ایرانیها چطور پول در میآورند؟
روزنامه هفت صبح | کارگران بزرگترین گروه جمعیتی در جامعه ایرانی هستند.این را دادههای تازه وزارت کار میگوید.طبق گزارش تازهای که این وزارتخانه منتشر کرده نزدیک به ۸۵درصد حقوق بگیران ایرانی در بخشخصوصی کار میکنند و نزدیک به ۳۰درصد سرپرستان خانواده در ایران حقوق بگیر همین بخش هستند.این برای کشوری که گفته میشود اقتصاد دولتی دارد و از بزرگی بیش از اندازه دولت رنج میبرد عدد بسیار بزرگی محسوب میشود و نقش و تاثیر بخشخصوصی را در معیشت خانواده ایرانی نشان میدهد.
گزارش وزارت کار نکات جالب دیگری هم دارد؛ مثل اینکه سهم حقوق بگیران بخشخصوصی در طبقات پایینتر درآمدی جامعه بسیار بیشتر از طبقه ثروتمند است.طبق آمارهایی که درباره جمعیت ایران داریم میدانیم که بیشترین جمعیت ما در دهکهای دوم تا هشتم درآمدی قرار میگیرند و از قضا سهم کارگران بخشخصوصی دقیقا در همین طبقات بسیار بیشتر است که در این صورت میتوان گفت کارگران حقوق بگیر بخشخصوصی بزرگترین بخش جمعیتی ایران را تشکیل میدهند.
*** پولسازهای بیپول
در جریان بررسیهای دولت برای توزیع یارانههای حمایت معیشتی مشخص شد که بخش قابلتوجهی از خانوادههای ایرانی در هفت دهک درآمدی نیازمند حمایت دولت هستند و حالا گزارش وزارت تعاون نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از خانوادههای دارای سرپرست کارگر در همین هفت دهک نیازمند قرار دارند.براساس این آمارها حدود ۲۸درصد از خانوادههای دهک اول (فقیرترین دهک درآمدی)، ۴۰درصد از خانوادههای دهک دوم، ۳۳درصد از خانوادههای دهک سوم، ۳۶درصد از خانوادههای دهک چهارم، ۳۲درصد از خانوادههای دهک پنجم و ۳۱درصد از خانوادههای دهک ششم، کارگر و حقوقبگیر بخشخصوصی هستند.
البته در دهکهای هفتم و هشتم هم تعداد خانوادههای متکی به درآمد کارگری بالاست،اما اولا جمعیت آنها نسبت به میانگین حضورشان در بقیه دهکها چشمگیر نیست و ثانیا اکثریت این دهکها به خانوادههایی اختصاص دارند که کارکن مستقل هستند یا مزد و حقوقشان را از بخش غیرخصوصی میگیرند.
*** چرخ زندگی کارگری چطور میچرخد؟
آمارهایی که وزارت کار منتشر کرده میگوید بخش عمده هزینه معیشت خانوادههای کارگری از محل دستمزدی که از بخشخصوصی میگیرند، تأمین میشود و میانگین سهم دستمزد از کل درآمدهای آنها حدود ۶۶درصد است. وزارت کار یکسری عدد و رقم هم درباره وضعیت درآمد این قشر منتشر کرده که البته چندان جدید نیست و به سال ۹۸ بر میگردد.
اما از نظر سهم عوامل مختلف در درآمد خانواده کارگری هنوز میتواند جالب باشد. این آمارها میگویند که بهطور میانگین هر خانوادهای که سرپرست کارگری دارد در سال ۹۸ سالانه ۴۷میلیون و ۷۲۳ هزار تومان درآمد داشته که ۳۱ میلیون و ۴۷۸ هزار تومان از آن یعنی معادل ۶۶درصد از محل دستمزد، ۷۳۹هزار تومان از محل مشاغل آزاد و ۱۵میلیون و ۵۰۰ هزار تومان از آن از محل درآمدهای متفرقه به دست آمده.
