدالت‌خواه و اصولگرایانی که درون خود هم این روزها دست به افشاگری‌های اینترنتی می‌زنند.

از دیوان محاسبات که به قوه مجریه می‌تازد و از قوه مجریه که می‌گوید چرا فقط من؟ باقی را چرا حسابرسی نمی‌کنید. در اینستاگرام که سطح افشاگری در حد بحث‌های داخل حیاط دبستان پایین آورده شده است. سونامی لایو اینستاگرام در این دوران کرونا، چنان ضرب شستی از خود نشان داده که هر شب میلیونی برای خود در مجموع بیننده جور می‌کند؛ خوراک کافی برای حرف‌هایی که بدون مالیات زده می‌شود و آبرو و اعتباری که به بازی گرفته می‌شود.

در آن سو در توئیتر، افشاگری‌ها حول حریم شخصی و اطلاعات کاربران می‌گردد و البته افشای سیرتاپیاز زندگی آنهایی که آنطور که به مذاق یک‌سری کاربر خوش می‌آید، روزگار نمی‎‌گذرانند. البته که همیشه پیازداغ ماجرا به حد مکفی اضافه شده. در توئیتر فارسی هیچ فرد و گروهی عملا به فرد و گروه دیگر رحم نمی‌کند. به نوعی تنازع بقاست.

آنجا یک سلبریتی یا یک مقام مسئول دوام بیاورد، واقعا شاخ غول را شکسته. اوضاع در رسانه‌ها هم چندان بهتر نیست و بهتر نخواهد شد. یک سال مانده به پایان دوره ریاست جمهوری هشت ساله روحانی. حال بسیاری تغییر مواضع آشکار داده‌اند. برخی معتمدان در چرخشی ناگهان به دنبال فضایی برای حفظ جایگاه از پس تغییر ریاست جمهوری می‌گردند و این وسط چه بهتر برای آنها که دولت را بیشتر در تنگنا قرار دهند.

دولت هم البته کم هیزم به آتش این رویارویی نینداخته است. حال روزهایی داریم که از صبح تا شبش پرافشاگری است با عددهایی که پرتاب می‌شوند تا به هدف بخورد. مانند افشاگری‌های اصولگرایانه از لندن! عدد و رقم نجومی را وسط می‌گذارد. اگر کسی پاسخ نداد که به منزله تایید، برداشت می‌شود. پاسخ داد با همان سیاق این بازی پیش می‌رود. ایرادی ندارد.

شفاف‌گری لازم است. اما مخاطب را با هزاران عدد بمباران کردن چه حاصلی دارد؟ این‌که به قول آقای یامین‌پور فلان سلبریتی شبی ۸۰ میلیون گرفته است با کدام منطق برنامه‌سازی ناهمخوان است؟ آیا کسی میزان آورده مالی ایشان از آگهی‌دهندگان را برای سازمان صداوسیما بررسی کرده؟ آیا میزان مخاطبی که پای این برنامه نشسته و درصد رضایتمندی آن مورد توجه قرار گرفته است؟

اگر بگوییم یکی هست که بابت لگدزدن به توپ، میلیارد تومان می‌گیرد، فارغ از اینکه او فوتبالیستی است که میلیون‌ها نفر را سرگرم مهارت خود می‌کند، حق مطلب را ادا کردیم؟ این روزها واژه «شبه علم» را زیادتر شنیدیم؛ درباره چیزی که علمی نیست ولی لباس علم به تن می‌کند. می‌خواهم یک واژه جدید پیشنهاد کنم: «شبه‌افشا» یا «شبه‌گیت»؛ واژه‌هایی برای اطلاق به داده‌ها و اطلاعاتی که به ظاهر قرار است افشاگری کنند اما کارکرد دیگری دارند و مخاطب را میان انبوهی از اطلاعات خام موثق و غیرموثق رها می‌کنند.

کدخبر: ۳۲۲۴۶۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر