کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۸۸۵۳۸
تاریخ خبر:

سریال‌های رمضان؛ افطار با چاشنی قتل، خیانت و بیماری

روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | این گزارش نیاز به مقدمه‌ای مفصل نیاز ندارد. همه می‌دانیم سریال‌های تلویزیونی علاوه بر اینکه آینه‌ای از جامعه هستند باید مشکلات و سختی‌ها را از فیلتر بگذرانند تا اعصاب مخاطب بیش از پیش به هم نریزد.در ماه رمضان وظیفه سریال‌سازان حساس‌تر می‌شود. آنها همه مفاهیم را باید در بسته‌ای جذاب تحویل بیننده‌ها بدهند.این اتفاق امسال رخ نداده و به جای آن با موضوعاتی در سریال‌ها مواجهیم که همگی پیام‌آور غم و نکبت هستند. تنها نقطه مثلا روشن سریال‌ها، ماجراهای عشق و عاشقی است که بدترین شکل ممکن جانمایی شده است.

*** مورد اول | قتل و مرگ
سریال «یاور» از همان قسمت نخست با صحنه قتل شاهمیز (اسماعیل محرابی) شروع شد. هر چه داستان پیش آمد ابعاد این قتل همه سریال را دربرگرفت. در هفته‌ای که پشت سر گذاشتیم، ماجرای قتل محور سریال شد و به تبع آن «یاور» فضایی تلخ به خود گرفت. تصور کنید روزه‌دارانی را که بلافاصله بعد از افطار به تماشای یک سریال می‌نشینند که سرشار از غم و گریه و قتل و متعلقات آن است.در سریال «احضار» هم یک مرگ رقم خورد که این بار بر اثر تصادف بود. در «بچه مهندس» هم مامور امنیتی جان خود را از دست داد. مراسم بعد از شهادت مامور که دربرگیرنده شیون و زاری است، فضای سریال را تلخ کرد.

*** مورد دوم | اخاذی وکلاهبرداری
بخش‌های نسبتا زیادی از سریال «یاور» به اخاذی راننده آژانس (بهزاد خرازی) از محسن (ارسلان قاسمی) گذشت. محسن مشکوک به قتل شاهمیز بود و در روزهایی که عذاب وجدان او را آزار می‌داد، راننده آژانس پی به ماجرا برده بود. او مدام از محسن پول می‌گرفت و طبعا تکرار این اتفاق نه تنها برای مخاطب خوشایند نیست که جنبه بدآموزی هم دارد.

در سریال «احضار» هم نوعی دیگر از سرکیسه کردن را شاهدیم. اینجا یک فالگیر (افسانه چهره آزاد) از مشتریان خود اخاذی می‌کند. نمایش این صحنه‌ها که حالا با کمک روح (بخوانید شیطان) انجام می‌شود اعتراض برخی رسانه‌ها را به همراه داشته است. آنها می‌گویند چه بسا چنین شیادانی از این به بعد مدعی ارتباط با روح شوند! در همین سریال یک بار صحنه کیف قاپی هم به نمایش درآمد که البته در راستای درام بود و به اندازه.

*** مورد سوم | بیماری سرطان
به همان اندازه که ماجرای قتل در «یاور» مخاطب را آزار می‌دهد،‌بیماری جواد جوادی در «بچه مهندس ۴» با روان مخاطب بازی می‌کند. در قسمت‌های اخیر جواد پی برده است که سرطان دارد. بنابراین همه رفتار او تحت تاثیر این بیماری قرار گرفته است و منجر به پرخاشگری شده. اگر این اتفاق را طبیعی بدانیم،نمی‌توان از میزان اشک و ناله دیگر شخصیت‌ها و استرسی که به مخاطب وارد می‌شود،چشم پوشید.

*** مورد چهارم | خیانت و بی‌وفایی
در سریال «یاور» جمال (محمد حاتمی) یک زندگی موازی تشکیل داد.بعد از چند قسمت اما جمال متنبه شد؛پریوش (فقیهه سلطانی) هم به خاطر حرف مادر!‌ پا پس کشید و بار دیگر محبت به زندگی جمال و همسرش (شبنم فرشادجو) بازمی‌گردد. در سریال به وضوح نشان داده شد زندگی موازی چندان هم بد نیست… . سریال «احضار» هم به نوعی قصه‌ای مشابه را پیش می‌برد. در اینجا فرهاد حیدری (آرش مجیدی) به نامزدش بی‌وفایی کرده و می‌خواهد با دختری دیگر ازدواج کند.

*** مورد پنجم | اعتیاد
داستان «احضار» تا جایی روایت شده که فرهاد از نامزدش غزال (رها لطفی) جدا می‌شود. غزال پیش‌تر اعتیاد داشته اما به خاطر فرهاد ترک کرده است. در قسمت اخیر اما بار دیگر او را قرص به دست دیدیم. او از لج فرهاد بار دیگر سراغ اعتیاد آمده است. خود فرهاد هم همچنان گرفتار اعتیاد است و با همین مشکل قصد خواستگاری کردن از مائده را دارد.

*** مورد ششم | فقر و تنگدستی
در هر سه سریال با شخصیت‌هایی روبه‌رو هستیم که تمکن مالی دارند. در مقابل ، چند خانواده به تصویر کشیده شده است که با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند. در «احضار» خانواده محسن (میلاد میرزایی) و شیده (مریم سرمدی که راننده تاکسی است) فقیر هستند. در «یاور» عفت (فروغ قجابگلی) و همسرش و در «بچه مهندس» مستوره (شهین تسلیمی) با فقر روبه‌رو شده‌اند. مستوره اما با صاحبخانه ازدواج کرد و مشکلش حل شد.

*** مورد هفتم| عشق‌های باسمه‌ای
بعید است سریالی در تلویزیون ببینید که خالی از عشق و عاشقی باشد. سریال‌های «یاور»،«بچه مهندس» و «احضار» هم از این قاعده مستثنا نیستند. اتفاقا اگر عشق به درستی و به دور از کلیشه‌ها نشان داده شود به جذابیت سریال کمک می‌کند. ایراد جایی است که در هر سه سریال عشق و عاشقی باسمه‌ای است. تنها مورد قابل باور به عشق جواد برمی‌گردد که مخاطب در فصل قبل با آن مواجه شده بود و حالا شکلی دیگر از آن را می‌بیند.

کدخبر: ۳۸۸۵۳۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • Papak

    آفرین عالی نوشتید? به نظرم کارگردان های ایرانی مشکل روحی روانی دارند که همه فیلم هایشان درباره غم و غصّه و قتل و بدبختی است ؛ مردم ایران عاشق فیلم های طنز و کمد ی هستند ولی نمی دانم چرا کارگردان های ای رانی فقط فیلم های ناراحت کننده می سازند؟ ? به نظرم این هم یک نوع وطن فروشی و خیان ت به مردم است که به جای اینکه مردم کشور خود را با هنرت شاد و پُر انرژی کنی برعکس آنها را آشفته و غمگین کنی☹