این یعنی۴۴ درصد درآمد بخش کارگری از شغل دوم آنهاست که یا یکجور شغل آزاد بوده یا کارهایی مثل رانندگی در اسنپ و خرید و فروش. البته این اعداد و ارقام میانگین وضعیت درآمدی همه خانوادههای دارای سرپرست کارگر در کل ۱۰دهک درآمدی کشور است و از طریق میانگینگیری به دست آمده بنابراین شاید بد نباشد که وضعیت در دهکهای پایین درآمدی را جداگانه مرور کنیم، وقتی این کار را بکنیم میبینیم که سهم دستمزد نسبت به کارهای دیگر بیشتر است یعنی کارگران دهکهای پایین درآمدی کمتر به شغلهای دیگر میپردازند و قرار است حقوقی که از بخشخصوصی میگیرند هزینههای زندگی آنها را تامین کند،احتمالا به این دلیل که آنها مهارتهای بیشتر یا فرصتهای بهتری برای کارهای جانبی را ندارند.
اینطور که آمارهای وزارت کار میگوید بخش درآمدهای متفرقه کارگران در دهکهای پایین درآمدی، به یارانه نقدی و حمایت معیشتی دولت محدود میشود.شاید بتوان از این بخش گزارش آماری وزارت کار یک نتیجه گرفت و آن اینکه بیتوجهی به مزد و هزینه معیشت کارگران میتواند بخش قابلتوجهی از خانوادههای ایرانی را با مشکل معیشتی مواجه کند چون طبق این آمارها اولا بخش بزرگی از خانوادههای ایرانی متکی به دستمزد کارگری بخشخصوصی هستند و ثانیا این درآمد باید بخش عمده هزینههای معیشت آنها را تأمین کند.
از طرفی تجربه نشان داده که فشار به بخشخصوصی برای پرداخت حقوق بیشتر هم راه نهایی ماجرا نیست و بهبود شرایط کارگران ارتباط مستقیم با وضعیت اقتصادی ایران دارد. این را میتوان از آمارهای قبلی که وزارت کار منتشر کرده بود فهمید آنجا که وضعیت معیشت کارگران و قدرت خرید آنها طی ۱۰ سال گذشته، بهترین وضعیت را در سال ۹۶ داشته؛ سالی که به نظر میرسید اوضاع در حال بسامان شدن و قدرت خرید کارگران در حال ترمیم شدن است.
*** سفره کارگری در فشار
مرور بقیه آمارهای گزارش اداره آمار و اطلاعات راهبردی وزارت کار نشان میدهد در خانوادههای شهری با سرپرست حقوقبگیر بخشخصوصی، متوسط کل هزینه سالانه یک خانواده در سال ۹۸ حدود ۴۲ میلیون و ۸۳۸ هزار تومان بوده که بهطور میانگین این مبلغ معادل ۸۹.۷درصد از میانگین درآمدهای سالانه این خانوادهها بوده است.
نکته قابلتوجه اینکه در میانگینگیری، کسری هزینه دهکهای فقیر در تقابل با درآمد بالای دهکهای ثروتمند خنثی میشود و به همین دلیل، میانگین پسانداز خانوادههای کارگری در هر سال به ۱۰.۳درصد درآمد سالانه میرسد؛ این در حالی است که طبق همین گزارش در خانوادههای حداقلی بگیر، کل دستمزد دریافتی بهزحمت کفاف هزینههای اساسی و اولیه زندگی
*** شامل خوراک، پوشاک و مسکن را میدهد.
با بررسی وضعیت توزیع هزینههای سالانه خانوادههای کارگری شهرنشین که در همین گزارش آمده، انحراف میانگینگیری در محاسبات مزد کارگری خیلی بیشتر مشخص میشود. در این محاسبات، میانگین سهم خوراکیها از کل هزینه خانوادههای شهری حقوقبگیر بخشخصوصی ۲۵درصد و سهم گروه غیرخوراکیها ۷۵ درصد برآورد شده است. این در حالی است که در گزارش مرکز آمار ایران، سهم گروه خوراکی در سبد هزینهای خانوادهها در هفتدهک پایین درآمدی بالای ۳۰درصد است و بیشترین سهم هم با ۴۴درصد به دهک اول درآمدی اختصاص دارد.
این آمارها نشان میدهد در شیوه میانگینگیری سبد هزینهای همه خانوادههای متکی به دستمزد بخش خصوصی، وزن دو، سه دهک بالا که تعداد محدودتری از خانوادهها را شامل میشود و به حدی زیاد است که میتواند عدد میانگین را جابهجا کند و برای بررسی وضعیت معیشت خانوادهها به جای توجه به اعداد کلی حاصل از میانگینگیری باید به جزئیات توجه کرد.