اولین اعترافات قاتل آیت‌الله سلیمانی
ضارب مرحوم آیت‌الله سلیمانی که روز گذشته وی را به قتل رساند، در بازجویی‌های اولیه علت این اقدامش را بیان کرد.
همشهری نوشت: پلیس پس از حادثه عامل جنایت را بازداشت کرد و به تحقیق از وی درباره حادثه پرداخت از این حکایت داد که حدود ساعت ۱۱دیروز، نگهبان بانک ملی با معاون بانک دچار درگیری لفظی می‌شوند. اختلاف آنها اما به‌مدت‌ها قبل برمی‌گردد و آنطور که نگهبان بانک اعتراف کرده، معاون بانک بارها بر سر مسائل کاری او را سرزنش کرده و همین باعث شده بود که با هم دچار اختلاف شوند.
از سوی دیگر بررسی‌ها نشان می‌دهد که نگهبان بانک که مردی حدودا ۵۰ساله است، از چند سال قبل و پس از بازنشسته شدن پیش از موعد در یکی از ارگان‌های نظامی، به استخدام شرکت انتظام درآمده بود؛ همان شرکتی که وظیفه تامین نگهبان برای بانک ملی بابلسر را به‌عهده داشته است.
به این ترتیب وی به‌عنوان نگهبان کارش را در بانک ملی آغاز می‌کند تا اینکه از مدتی قبل با معاون بانک بر سر مسائل کاری دچار اختلاف می‌شود. این در حالی است که به گفته شاهدان، نگهبان میانسال، فردی عصبی بوده و حتی یکی از اعضای خانواده‌اش نیز دچار بیماری عصبی است.
آنطور که تحقیقات پلیس نشان می‌دهد، حدود ساعت ۱۱ دیروز، نگهبان و معاون بانک بار دیگر بر سر مسائل کاری با هم درگیری لفظی پیدا می‌کنند. این اتفاق همزمان می‌شود با ورود آیت‌الله عباسعلی سلیمانی، عضو مجلس خبرگان رهبری به بانک. او برای انجام کارهای بانکی وارد بانک شده و روی صندلی که مقابل میز معاون بانک بود به انتظار وی می‌نشیند.
در آن لحظات هر چند درگیری لفظی میان نگهبان و معاون بانک پایان یافته، اما نگهبان میانسال در حالی که عصبانی است و اسلحه در دست دارد، شروع به قدم زدن در داخل بانک می‌کند.
نگهبان بانک در تحقیقات توضیح داده است: من مقتول را نمی‌شناختم. اما قبلا شنیده بودم که معاون بانک برادری روحانی دارد. برای همین وقتی با معاون بانک درگیر شده بودم و مقتول وارد بانک شد، تصور کردم که همان برادر روحانی معاون بانک است. از طرفی آنقدر عصبانی بودم که کنترلم را از دست دادم و به تصور خودم تصمیم گرفتم با قتل برادر معاون بانک از او انتقام بگیرم.
وی ادامه داد: از پشت سر به او که روی صندلی نشسته بود نزدیک شدم و لوله سلاحم را به سمت وی گرفتم و شلیک کردم. پس از آن نیز همان‌جا خشکم زد تا اینکه بقیه کارمندان بانک به سمتم آمدند و خودم را تسلیم کردم و آنجا بود که متوجه شدم مقتول را با برادر معاون بانک اشتباه گرفته و اقدام به شلیک کرده و در حقیقت فرد دیگری را به جای برادر معاون بانک به قتل رسانده‌ام.
