کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۰۳۵۲۰
تاریخ خبر:

افسون آهن و چرخ و بنزین

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | فیلم پرهیجان فورد علیه فراری را دیدم و فیل عزیز یاد هندوستان کرد: پدرم یک پیکان کار داشت و بعد هم یک پیکان دولوکس. اولی را در سال ۱۳۴۹ به قیمت ۱۴ هزار تومان خرید و دومی را در اسفند ۵۴ به قیمت ۳۶ هزار تومان و تا روز فوتش یعنی تابستان ۱۳۸۱ همان را سوار می‌شد.

اما این‌ها دلیل نمی‌شود که من دیوانه‌وار به اتومبیل عشق نورزم. در همان کودکی مدل‌های مختلف اتومبیل‌ها را بلد بودم و لوگوی همه را تشخیص می‌دادم و در هما‌ن۷ یا ۸ سالگی شروع کردم به فکر کردن درباره ماشین‌های محبوبم که عمدتا مدل‌های خانوادگی بود‌! عجیب بود اما هیچ علاقه‌ای به ماشین‌های اسپورت نداشتم.

مثلا از مدل استیشن برندهای آمریکایی خوشم می‌آمد. فورد مرکوری و کاپریس کلاسیک و بیوک پارک اوینیو که در مدل استیشن از چوب هم استفاده کرده بودند. شورولت کامارو هم البته دلفریب بود. یک پرونده ویژه برای دوج داشتم. اتومبیل‌های زیبایی که مثل دایناسور بنزین مصرف می‌کردند و بسیار پر استهلاک بودند و سواری رویایی به راننده و سرنشین‌هایش ارائه می‌دادند.

با آن فرمان‌های هیدرولیک و دنده کنار فرمان و صندلی‌های دلباز چرم. از فرانسوی‌ها پژو ۴۰۴ را دوست داشتم. با قیافه کلاسیک و صمیمی‌اش که حتی زشت هم محسوب می‌شد. اما ماشین اصلی مورد علاقه‌ام مرسدس بنز بود. همه انواعش. دارم از دوران شکوه بنز در دهه ۷۰ میلادی حرف می‌زنم.

مدل ۲۲۰ و ۲۳۰ ،‌ یا مدل‌های اشرافی‌تری که در ایران به بنز معمار مشهور شده بودند و بازاری‌ها عاشق آنها بودند. یا بنز کوپه اس ال ۳۵۰ که در اواخر دهه ۷۰ میلادی پا به خیابان‌های تهران گذاشته بود و عموما رنگ سبز و سقف مشکی داشتند.حتی عاشق رفتن به شمال با ماشین‌های کرایه‌ای و خطی بودم: بنزهای قدیمی‌تر ۱۸۰ و یا بنزهای کشیده ۲۰۰ که رنگ آبی روشن داشتند و صندلی جلویشان یک‌تکه بود.

در سال‌های بعد از انقلاب از این دلبستگی‌ام دور افتادم. اتومبیل‌های زیبای دهه ۵۰ به تدریج بازنشسته می‌شدند و جانشین‌هایشان عموما پیکان و هیلمن بودند و بعد هم که توفان پراید و پژو شروع شد. البته یک مدل کاپریس تخم‌مرغی در خیابان‌های تهران سروکله‌اش پیدا شد که زیبا بودند اما خیلی کم بودند.

آنقدر اتومبیل‌ها یک جور و یک شکل بودند که هیچ رغبتی در مخاطب برنمی‌انگیختند. مثلا مدل‌های دهه ۹۰ میلادی (دهه ۷۰ شمسی ) : تویوتا کریسیدا و گالانت و میتسوبیشی لنسر و هوندا آکورد که اصلا تمایز خاصی با هم نداشتند‌. همه مثل هم‌!از میانه دهه هشتاد شمسی اتومبیل به روزگار خوش گذشته‌اش برگشت. به لحاظ تنوع و رونق بازار و اتومبیل‌های با کیفیت خارجی.

اما راستش مدت‌هاست که دلم برای اتومبیل خاصی غنج نرفته است. شاید فقط مرسدس بنز ام ال ۵۰۰ مدل ۲۰۱۴ که خب قیمتش خیلی بالاست و دیگر هم تولید نمی‌شود و پاجرو دو در مشکی یا قرمز مدل ۲۰۱۲ . به جز این دو مدل هیچ اتومبیلی نتوانسته آن زیبایی‌های دوران کودکی‌ام را برایم تداعی کند. چه در ایران و چه در دیگر جاهای دنیا. نه ب.‌ام‌.و و نه تویوتا و نه لکسوس و نه بقیه برندهای قدیمی و جدید. هیچ کدام. یا من ایراد دارم یا صنعت اتومبیل راهش عوض شده است.

کدخبر: ۳۰۳۵۲۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر